به همین دلیل ساعت خوشیها به پدیده تلویزیون بدل شدند؛ البته پیش از برنامه ساعت خوش با طنز آیتمی نوروز 72 خودی نشان دادند و بعد از آن بود که دور برداشتند و میدان را از آن خود کردند.
ساعت خوشیها مهمترین پایهگذاران طنزهای تلویزیونی بودند و از جمع آنها چند کارگردان و چند شیوه و سبک برای طنازی متولد شد که تقریبا تمام این سبکها همچنان به حیات خود در تلویزیون ادامه میدهند.
جایی در همسایگی زندگی
سعید آقاخانی گرچه در کنار مدیری و با هدایتهای او به تماشاگران تلویزیون معرفی شد، اما سبک و سیاق کارش به رضا عطاران شبیه است و به نوعی واقعیت را در دنیای درام بازسازی میکند.
عید امسال، زن بابا، راه در رو، خوش نشینها، نقطه سر خط، دزد و پلیس، خروس و روزهای بد بهدر، از جمله آثاری است که آقاخانی تا امروز برای تلویزیون کارگردانی کرده و البته «بیمار استاندارد نشده» تازهترین اثر او برای تلویزیون است که قرار شده، نوروز 95 از شبکه سه به نمایش در آید.
آقاخانی در آثارش تصویری دراماتیک از واقعیت به نمایش میگذارد و به عنوان کارگردان صرفا در خدمت قصه عمل میکند و نه فراتر از آن. به همین دلیل موفقیت او به عنوان کارگردان با چیرهدستی و توانمندی نویسنده فیلمنامه ارتباط مستقیم دارد و شاید نتوان در مقایسه با مدیری و عطاران شاهد خلوص سبک و سیاق در آثار او بود. به عنوان نمونه در زن بابا و خوش نشینها همچون رضا عطاران به واقعیت بسیار نزدیک میشود و در دزد و پلیس، قصهپردازی در دنیای فانتزی را انتخاب میکند که بیشباهت به آثار مهران مدیری نیست.
رخ به رخ با واقعیت
از مجموعه جوانان فعال در برنامه ساعت خوش فقط مهران مدیری نبود که طنزپردازی را پیشه کرد و به کارگردانی سریالهای طنز روی آورد. رضا عطاران هم از همین برنامه به مخاطبان معرفی شد با این تفاوت که جنس طنزی که او به مخاطب عرضه کرده با آنچه طی این سالها از مهران مدیری شاهد بودهایم زمین تا آسمان متفاوت است.
رضا عطاران در ساعت خوش، هم بازی و هم نویسندگی را به عهده داشت. بعد از آن، او در سریالهای متعددی به عنوان بازیگر، نویسنده و مشاور کارگردان حضور داشت . از جمله آثاری که کارگردانی کرده میتوان به مجید دلبندم، قطار ابدی، کوچه اقاقیا، متهم گریخت، ترش و شیرین و بزنگاه اشاره کرد.
کارنامه حرفهای عطاران گواه آن است که او از هر اثر تا اثر بعدی، به سبک و شیوه مورد نظرش که واقعگرایی محض است، نزدیکتر شده و در آخرین ساختههایش، رخ در رخ واقعیت قرار گرفته است تا حدی که بهسادگی واقعیت را با تمام جزئیات، آنچنان که پیش از او در تلویزیون سابقه نداشته به نمایش میگذارد و ابایی نداشته که این میزان نزدیکی به واقعیت، آثارش را چرک و نازیبا جلوه دهد. جهان آثار رضا عطاران، مثل خود واقعیت از زشتی دور نیست، اما زیباییهای خاص خودش را دارد.
تلخ و شیرین روی خشت خام
کارگردان کهنهکار تلویزیون، تا امروز از تجربهگرایی استقبال کرده و در کنار سریالهای جدی و گاهی تلخ، آثار طنز هم به نمایش گذاشته و توانسته است همواره مخاطبان را راضی نگاه دارد. از مهمترین آثار طنز سیروس مقدم میتوان به سریال پایتخت اشاره کرد که تاکنون چهار فصل از آن ساخته شده و هیچکدام از استقبال و توجه مخاطب بیبهره نمانده است. مقدم در کارنامهاش چک برگشتی، چاردیواری و پیامک از دیار باقی را دارد که در شیوه کارگردانی دست کمی از سریالهایی چون میکائیل، مدینه و زیر هشت ندارند. گویی طی سالهایی که سیروس مقدم تلاشش را به ساخت سریال معطوف کرده است، نوعی پختگی و به تبع آن زیبایی در کارش متبلور شده که در تناسب با قصه، از هر سریال به سریال دیگر، شکل و شمایل متفاوت به خود میگیرد.
برای سیروس مقدم، سبک و سیاق کارگردانی هر اثر توسط لحن و مضمون همان اثر تعیین میشود و از آنجا که معمولا طنزهای او را محسن تنابنده یا خشایار الوند مینویسند، شیطنت و بازیگوشی در طرح واقعیتهای جاری زندگی مهمترین ویژگی سریالهای طنز مقدم است. آنچه تماشاگران سریالهای سیروس مقدم را میخنداند، نه به دلیل تصویر واقعی و بدون ویرایش از زندگی است و نه به واسطه کنایه به ناهنجاریهای جامعه؛ بلکه او فرصتها و موقعیتهایی بغرنج برای آدمهای معمولی میآفریند و با این مصاف است که از مخاطبش خنده میگیرد.
فانتزیهای واقعگرایانه
شاید لقب پدرخوانده طنز تلویزیون برای مهران مدیری چندان هم بیراه نباشد. او، هم بیشترین تعداد آثار طنز تلویزیونی را در کارنامه دارد و هم موفقترین آنها را.
مهران مدیری با برنامه طنز نوروز 72 به مخاطبان تلویزیون معرفی شد و بعد از آن به عنوان بازیگر و کارگردان، آثار متعددی به تماشاگران قاب کوچک ارائه کرد که از آن جمله میتوان به ساعت خوش، پاورچین، نقطهچین، شبهای برره، باغ مظفر، مرد هزارچهره، مرد دوهزارچهره و سریال در حاشیه اشاره کرد که فصل دوم آن، این شبها از شبکه دو به نمایش در میآید.
طنزهای مدیری، هم برای مخاطبان عام تلویزیون جذاب هستند و هم نقدها و کنایات این طنزها به دل مخاطب خاص مینشیند.
در آثار او کنایه و طعنه بسیار به چشم میآید و شخصیتهای آثارش گویی متعلق به دنیای فانتزی و خیال هستند که از قضا این دنیای فانتزی به جامعه ایرانی بسیار شبیه است! این شخصیتها مسائلی دارند و درگیر مناسباتی میشوند که از فرط واقعی و ملموس بودن مخاطب را میخندانند.
در حقیقت آثار مدیری بهلولوار شرایط جامعه را برای مردم جامعه ترسیم میکند و پاداشی دریافت نمیکند جز خندهای که میتواند دردناک باشد.
خنده از نوع شیک و مجلسی
سروش صحت، دنیای طنز را با جنگ 77 به کارگردانی مهران مدیری تجربه کرد و بعد از آن به عنوان بازیگر در آثار کارگردانان به نامی چون اصغر فرهادی، همایون اسعدیان، محمدرضا هنرمند و علیرضا افخمی دیده شد. او برای ورود به دنیای کارگردانی چندان عجله نکرد و در مجموع بیش از چهار مجموعه طنز برای تلویزیون نساخته است؛ اما این آثار از ویژگیها و مولفههایی برخوردارند که سبک و سیاقی مستقل را در طنزهای تلویزیونی پدید آورده است.
چارخونه، ساختمان پزشکان، پژمان و حتی سریال شمعدونی که چندان نظر منتقدان را به خود جلب نکرد، از تشخص ویژه برخوردارند. در این آثار، شخصیت یا شخصیتهای اصلی درگیر نوعی تفاوت و تنهایی هستند که به درک نشدن آنها از سوی اطرافیان منجر میشود و صحت از دل این تضاد و رودررویی به کمدی میرسد. این شخصیتها عمدتا فرهیخته و اندیشمندند یا میکوشند چنین باشند؛ اما آسیبهای روحی، بهخصوص دردهای دوران کودکی، مسائل و دشواریهایی برایشان ایجاد کرده که موفقیت حرفهای و ارتباطی آنها و حتی وقار و هویتشان را تحت تاثیر قرار داده است.
جوان، برومند و دیگران
در میان طنزپردازان تلویزیون کسانی بودهاند که یا خیلی به دنیای طنز نزدیک نشدهاند یا این که بیش از یکی دو تجربه موفق، چیز بیشتری در چنته نداشتند. مرضیه برومند از دسته اول است و با وجود جذابیتها و شیرینیهای آثارش نمیتوان او را در زمره کمدیسازان تلویزیون قرار داد.
رامبد جوان هم از این دسته کارگردانان است. شاید در سینما یا برنامه خندوانه توانسته باشد خیلیها را بخنداند، اما به عنوان کارگردان سریالهای تلویزیونی، در فهرست طنز پردازان جای نمیگیرد.
مهدی مظلومی و برزو نیکنژاد از جمله طنزپردازان ناموفق تلویزیون محسوب میشوند.
مظلومی هرگز نتوانست تجربه موفق و دلنشین سریال بدون شرح را تکرار کند و برزو نیکنژاد، بعد از نویسندگی سریال دودکش که محمدحسین لطیفی آن را کارگردانی کرد و ساخت دو فصل از سریال دردسرهای عظیم، این فرض را به یقین نزدیک کرده که احتمالا به عنوان نویسنده در ارائه طنز تلویزیونی موفقتر است و در مقام کارگردان آنقدرها که باید، مخاطب را نمیخنداند.
آذر مهاجر
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد