به گزارش جام جم آنلاین ، او در سفر خود به ایران، شهرهای زیادی از ایران را دیدن کرد و در میان مردم زندگی کرد که نتیجه آن چهار جلد سفرنامه غنی و کم نظیر از آن دوران شده که سال 1335 توسط انتشارات امیر کبیر ترجمه شده است.
سفرنامهای که به بسیاری از جزئیات زندگی ایرانیان، فرهنگ، هنر و مختصات جغرافیایی سکونت آنها پرداخته و تصویری دقیق را از آن دوران به جا گذاشته است. در متن پیش رو که از سفرنامه «از خراسان تا بختیاری» برگزیده شده، او به وضعیت تفریح و سرگرمی در ایران پرداخته و ایرانیان را مردمی متفکر نامیده که بازیها هم برایشان جنبه اندیشیدن دارد.
«ایرانی بالطبع متفکر است و حالت فیلسوفانهای دارد و کمتر به بازیهای ورزشی که ما اروپاییان به آنها علاقه مفرطی داریم، میپردازد بنابراین در نقاشیهای مینیاتوری قدیمی، گوی و چوگان بازی با اسب زیاد دیده میشود، مخصوصا در شاهنامههای قدیمی صفحات زیادی از این نقاشیها هست و میرساند که ایرانیان برای تمرینات جنگی و شکار به این بازی میپرداختهاند. متاسفانه روح پولپرستی اشخاصی که این کتب خطی نفیس را مالک بوده اند، آنها را وادار کرده است که کتاب خود را ناقص نموده، اوراق نقاشی آن را بیرون بیاورند و به بیگانگان بفروشند.
به هرحال مدت 20 سال میشود که این بازی گوی و چوگان منسوخ شده است و به استثنای ورزشهای باستانی که در زورخانهها انجام میگیرد، ورزش دیگری در ایران معمول نیست، خصوصا کشتی گیری هنوز در میان پهلوانان رایج است.
در ایران کسی در فکر یاد گرفتن هنر رقص نیست و غیر از مطربان هیچکس به تمرین رقص نمیپردازد. روزی یکی از اعیان زادگان ایرانی یک نفر اروپایی را دید که به تمرین رقص پرداخته بود، با کمال تعجب به او گفته بود شما چرا برای خودتان میرقصید، رقاص باید برای سرگرم کردن دیگران برقصد.
اعیان و اشراف به بازی شطرنج علاقه مخصوصی دارند و برای گذراندن وقت با آنها سرگرم میشوند، قوانین اسلامی انواع قمار را شدیدا منع کرده است، زیرا قمار موجب کسالت و ملالت میگردد و بسیاری اوقات موجب تلخی و کشمکش و نزاع میگردد.
بعلاوه این بازیها یک نوع سرگرمی دیگری هم در خانوادهها معمول است که آن را شکستن جناق میگویند. این بازی در تمام طبقات، حتی در میان روستاییان هم رایج است و سرگرمی مطلوبی به شمار میرود. در این نوع بازی حافظه دخالت دارد و شاید هفتهها و ماهها طول بکشد تا برد و باخت آن معین شود، هرگاه طرف چیزی به دیگری بدهد ابتدا طرف باید بگوید مرا یاد است و بعد آن چیز را از دست او بگیرد، ولی اگر طرف در فکر نباشد و غفلتا آن چیز را بگیرد، طرف دهنده میگوید مرا یاد است و تو را فراموش و بازی را میبرد.
برد و باخت این بازی هم گاهی به طور دلخواه معین میشود و برنده هر چه بخواهد از طرف مطالبه میکند. راجع به این بازی داستانها و افسانههایی در میان بسیار است.
همچنین یکی از سرگرمیهای سکنه تهران تماشای اسبدوانی است که در محوطه وسیعی در عقب کاخ دوشانتپه صورت میگیرد.
مالکان اسبهایی که در اسبدوانی شرکت میکنند به مدت چند ماه اسبهای خود را برای چنین روزی آماده میکنند و برای این مقصود همیشه آنها را تمرین میدهند. این اسبها را با پارچهای پوشانده و پسربچهها را روی آنها سوار میکنند که در تمام روز آنها را راه ببرند و استراحتی نداشته باشند. با این تمرین اسبها زود لاغر میشوند و در مقابل سختیها مقاومت میکنند.
اسبها در این مسابقه باید بین 15 الی 25 کیلومتر راه طی کنند و برای اینکه این نوع تفریح یکنواخت و خستهکننده نباشد در زمانی که سواران در تاخت و تاز هستند، مطربان نیز در مقابل چادر رسمی سلطنتی به ساز و آواز میپردازند.
اسبدوانی هم به طور آزاد صورت نمیگیرد، مثلا اگر اسب شاه هم در این مسابقه شرکت داشته باشد، فراشان چماق به دست در فاصلهای از مقصد میایستند و از جلو افتادن سایر اسبان مانع میشوند. هرگاه احیانا جلوگیری ممکن نشود و اسب دیگری برنده شود، مالک آن مجبور است اسب خود را به شاهنشاه پیشکش کند.
پس از خاتمه این بازی اسب برنده را که غالبا همان اسب شاهی است در مقابل سراپرده سلطنتی میآورند و تمام درباریان از هنرمندی و چابکی او به قبله عالم تبریک و تهنیت عرض میکنند.»
تنظیم و تصحیح: فهیمهسادات طباطبایی - ضمیمه چمدان
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد