بدون شک، سیاستهای تولید و صادرات ایران و روسیه ـ که به ترتیب 20 و 50 درصد منابع اثبات شده نفت و گاز جهان را دارا هستند ـ بهطور بالقوه بر قیمت و عرضه این منابع در بازار جهانی تاثیر میگذارند و بهطور قطع دراین زمینه هرگونه قرارداد همکاری میان این دو کشور از اهمیت بینالمللی برخوردار است و کشورهای صنعتی واردکننده انرژی و ذینفع در حوزه انرژی همچون غرب را کنجکاو و حساس میسازد.
به گزارش جام جم آنلاین، یکی از خصیصههای تعامل انرژیمحور روسیه با ایران، گسترش منافع این کشور در دو منطقه ژئوپلتیک خاورمیانه و دریای خزر است. روسیه در تعامل انرژی محور خود با ایران درصدد است، محصولات صادراتی را در جهت توسعه ظرفیتهای گاز و نفت روسیه ـ که نهایتا به توسعه صنعت LNG رقابت پذیر در سطح جهانی بینجامد ـ تضمین کند و همچنین بر فعالیت اوپک در جهت حفظ ثبات قیمتها نظارت داشته باشد. روسیه همچنین میخواهد، ایران را به پذیرش موقعیت روسیه در تعیین حدود دریای خزر و پذیرش دستیابی مشترک به آبهای سطحی این دریا ترغیب کند. علاوه بر اینها روسیه قصد دارد با ایران در جهت اشاعه تجارت بلندمدت از آسیا به اروپا و ایجاد یک کریدور حمل و نقل برای رقابت با کانال سوئز مشارکت داشته باشد.
تعاملات انرژی محور ایران با روسیه
درآن سوی ماجرا، ایران نیز به دنبال توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز و همچنین میدانهای گازی دریایی از جمله میدان پارس جنوبی در خلیجفارس است تا سهم بازار روسیه و دیگر تولیدکنندگان غیر اوپک را از دست ندهد و در این زمینه بهدنبال دسترسی به سرمایه خارجی و فناوری بالادستی پیشرفته نفتی و گازی است. روسیه میتواند در فناوری لولههای گازی به ایران کمک شایان توجهی کند و ایران نیز بهدنبال گسترش خطوط لولههای انتقال گازی جدید از ترکیه، منطقه بالکان و اروپای مرکزی و شرقی است. ایران از منابع نفت و گاز دریای خزر سهم بیشتری میخواهد و با دسترسی و هژمونی روسیه بر آبهای سطحی آن مقابله میکند و درصدد است برای سهم بیشتر از روسیه تضمین بگیرد. همچنین برای ایران، تبدیل شدن به مسیر مهم انتقال نفت و گاز میان کشورهای منطقه خزر( قزاقستان-آذربایجان-ترکمنستان) و کشورهای مصرفکننده آسیا ـ پاسیفیک یک امتیاز بزرگ است.
ترکتازی روسها، مانع بزرگ
تجربه همکاریهای گذشته ایران و روسیه، بیانگر تاثیرگذاری عوامل بیشمار بر تعاملات فیمابین است. به لحاظ اقتصادی، تراز پرداخت ایران و روسیه نیز بهشدت نامتوازن و کاملا به زیان ایران است. تراز پرداخت ایران به روسیه 9 و روسیه به ایران، یک است. در بخش سیاسی نیز مشکل اصلی این است که روابط ایران و روسیه دو طرفه نیست و ضلع و بازیگر سومی به نام غرب نیز وجود دارد. به دلیل این که رابطه ایران و غرب با مسائل و پیچیدگیهای متعددی مواجه است، دست روسیه برای بازی با برگ ایران در مقابل غرب باز است. همسایگی روسیه با ایران، آنقدر که برای روسیه یک امتیاز ژئوپلتیک محسوب میشود، برای ایران چنین نیست. روسیه بارها از آب گلآلود غرب و ایران ماهی گرفته و از امتیاز وجود چنین کشوری با ماهیت ایدئولوژیک مخالف با غرب بارها استفاده کرده است. مشکل دیگر، یکجانبهگرایی روسیه در منطقه است که حاضر به پذیرش حضور و برتری کشور دیگری مثل چین، ایران یا ترکیه در منطقه نیست. در بخش انرژی نیز روسها تمایل به حفظ انحصار بازار گاز اروپا دارند. روسیه برای انتقال انرژی به غرب میتواند از دو مسیر استفاده کند: مسیر شمال به جنوب و مسیر جنوب به شمال. در قضیه خط لوله ناباکو (خط لوله انتقال گاز ایران به اروپا) مطبوعات روسیه به طور جدی واکنش نشان دادند و مقامات روسی بهطور واضح نشان دادند که تمایل ندارند ایران را وارد معادلات گاز با اروپا کنند. مسیر جنوب به شمال نیز مسیر منحصر به روسیه برای انتقال انرژی خزر است، چرا که روسها علاوه بر اینکه اکثر سرمایهگذاریهای مربوط به نفت خزر را در اختیار دارند، روی خطوط لوله هم بهطور انحصاری کار میکنند. همچنین روسها قصد دارند، در زمینه خطوط انتقال انرژی رقبایی همچون چین را که روی خطوط لوله قزاقستان و خط لوله باکو ـ جیحان کار میکنند، از عرصه بیرون آورند. حتی روسیه در خطوط انتقال انرژی از ایران به هند و پاکستان نیز سرمایهگذاری میکند.
الهام حیدری
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد