یک روز که دختر جوان در خانه تنها بود متوجه شد که مقداری سیمان از ساختمان نیمهکاره به حیاط خانهشان ریخته شده. یکی از کارگران را صدا زد و موضوع را با او درمیان گذاشت.
کارگر افغان که پسر جوان و سر به زیری به نظر میرسید از دختر معذرتخواهی کرد و به او اطمینان داد که خودش سیمانها را جمع میکند. پسر جوان به خانه همسایه رفت و در حال جمع کردن سیمانها بود که چشمش به دختر جوان افتاد.دختر با لباسهای خانه زیباتر از آنچه که تا به حال دیده بود به نظرش آمد.
وسوسه سراغش آمد. کارگر کنترل خود را از دست داد و به دنبال دخترجوان به داخل ساختمان رفت.دختر با دیدن او اعتراض کرد ولی مرد افغان هیچ چیز نمیشنید. زودتر از آنچه فکر میکرد به دختر حملهور شد.
بعد از تمام شدن کارش تازه یادش آمد که چه خطایی انجام داده است. دستپاچه شد و نمیدانست چگونه دختر را ساکت کند. شال دختر جوان را دور گردنش پیچاند و دو طرف شال را محکم کشید. آنقدر که دختر دیگر صدایش درنیامد و دست و پایش بیحرکت شد.
او ترسیده بود به عاقبت کارش فکر نمیکرد.او فقط ترسیده بود و فرار را بر قرار ترجیح داد.
خودشان را هم میکشند تا زنده بمانند
پسر جوان با هزار زحمت خودش را به ایران رسانده بود تا کار کند و از پول کارگری خود برای خانواده اش در افغانستان خانه و زندگی بسازد.روزها کار کرد و مقداری پول جمع کرد. مانند چشمهایش از آن پول مراقبت میکرد.این پول گرچه کم، ولی برای داوود بسیار باارزش بود.
داوود پولهایش را در یک کیف گذاشت و کیف را در اتاق سرایداری ساختمان پنهان کرد تا دست دیگران به آن نرسد. یکی از کارگران جوان به نام فاتح که با داوود از افغانستان وارد ایران شده بودند از موضوع با خبر شد و دریافت که او پولهایش را کجا میگذارد.
پول موردنظر فاتح را وسوسه کرد. فاتح با این پول میتوانست کارهای زیادی انجام دهد. به این فکر نکرد که دزدی از دوستش چه سرانجام شومی دارد. او فقط میدانست که به این پول نیاز دارد و به هر طریقی باید آن را به دست بیاورد.
وارد اتاق سریداری شد و سراغ کیف پولها رفت که ناگهان داوود وارد اتاق شد. با دیدن فاتح در حال دزدی از پولهایش عصبانی شد و این دو با هم درگیر شدند. درگیری تا جایی بالا گرفت که منجر به کشته شدن داوود شد.
میآیند و راحت برمیگردند
آزار و اذیت توریست فرانسوی توسط چهار تبعه افغان غیرمجاز باردیگر، زنگ خطر را دررابطه با اقدامات مجرمانه مهمانان غیرمجاز به صدا درآورد. طی سالهای اخیر گر چه زندگی ایرانیان با اتباع افغانستان با صلح و سازش بود، اما گاهی شاهد ارتکاب جرایمی هولناک و خشن توسط اتباع غیرمجاز هستیم. افرادی که بدون هیچ نشانهای وارد کشور میشوند و پس از ارتکاب جرایم بدون هیچ نشانهای از ایران خارج میشوند.
همین بیهویت بودنشان باعث شده به راحتی مرتکب خشن ترین جرایم شوند. قتل، سرقت و تجاوز مهمترین جرایم ارتکابی توسط اتباع غیرمجاز است که البته همین غیرمجازی گاهی باعث میشود خود قربانی ماموران قلابی شوند.
سردار عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران درباره جرایم اتباع غیرمجاز گفته است: میزان ارتکاب جرم اتباع بیگانه غیرمجاز چند برابر میزان ارتکاب جرم ایرانیها در کشور است و ارتکاب جرایم خشن توسط اتباع افغانستان در حال حاضر نسبت به گذشته محسوستر شده است.
وی اعلام کرد: سهم وقوع قتل عمد توسط مهاجران غیرمجاز افغان 20 درصد بوده است. همچنین کیفقاپی توسط این افراد در پایتخت انجام میشود. البته نمیتوان تمامی جرایم رخ داده در تهران را به گردن افغانها گذاشت.
این مهمانان ناخوانده گاهی بهراحتی و برای هیچ مرتکب قتل میشوند. چندی پیش پلیس تهران قاتلی به نام نظیر را دستگیر کرد . قاتل افغان، پنج زن را در شمال تهران قربانی نیت شیطانی خود کرد. او پس از کشتن قربانیان، جسد آنها را در چاه خانه میانداخت. مرد جنایتکار که به عنوان سرایدار مشغول به کار بود، زنان را فریب داده و به خانه میکشاند.
او پس از دستگیری به قتل پنج زن اعتراف کرد و پس از محاکمه به قصاص محکوم شد.
دکتر بهرام بهرامی، قاضی بازنشسته دیوانعالی کشور و استاد دانشگاه درخصوص جرایم مهاجران غیرمجاز میگوید: با یک نگاه سطحی میتوان پی برد که گستردگی جرایم در ایران نسبت به برخی از کشورها بیشتر است و در مقایسه با برخی دیگر از کشورها کمتر ولی در کشور ما بهواسطه اینکه نوع رسیدگیمان در دادگاهها به نحوی است تا رسیدگی به جرایم با سرعت بیشتری نسبت به دعاوی حقوقی انجام شود، پس مردم و قانونگذاران در طول 50 سال اخیر گرایش به کیفری کردن امور پیدا کردهاند، یعنی در حال حاضر کاری را که میشود با بسترسازی و حتی طرح دعوا و ایجاد مسئولیتهای مدنی انجام داد به سمت امور کیفری حرکت کرده و این سبب شده است تا ما هماکنون بیش از 2000 عنوان مجرمانه در قانون داشته باشیم.
این قاضی دیوانعالی کشور میگوید: ما در حال حاضر قوانینی داریم که بازدارنده نیستند یا خود عاملی برای تشویق به ارتکاب جرم هستند.به طور مثال، وقتی ما برای جرایم مختلف در قانون جزای نقدی را پیشبینی کردهایم این مجازاتها بهقدری ناچیز هستند که نمیتوانند بازدارنده باشند. در واقع این قوانین که سالها پیش به تصویب رسیدهاند برای همان سالها مناسب بودهاند؛ به طوری که اکنون دیگر قابلیت بازدارندگی ندارند و کارایی خود را از دست دادهاند.
احساس ناامنی مهمانان ناخوانده
مساله ورود مهاجران غیرمجاز به ایران و ارتکاب جرایم گوناگون از طرف این افراد موضوعی است که حدود 20 تا 25 سال ایرانیان با آن دست و پنجه نرم میکنند. مهاجران مجرم علاوه بر اینکه برای ایرانیان ناامنی ایجاد می کنند، باعث میشوند افراد بهراحتی و آزادانه در کشور خود زندگی نکنند و همیشه دید منفی و ترس از مهاجران در دلشان باشد.
دکتر مریم یوسفی، روانشناس در باره دلایل ارتکاب جرم توسط مهاجران به تپش میگوید: ایران از حدود 20 سال قبل برای کشورهای همسایه و جنگزده به یک کشور مهاجرپذیر تبدیل شد. بهطور مثال اتباع افغان یا عراقیهای زیادی به ایران مهاجرت کردند و بهدنبال ایجاد زندگی بهتر در ایران ماندگار شدند. البته وجود این مهاجران برای کشور ما در اکثر مواقع نهتنها به سود کشور نبوده بلکه ضررهایی را برای ما به دنبال داشته است.
برای مثال مهاجران عراقی خود را وارد بازار اقتصادی ایران کردند و قسمتی از بار اقتصادی ایران را به دوش میکشند که این موضوع به ضرر سرمایهداران ایرانی است. ولی این موضوع درصد خیلی پایینی از زیانهایی است که با وارد شدن بعضی مهاجران به ایران وارد میشود و نامحسوس است.
وی درخصوص زیانهای محسوس وارد شده توسط مهاجران غیرقانونی به ایران میگوید: درصد بالایی از مهاجران تحتعنوان کارگر در کارهایی با حقوق پایین که نیاز به تخصص ندارد، مشغول به کار هستند و ما در بسیاری از مواقع شاهد ایجاد جرم و جنایت از طریق این افراد هستیم.
این جامعهشناس درباره دید مردم به مهاجران مجرم گفت: این مجرمان که در اکثر مواقع مهاجران غیرمجاز هستند، به صورت پراکنده در همه نقاط کشور حضور دارند و برای بهدست آوردن پول به قاچاق موادمخدر یا انواع خلافهای ممکن دست میزنند. جرایمی مانند آزار و اذیت بهخصوص آزار و اذیت بانوان از سوی بسیاری از آنها دیده شده است. با وجود چنین عملکردهای زشتی مردم ایران حق دارند که دید منفی نسبت به این افراد داشته باشند.
وی ادامه داد: اگر یک پرسشنامه در یک جامعه آماری که مردم ایران آن را تشکیل دادهاند پخش شود و در این پرسشنامه نظر مردم را نسبت به مهاجران جویا شوند، به احتمال زیاد 90 درصد جامعه آماری نه تنها از این مهاجران دلگیر هستند بلکه از آنها میترسند.
یوسفی اضافه کرد: در کشورهای دیگر اگر یک مهاجر ایرانی مرتکب خطای کوچکی شود، کشور مقصد یا فرد را زندانی میکند یا او را به ایران بازمیگردانند ولی در ایران به دلیل زیاد بود ن مهاجران و غیرمجاز بودن آنها، امکان برگرداندن همه مهاجران وجود ندارد. البته قانون کشور ما بهشدتی که باید، عمل نمیکند و درباره دستگیری و بازگرداندن این افراد به کشور خود شدت عمل نشان نمیدهد.
این روانشناس درباره عکسالعمل ایرانیان به جرایم مهاجران غیرمجاز نیز گفت:در برابر این اتباع غیرقانونی یک روح جمعی با دید منفی بهوجود آمده که باعث بروز عکسالعمل میشود.
وی ادامه داد:این افراد ترس را در وجود افراد جامعه بهخصوص زنان و فرزندان میاندازند بهگونهایکه زنان به محض دیدن آنها مسیر خود را تغییر میدهند تا با آنها برخورد نداشته باشند و اگر سوار ماشین باشند، خود به خود از ترس شیشههای ماشین را بالا میکشند و درها را قفل میکنند. این احساس باعث شده که یک زن ایرانی نتواند بدون ترس از آزار و اذیتهای خیابانی یا دزدیده شدن در خیابان راه رود و به نظرم برای تمام شدن این مسائل دولت باید تدبیری بیندیشد تا ورود این افراد به ایران غیرممکن شود. ریشه این ترس در اقدامات مجرمانه اتباع غیرمجاز است که رفتار مناسب اتباع مجاز را تحتالشعاع قرار داده است.
وی در پایان گفت: البته در بسیاری از موارد نیز برخی از ایرانیان سود جو از وجود این اتباع خارجی سود برده و با آنها همکاری میکنند.
به عنوان مثال در بحث قاچاق موادمخدر، قاچاقچیان از این مهاجران استفاده میکنند برای حمل موادمخدر خود با آنها همکاری میکنند که این مورد نیز یکی از خطرناکترین کارهای مهاجران در ایران است.
قتل بهخاطر سوءظن
وقتی متوجه شد دوستش به او خیانت کرده و همسرش را مورد آزار و اذیت قرار داده، تصمیم به انتقام گرفت. انتقامی سخت. شبانه وارد منزل سخی شد. هموطنش در اتاق خواب بود. از بالای در بنزین را روی لوازم ریخت و قبل از اینکه مرد جوان با بوی بنزین بیدار شود، همهجا شعلهور شد.
خانواده سخی از طریق سفارت افغانستان نامهای به دادگاه ایران فرستادند و خواستار قصاص قاتل شدند. جلسه دادگاه برگزار و قاتل افغان به قصاص محکوم شد.
علی نجفی توانا، جرمشناس درباره نحوه رسیدگی به جرایم این مهاجران میگوید: مهاجرانی که به صورت غیرمجاز وارد ایران میشوند، به عنوان یک مجرم برای ورود غیرمجازشان به داخل کشور تحت تعقیب قرار میگیرند و مسئولان مربوط، به محض برخورد با اینگونه افراد آنها را دستگیر و به کشورشان میفرستند، ولی همین مهاجران غیرمجاز نیز در کشور ما از حقوقی برخوردار هستند. به عنوان مثال اگر یک جرمی نسبت به این افراد رخ دهد یا آنها مورد آزار و اذیت دیگران واقع شوند، قانون کشور ایران از آنها حمایت میکند و از حق آنها دفاع میکند. به طور کلی افراد چه مهاجر مجاز باشند یا غیرمجاز و چه ایرانی باشند یا خارجی، قانون ایران در برابر جرم و جنایت از آنها حمایت میکند. حال اگر همین مهاجران غیرمجاز نیز خودشان مرتکب جرم شوند، همانند افراد عادی مورد محاکمه قرار خواهند گرفت و قانون در برابر آنها همانگونه عمل میکند که برای یک ایرانی عمل میکند. قانون برای همه افراد یکسان است و در مجازاتهای افراد نمیتوان تفاوتی قائل شد. به طور مثال زمانی که یک ایرانی مرتکب جرم قتل شود، مجازاتش قصاص است و این امر در مورد یک تبعه خارجی هم صادق است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: البته در بعضی شرایط خاص مجازاتها متفاوت است. به طور مثال مجازات کشتن یک مسلمان قصاص است ولی برای غیرمسلمان قصاص صورت نمیگیرد. حال اگر یک مهاجر غیرمجاز در ایران اقدام به قتل یک غیرمسلمان کند، جرمش قصاص نیست که البته این موضوع برای ایرانیها نیز صدق میکند. گاهی اوقات نیز مهاجران برای مجازات به کشور خود بازمیگردند. البته این موضوع فقط در موارد خاص صورت میگیرد. به عنوان مثال اگر مجرم یک شخص خاص یا دیپلمات باشد، برای مجازات به کشور خود رجوع داده میشود.
بعضی افراد فکر میکنند که جرم مهاجران بر دیگر اعضای جامعه تاثیر میگذارد، ولی باید گفت که از نظر جرمشناسی اقدام به جرم اگر از طرف مهاجران باشد همان اندازه بر مردم تاثیر دارد که توسط یک ایرانی انجام شود. پس به طور کلی میتوان گفت جرم مهاجران از نظر جرمشناسی اثر خاصی بر رفتار ایرانیها ندارد چون در کیفیت، عمل آنها به عنوان یک انسان همان اندازه تاثیرگذار است که جرم دیگران تاثیر میگذارد. درست است که مهاجران بخشی از جرایم داخل کشور را مرتکب میشوند، ولی مسئولان ایرانی نیز هر اقدامی (چه کنشی، چه واکنشی) در برابر آنها انجام دهند، در بر خورد این مهاجران و جرایم ارتکابی از طرف آنها تفاوتی ایجاد نمیکند.
مهمانان ناخوانده و تصادفات مرگبار
یکی از معضلاتی که با ورود مهاجران غیرمجاز به ایران با آن روبهرو میشویم، مرگ در تصادفات جادهای است.
قاچاقچیان انسان برای ورود اتباع خارجی به داخل کشور تعداد زیادی از آنها را در خودرو جاساز میکنند و هنگام رانندگی نیز نکات ایمنی را رعایت نمیکنند. با وجود این شرایط در صورت بروز تصادفات هرچند کوچک، بیشتر مسافران خودرو جان خود را از دست میدهند.سردار رحیمی ـ فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان، درباره قاچاق اتباع از مرزهای شرقی و تصادفات مرگبار آنها میگوید: سالانه هزاران نفر از اتباع افغان از مرز پاکستان توسط قاچاقچیان انسان وارد کشور میشوند. آنها برای ورود غیرمجاز به ایران به شکل خیلی زننده و زشتی در جاهای محدود مثل وانت، صندوق عقب خودروهای سواری و کامیونهای حمل حیوانات قرار داده میشوند و رانندهها رفتار بسیار بدی با آنها دارند.سردار رحیمی همچنین گفت: اکثر رانندههای خودروهای حامل اتباع غیرمجاز افغان، اصول و مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نمیکنند. جادههای فرعی و کوهستانی بهترین مسیر برای قاچاقچیان انسان است و متاسفانه، شاهد بروز تصادفات خودروهای قاچاق انسان در این جادهها هستیم.
وی ادامه داد: شرایط و جو حاکم بر افغانستان مثل بیکاری و مشکلات معیشتی باعث شده که بعضی از افغانهای ناراضی از وضع موجود، برای پیدا کردن کار و ادامه زندگی به ایران وارد شوند، آنها برای دستیابی به زندگی بهتر و به دست آوردن پول بیشتر در ایران، مجبورند این خطرات و سختیهای مسیر را تحمل کنند. در پاکستان نیز گروههای قاچاقچی انسان وجود دارند که سرشاخه اصلی این گروهها به «ارباب» معروف هستند. اربابها از اتباع خارجی برای ورود غیرمجاز به ایران پول میگیرند و افراد را به صورت زنجیرهای تا مقصد میبرند که مقصد اکثر آنها تهران، اصفهان، فارس و کرمان است.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در پایان گفت: البته بیش از 70 درصد این اتباع غیرمجاز خارجی در استان سیستان و بلوچستان متوقف میشوند، اما هزاران نفر از آنها پس از آن که از طریق اردوگاههای مرزی طرد میشوند به کشور بازمیگردند که این موضوع لزوم بازنگری در طرح طرد اتباع را دو چندان میکند.
غزاله مالکی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد