در فارسی به استارت‌آپ‌ها، «شرکت‌های نوپا» می‌گویند که مفهوم خاصی را به ذهن مخاطب نمی‌رساند. تعاریف مختلفی هم در مورد آن وجود دارد که بسیاری از آنها یا ترجمه لفظی متون خارجی بوده یا آن‌قدر ناقص و غیرشفافند که مخاطب و علاقه‌مندانی را که می‌خواهند بفهمند استارت‌آپ‌ چیست، گیج می‌کند. در برخی متون هم استارت‌آپ‌ و «استارت‌آپ‌ ویک اِند» با هم اشتباه گرفته شده‌اند. تعریفی که تقریبا همه متون فارسی به آن استناد می‌کنند، عبارت است از: «استارت‌آپ‌ یک سازمان است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس‌پذیر تاسیس می‌شود.»
کد خبر: ۸۵۵۵۱۷

اشتباهی رایج

تعریف استفاده شده برای استارت‌آپ در متون فارسی، بدون تفسیر شاید برای بسیاری نارسا باشد. در متون فارسی به‌گونه‌ای به این تعریف استناد شده که برای مخاطب این شبهه به‌وجود می‌آید که این تعریف حاصل همکاری یا همفکری استیو بلنک، استاد دانشگاه و کارآفرین 53 ساله آمریکایی و اریک ریس، فارغ‌التحصیل دانشگاه ییل و کارآفرین 37 ساله است.

حال آن‌که این تعریف ارتباطی به اریک ریس نداشته و در اصل تعریفی است که استیو بلنک و کارآفرین دیگری به نام باب دورف، مرجع آن هستند. در کمال تعجب این اشتباه در متونی رخ داده که نویسندگان آن خود را مربی‌های کارآفرینی و راهنمایان و مشاوران استارت‌آپ‌ معرفی کرده‌اند و برخی از این تعاریف توسط خبرگزاری‌های رسمی منتشر شده ‌است که باعث می‌شود اثر مخرب بخش نادرست آن در ذهن‌های ناآشنا با این پدیده بیشتر باشد. بالاخره استارت‌آپ‌ به چه معنی است؟ بهتر است برای این کار ابتدا موانع درک بهتر را کنار زد.

استارت‌آپ‌ چه چیزهایی نیست؟

استارت‌آپ‌، به معنی همایش یا رویدادی خاص در حوزه اشتغالزایی و کارآفرینی نیست. همچنین استارت‌آپ‌ الزاما یک برنامه کاربردی یا یک سایت اینترنتی نیست و هر شرکت نوپا و کوچکی هم استارت‌آپ‌ نیست.

پس استارت‌آپ‌ چیست؟ استارت‌آپ‌ با استفاده از ابزار فناوری، مدل کسب و کاری را ارائه کرده و آن را استفاده می‌کند که تا پیش از آن وجود نداشته یا اگر وجود داشته، این مدل تجاری ارائه شده توسط استارت‌آپ‌ در مدل قبلی و بازار تثبیت شده سنتی موردنظر اختلال ایجاد می‌کند. همچنین استارت‌آپ‌ها در مورد مدل تجاری خود باید انعطاف‌پذیر باشند؛ یعنی شرایط به سازمان دیکته می‌کند که مدل تجاری خود را به‌روز کرده یا تغییرهای بنیادی ایجاد کند.

از انحصارزدایی تا ایجاد انحصار

یکی از ویژگی‌های پررنگ بسیاری از استارت‌آپ‌ها، انحصارزدایی است؛ هر چند، رشد استارت‌آپ‌ها خود می‌تواند در همان حوزه‌ای که انحصارزدایی شده، انحصار جدیدی تولید کند. برخی از بهترین نمونه‌های استارت‌آپ‌ شناخته شده در جهان، آمازون (Amazon)، اوبر (Uber) و اسکریبد (Scribd) است.

آمازون در ایران شناخته‌شده‌تر است، اما اوبر و اسکریبد کمتر شناخته شده‌اند. اوبر نمونه جالبی است که به‌راحتی می‌تواند مصداق تعریف ارائه شده از استیو بلنک و باب دورف باشد. اوبر سال 2009 توسط دو جوان تاسیس شد با این ایده که کاربران اینترنت تلفن همراه بتوانند با استفاده از یک برنامه کاربردی (اپلیکیشن)، ماشین کرایه کنند یا با صاحب ماشین که او هم نسخه‌ای از همان برنامه را دارد، هم‌مسیر شوند. در این روش بین راننده و مسافر که هر دو در سیستم اوبر باید ثبت‌نام شوند، به‌صورت فیزیکی پولی رد و بدل نمی‌شود و پول به‌صورت الکترونیک به شرکت اوبر واریز و از آنجا پس از کسر کارمزد شرکت برای راننده واریز می‌شود.

این استارت‌آپ‌، با این ایده شبکه‌ای از مشتریان و راننده‌ها را به‌وجود آورد که در واقع انحصار شرکت‌های تاکسیرانی را در این حوزه زیر سوال می‌برد. از سال 2009 تاکنون این شرکت در بسیاری از کشورهای جهان شعبه دارد و فعال شده است.

به ‌این‌ ترتیب می‌توان بهتر واژگان به‌کار رفته در تعریف ارائه شده را فهمید؛ واژگانی چون جست‌وجو برای مدل تجاری، تکرارپذیری و مقیاس‌پذیری.

میلیونرهای جوان

یک فیلسوف آلمانی به نام توماس هورناور (Thomas Hornauer)، چندی پیش با انتقاد از حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، گفته بود فناوری چاپ که توسط گوتنبرگ به جهان معرفی شد، جهان را متحول کرد، باعث بروز انقلاب‌هایی در سراسر جهان شد و نسل جدیدی از روشنگران را به جهان آورد. اما فناوری اطلاعات و ارتباطات نه‌تنها چنین تاثیری در جهان نداشته بلکه تنها نسل نوظهوری از کارآفرینان و میلیونرهای جوان را خلق کرده است.

فارغ از درستی یا نادرستی این اظهارنظر، بخشی از آن‌که به میلیاردرها و میلیونرهای جوان اشاره می‌کند، یکی از حقایق موجود در عرصه اقتصاد فناوری اطلاعات و ارتباطات است. مثلا در مورد دارایی‌های دو موسس استارت‌آپ‌ اوبر اطلاعاتی موجود است که طبق آن موسسان شرکت اوبر سال 2014 وارد فهرست 400 آمریکایی ثروتمند مجله فوربس شدند و ارزش دارایی‌های آنان به شش میلیارد دلار می‌رسد.

ورشکستگان بزرگ

در مورد استارت‌آپ‌ها، آنچه در نظر اول شاید برای بسیاری جلب توجه کند، قابلیت پولسازی با سرمایه‌گذاری کمتر نسبت به کسب و کارهای دیگر است. این خصوصیت که از ویژگی‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات است که به قلمرو کسب و کارها آمده، سوی دیگری هم دارد. آنچه از دید بسیاری از علاقه‌مندان این حوزه مغفول می‌ماند این است که استارت‌آپ‌ها یک خصوصیت دیگر هم دارند. آنها ضمن ایجاد اختلال در بازار موجود که به‌صورت انحصارزدایی هم می‌تواند نمایان شود، به همان اندازه که سریع و چابک می‌آیند، به همان سرعت هم می‌روند و به ورطه ورشکستگی کشیده می‌شوند.

نمونه آن، استارت‌آپ‌ بسیار معروف و تاثیر گذار «اسکریبد» در حوزه کتاب دیجیتال است. کتاب دیجیتال، حوزه‌ای است مغفول در کشور ما که یکی از دلایل آن، فقدان قانون مالکیت مادی و معنوی است.

اسکریبد سال 2007 در آمریکا تاسیس شد و مدل تجاری جدیدی را در حوزه کتاب دیجیتال به‌کار گرفت. در این مدل تجاری که به روش «ثبت‌نامی» معروف است، شرکت یک آرشیو غنی از کتاب‌های دیجیتال با فرمت‌های مختلف مثل کتاب‌های صوتی، متنی، تعاملی و کمیک دارد.

از طرفی متوسط قیمت یک کتاب دیجیتال متنی در بازار جهانی 8 تا 12 دلار است. تفاوت مدل تجاری اسکریبد با شرکت‌هایی که کتاب را به مشترک می‌فروشند این است که مثل یک کتابخانه عمل می‌کند و کتاب را امانت می‌دهد.

اسکریبد در ازای دریافت ده دلار در ماه، دسترسی نامحدودی به کاربر می‌دهد تا از آرشیو موجود استفاده کند. این روش به سرعت در بازار کتاب دیجیتال با اقبال کاربران مواجه شد و شرکت‌های دیگری نیز همین مدل تجاری را به کار بردند اما امسال و در ماه‌های اخیر استارت‌آپ‌ اسکریبد ورشکسته شد و کارمندان نخبه‌اش نیز جذب گوگل شدند. آنچه باعث ورشکستگی این استارت‌آپ‌ شد این بود که اسکریبد، برآورد صحیحی از استقبال مردم نداشت. در واقع مردم آن‌قدر از این خدمت جدید استقبال کردند که شرکت اسکریبد، در ازای هر 90 دلاری که از یک مشتری کسب درآمد می‌کرد، باید 175 دلار به صاحبان امتیاز کتاب‌های دیجیتال که همان انتشاراتی‌ها بودند، پرداخت می‌کرد.

استارت‌آپ‌های زیادی در سراسر جهان ورشکسته می‌شوند، اما ما به دلیل این‌که روی خوش ماجرا را می‌بینیم، فکر می‌کنیم این پدیده، معجزه دوران معاصر است. از سوی دیگر رسانه‌ها هم، در سراسر جهان کمتر شکست‌ها را منعکس می‌کنند و بیشتر موفقیت‌های استارت‌آپ‌ها را پوشش می‌دهند. هر چند در مورد اسکریبد، این شکست آنچنان تاثیر بزرگی در رسانه‌ها داشت که احتمال می‌رود آینده مدل تجاری ثبت نامی در بازار کتاب دیجیتال را تحت‌تاثیر خود قرار دهد.

فضای استارت‌آپی‌ کشور

حوزه کسب و کار در کشور ما شرایط خاصی دارد که در برابر پدیده‌هایی چون استارت‌آپ‌ها اشتیاق خاصی را تولید می‌کند. تعداد زیاد جوانان فارغ‌التحصیل و دارای تحصیلات دانشگاهی، بکر بودن بسیاری از حوزه‌های کسب وکار که در کشورهای دیگر اشباع شده است، علاقه ایرانی‌ها به مسائل اقتصادی از سنین کم، وجود کسب و کارهای ریشه‌دار و تاثیرگذار سنتی در ایران مثل بازار که وجودش به نوعی نیاز به کسب و کارهایی با مدل‌های تجاری به‌روزرسانی شده و منعطف را نیز رونق می‌بخشد، از عوامل جذابیت استارت‌آپ‌ها در ایران است. اما با وجود کشش زیاد به استفاده از ظرفیت‌های نو و استقبال از روش‌های جدید کسب و کار در کشور، موانع جدی برای کسب و کارهای از جنس استارت‌آپ‌ها نیز وجود دارد که به اختصار می‌توان به تعدادی از آنها اشاره کرد: عضویت نداشتن در سازمان جهانی تجارت، خلأ قانونی در حوزه مالکیت مادی و معنوی و ضمانت اجرای آن، فرار مغزها، هزینه بالای اینترنت در ایران نسبت به درآمد مردم، زیرساخت‌های گران فاوا در ایران، زیرساخت‌های نامطمئن و گران داخلی و فاقد تفاهمنامه، شرایط احراز مجوز و اخذ پروانه از رگولاتورهای متعدد یا نهادهای مختلف مقررات‌گذار و نه صنفی، رشد کند تجارت الکترونیک در ایران، کمبود آموزش اصولی و منابع معتبر آموزشی حوزه مرتبط در کنار رشد قارچ‌گونه آموزشگاه‌های فاقد صلاحیت و کمبود ایده اصیل در مقابل خیل عظیم استفاده از ایده‌های اثبات شده و موفق جهانی به صورت کپی‌برداری. متاسفانه بسیاری از استارت‌آپ‌های ایرانی، نه‌تنها در مورد مدل تجاری، ایده‌ای اصیل را معرفی و اجرا نمی‌کنند، بلکه عینا ایده‌ای دیگر را از نمونه‌های موفق کپی کرده‌اند؛ ولی با توجه به محدودیت‌های موجود در مورد تجارت الکترونیکی و زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران و محدودیت‌های قانونی، همان شبیه‌سازی کپی‌برداری شده را نیز با محدودیت‌های زیادی نسبت به مدل‌های اصلی در ایران پیاده‌سازی کرده‌اند.

محمدعلی پورخصالیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها