در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پس از خواندن این خبر خوشحالکننده، سراغ افراد خانواده و برخی افراد درگیر با این مساله رفتیم و نظرات آنها را جویا شدیم که در ادامه آنها را میخوانید:
شوهر خانم زنده شده: دکتر هم دکترهای قدیم آقا ... وقتی میگفتن یکی مرده، دیگه طرف مرده بود! البته جسارت نباشهها! من از زنده شدن زنم خیلی هم خوشحالم ولی زن دومی که بلافاصله بعد از فوت ایشون باهاش ازدواج کردم، از این مساله خیلی خوشحال نیست و رفته مهرش رو گذاشته اجرا! حالا میفهمم چرا قدیمیها میگفتن خوب نیست شوهر تا چهلم زنش نشده، بره تجدید فراش کنه!
یکی از پزشکان مغربی معالج خانم زنده شده: این اتفاق یک بار دیگر ثابت کرد که این ضربالمثل قدیمی مغربی درست است که: «مرگ و زندگی دست خداست؛ پزشکان مغربی فقط وسیلهاند!»
یکی دیگر از پزشکان مغربی معالج خانم زنده شده: من از روزی که این خانم فوت کرده دارم به شوهرش میگم خانم شما ویزیت معاینه آخر رو به من بدهکاره؛ ولی ایشون زیر بار نمیرفت ... خدا رو شکر که این خانم زنده شد و الان من میتونم با استناد به حرف خانم زنده شده، ویزیت آخرم رو زنده کنم!
مسئول پرداخت یارانههای مغرب: یارانه این خانم به محض صادر شدن گواهی فوت قطع شده و دیگه کاریاش نمیشه کرد... نهایت کاری که از دست ما برمیاد اینه که اگه یکی دیگه از اعضای این خانواده فوت کرد، یارانهشو قطع نکنیم و این رو به اون در کنیم!
خانمی که زنده شده: البته من حرف برای گفتن زیاد دارم اما اگه اجازه بدین میخوام اول برم از شوهرم بپرسم من کی بهش وصیت کرده بودم اگه فوت کردم، بیاد به فامیل و دوست و آشنا بگه: «اون مرحومه گفته بود هیشکی واسه من سیاه نپوشه!» سر از قبر که برداشتم دیدم انگار همه اومدن عروسی؛ یکی سبز پوشیده بود، یکی قرمز، یکی صورتی، یکی بنفش... برو کنار تا من تکلیف این مرد رو روشن کنم آقا! من تنها وصیتی که بهش کردم این بود که وقتی فوت کردم، سال تولدم رو، روی سنگ قبرم ننویسن؛ همین!
مردهشور خانمی که زنده شده: البته من از این اتفاق خیلی خوشحالم ... بخصوص اینکه این قدر ایشون رو تمیز شستم که اگه تا یه ماه هم نرن حموم از تمیزی برق میزنن! بعدش هم بین خودمون باشه ولی از یه شرکت شامپوسازی مغربی، اومدن میگن بهم کلی پول میدن که برم تو تبلیغات تلویزیونیشون، اعلام کنم سر هر مردهای رو با شامپوهای این شرکت شستم، طرف زنده شده! به نظر شما برم یا خالیبندیاش دیگه خیلی تابلوئه؟!
پسر بزرگ خانمی که زنده شده: آقا ما خانواده آبروداری هستیم ولی خب دستمون تنگه ... از شما چه پنهون که برای مخارج خرید قبر و کفن و دفن و شام و ناهار مراسم والده مون، رفتم یکی از کلیه هام رو فروختم؛ حالا هم که والده زنده شده، دارم میرم پولها رو پس بدم، کلیهام رو پس بگیرم... جدا که رفیق بیکلک مادره آقا!
علی زراندوز - جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد