پنجره

کومیکو، گنج‌یاب

کارگردان: دیوید زلنر بازیگران: رینکو کیکوچی، نوبایوکی کاتسوبه و شرلی ونارد
کد خبر: ۸۴۷۳۷۲
کومیکو، گنج‌یاب

فیلمی براساس اتفاقات واقعی. چقدر می‌شود به این جمله اعتماد کرد؟ کومیکو دختری ژاپنی است که به واقعی بودن فیلم فارگو (ساخته برادران کوئن به سال 1996) اعتقاد دارد و برای پیدا کردن پولی که بازیگر فیلم (استیو بوشمی) در انتهای فیلم مدفون کرده است، به آمریکا سفر می‌کند.

کومیکو از مناسبات اجتماعی بیزار است و تقدیرش را یافتن گنجی می‌داند که در آمریکا مدفون است. او برای رسیدن به رویایش مصائب زیادی را از سر می‌گذراند. فیلم به دو بخش مکانی تقسیم می‌شود؛ بخش اول در ژاپن که به مناسبات اجتماعی کومیکو می‌پردازد و در واقع قهرمان داستان را شخصیت‌پردازی می‌کند و بخش دوم در آمریکا می‌گذرد و سفر او تا رسیدن به شهر فارگو و دوستانی که در این سفر پیدا می‌کند؛ هر چند مثل همیشه تنها می‌ماند. همه انسان‌ها جدا از ملت و قومیت درگیر واقعیت هستند و به‌شدت پایبند مناسبات اجتماعی، همه رویا را منع می‌کنند.

این فیلم با همکاری برادران زلنر ساخته شده است (که در این فیلم بازی هم کرده‌ا‌ند) که هر دو دستی در بازیگری و کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی دارند. جالب این‌که آنها فیلم فارگو را محوریت فیلم خود قرار داده‌اند که ساخته برادران کوئن (جوئل و اتان) است. گویا خود این دو برادر (دیوید و نتان) هم مانند قهرمان فیلمشان رویاپرداز هستند و خود را چون برادران کوئن تصور می‌کنند، ایرادی هم ندارد که از زوج موفق و هنرمندی چون کوئن‌ها کپی قابل قبولی داشته باشیم.

فیلم به طریقه‌ای شاعرانه روایت می‌شود و پر است از نمادهای تصویری و صوتی؛ فیلمی کم دیالوگ با پایانی به سبک رئالیسم جادویی. دختری با شنلی که از پتو ساخته در کویری سفید از برف. کومیکو، گنج‌یاب فیلمی است در ستایش رویا که برای گریز از ناملایمات نسخه‌ای حاوی سینما می‌پیچد، فیلم می‌گوید: سینما شما را به رویاهایتان می‌رساند.

رویا ببین وقتی غمگین هستی، رویا ببین، آنها ممکن است به واقعیت تبدیل شوند، چیزها به آن بدی که دیده می‌شود نیستند، پس رویا ببین، رویا ببین (برگرفته از ترانه‌ای در فیلم).

زن طلایی

کارگردان: سیمون کورتیس

بازیگران: هلن میرن، رایان رینولدز و کتی هولمز

وکیلی جوان مسئول پرونده پیرزنی یهودی می‌شود که در تلاش است تابلویی موسوم به زن طلایی که ترسیمی از چهره زن عمویش است که نازی‌ها از خانه آنها در اتریش به غارت برده‌اند و اکنون در موزه وین است، پس بگیرد. رایان رینولدز نقش وکیل دعاوی را به‌عهده دارد با اصلیتی اتریشی که پدرش قاضی دادگاه و پدربزرگش موسیقیدان شهیری در اتریش بوده است؛ در واقع وکیل فیلم مخلوطی از این دو است؛ نیمه‌ای عدالت جو و نیمه‌ای هنرمند. هلن میرن هم که نقش ماریا آلتمن (پیرزن یهودی) را عهده‌دار است مثل بسیاری از بازیگران عادی نقش را اجرا نکرده، بلکه چون ستارگان معدود سینما نقش را از آن خود کرده است. زن مسن در سخنرانی که در ابتدای فیلم بر سر قبر خواهرش دارد، شخصیت‌پردازی از خودش را ابراز می‌کند که تا پایان فیلم ثابت است. او در حالی که خواهرش او را دونده استقامت می‌خواند ـ یعنی فردی صبور و مقاوم ـ خود را یک بوکسور معرفی می‌کند؛ مغرور و قوی اما کم‌حوصله.

سیمون کورتیس، کارگردان و تهیه‌کننده لندنی فیلم بیشتر کارگردانی تلویزیونی است تا سینمایی، که این خصیصه به‌خوبی در سبک دو کاری که در سینما ارائه کرده مشهود است. او سال 2011 فیلم خوب هفته من با مرلین را ساخت و حالا زن طلایی دومین فیلم سینمایی بلند اوست.

فیلم با کمک فلاش‌بک‌های به‌موقع حس را به تماشاگر انتقال می‌دهد و نکته جالب این‌که فیلمی با ژانر درام که داستانی جدی و حتی غمناک دارد، نوعی طنز و شادی در خود دارد که در بطن فیلم جاری است و می‌توان این را مدیون شخصیت و سبک بازی سرخوشانه رایان رینولدز و هلن میرن دانست.

میلاد حاتمی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها