دهه 1990 ریک پاتس، محقق موسسهای در واشنگتن فرضیه جدیدی ارائه داد. او معتقد است: بخش مهم داستان تکامل زندگی انسان این است که آنها چگونه توانستند تا این حد دارای هوش و استعداد شوند که بر شرایط سخت زیستمحیطیشان در هر جایی که زندگی میکردند بهراحتی غلبه کنند. در واقع او معتقد است: ما انسانها بیشتر از اینکه برای زندگی در بیابانهای خشک مهارت پیداکنیم و سازگار شویم، مهاجمان خوبی هستیم. شاید خود تغییر محیطزیست و نه صرفا یک محیطزیست خاص موجب تکامل انسان شده باشد. در حقیقت، تنوع آب و هوایی انسان را زرنگ و چالاکتر کرده است.
تغییر آب و هوا که هر 10 یا 20 هزار سال یکبار رخ داده و طی آن از رطوبت کاسته شده و به سمت خشکی پیش رفته است، باعث شده انسان توانایی سازگاری با تغییر محیط با هر نوع آب و هوایی را پیدا کند. مثلا بزرگ شدن مغز به ما انسانها توانایی حل مشکلاتی را داد که بر اثر تغییر در مقدار بارش باران به وجود آمده بود. به این ترتیب توانستیم ابزارهایی برای به دست آوردن غذا از منابع در حال تغییر بسازیم.
اکنون در پی مجموعهای از تحقیقات شواهدی پیدا شده است که اثر تغییرات آب و هوا بر حیات انسان را تائید میکند و نشان میدهد بزرگ شدن مغز انسان ارتباط نزدیکی با تغییرات آب و هوا داشته و به وجود آمدن این تواناییها برای سازگاری با شرایط تازه اقلیمی بوده است.
یک نمونه تحقیق تیم پاتس
پاتس و همکارانش به مدت 15 سال شواهد مربوط به تغییرات آب و هوا در محل زندگی انسانهای اولیه را جمعآوری کردند و توانستند با دقت بالایی دورههای ثابت یا تغییرات شدید آب و هوایی در پنج مکان مهم در آفریقا از 5/3 تا یک میلیون سال قبل را شناسایی کنند. سپس آنها نقشه توزیع دورههای تکاملی مهم زندگی انسان مانند به وجود آمدن نژادهای مختلف، مهاجرت انسان و توسعه فناوری از بیش از پنج میلیون سال قبل را مدلسازی کردند. آنها میخواستند بدانند اگر تنوع آب و هوایی موجب تکامل انسان نمیشد، اکنون شاهد چه چیزی بودیم. سپس این مدل را با توزیع واقعی رویدادها مقایسه کردند. تیم تحقیقاتی پاتس صرفا بر مبنای احتمال، در مدل خود ایجاد پنج نژاد انسان در دورههای شدید تغییرات آب و هوایی را محاسبه کردند که البته در واقع هشت نژاد وجود داشت. در مورد تولید فناوری در دورههای شدید تغییر آب و هوایی به چهار مورد اشاره کردهاند که در واقع متوجه شش بار تغییر در فناوری، همزمان با این تغییرات آب و هوایی شدند.
رابطه مهاجرت
پاتس و تیم تحقیقاتیاش به دو رویداد مهم مهاجرتی از آفریقا به چین و اندونزی نگاهی انداختند. این مناطق ارتباط مستقیم با دورههای متنوع آب و هوا داشتند و این موضوع نشان میدهد انسانها آنقدر بااستعداد بودند که بتوانند بر شرایط متنوع اقلیمی این مناطق غلبه کنند و همزمان با این تغییرات آب و هوا، تغییرات مهمی در ابزارهای سنگی و دو پراکندگی اصلی انسان به بیرون از آفریقا و پیدایش انسان خردمند رخ داده است.
محققان تصمیم گرفتند یکی از اولین مهاجرتهای انسان از آفریقا و ورودش به خاورمیانه از راه اتیوپی را بررسی کنند. آنها با بررسی رسوب دریاچه تانا در اتیوپی و سیر زمانی تنوع بارانی متوجه شدند که در چه زمانی آب و هوای منطقه آرام یا متغیر بوده است و به این نتیجه رسیدند که بین 97 تا 112 هزار سال قبل این مهاجرت به بیرون از آفریقا رخ داده است. سپس با بررسی فسیلهای پیداشده مشخص شد که این مهاجران حدود 102 هزار سال قبل در خاورمیانه مستقر شدند. این مساله نشان میدهد که انطباق و انعطافپذیری ما انسانها به ما اجازه داد تا با شرایط متنوع آب و هوایی سازگار شویم.
نظرات مخالف
البته همه محققان با اثرات تغییر آب و هوا روی تکامل زندگی انسان موافق نیستند و بروز تغییرات مهم در نوع بشر را نتیجه انتخاب طبیعی و جهشهای ژنتیکی میدانند. با این حال محققان دیگر نیز به شواهدی مبنی بر درست بودن فرضیه اثر آب و هوا روی انسان دست پیداکردهاند. بنابر نظر آنها اگر مدل پاتس و تیم تحقیقاتیاش درست باشد باید چنین اثراتی روی موجودات زنده دیگر مشاهده شود. این موضوع در برخی پرندگان دیده شده است. در واقع آنها برای مقاوم بودن در برابرآب و هوای متنوع تکامل یافته و منعطفتر شدهاند و به همین دلیل در مناطق جدید توانستهاند زنده بمانند. با به دست آوردن این اطلاعات میتوان به این موضوع فکر کرد که نتایج این تحقیق چه مفهومی برای انسانهای آینده دارد و اگر آب و هوا دوباره بهشدت تغییر کند چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد؟ در حال حاضر انسانها تنها گونهای هستند که روی الگوهای جابهجایی و انطباقپذیریشان متخصص هستند. ما به نژادهای مختلفی تقسیم شدهایم و اکنون جایی برای مهاجرت باقی نمانده است. یک تغییر آب و هوایی شدید دیگر چه تاثیری روی ما خواهد گذاشت؟ شاید بار دیگر فناوری به نجات ما بیاید!
زمینهای صخرهای
ممکن است تغییرات آب و هوا از طریق بارش باران و راه افتادن سیل موجب تکامل زندگی ما شده باشد، اما لایههای تشکیل زمین نیز شکل زمینی را که اجداد ما روی آن زندگی میکردند، تغییر داده است. این موضوعی است که به اندازه کافی به آن توجه نشده است. در واقع نقشهبرداری عوارض زمین به همان اندازه آب و هوا مهم است. تنوع شکل و ساختار سرزمینها موجب برداشتن اولین گامها در بیرون آمدن اجداد اولیه ما از جنگل و میان درختها ـ قبل از اینکه بتوانند روی دو پا راه بروند ـ بوده است.
منبع: New scientist
مترجم: نادیا زکالوند
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد