نتایج استقلال و پرسپولیس تماشاگران را بیانگیزه کرده است
دکتر بیژن ذوالفقارنسب در گفتوگو با جامجم، عوامل متعددی برای عدم استقبال تماشاچیان از فوتبال ذکر میکند و میگوید: میتوان مهمترین دلیل را در نتیجه نگرفتن دو تیم محبوب و ریشهدار پایتخت در لیگ فوتبال دانست زیرا تماشاچی هوادار این دو باشگاه وقتی با هر بار حضور نتیجه نگرفتن این تیمها را میبیند و با ناکامی و نارضایتی بازمیگردد، دیگر رغبتی به حضور در ورزشگاه ندارد.
وی با بیان این که تداوم این وضع به مرور باعث از دست رفتن علاقهمندی و پشتیبانی از تیمها میشود، میافزاید: گران شدن بلیت نیز دلیل دیگری برای استقبال نکردن تماشاچیان است، زیرا بیشتر هواداران و کسانی که به ورزشگاهها میروند نوجوانانی هستند که درآمد اقتصادی مستقلی ندارند. ضمن این که رفتن به ورزشگاهها بویژه ورزشگاههایی که خارج از شهر است غیر از پول بلیت هزینههای دیگری نیز دارد که تامین آن برای یک نوجوان هوادار چندان راحت نیست. ذوالفقارنسب، نقش باشگاهها در این زمینه را انکارناپذیر میداند و میگوید: از آنجا که بیشتر باشگاههای فوتبال دولتی هستند و هزینه آنها از سوی دولت تامین میشود، دغدغه کسب درآمد ندارند و فقط به هزینه کردن فکر میکنند. بنابراین هیچ برنامه خاصی برای جذب هوادار و کشاندن آنها به ورزشگاهها در باشگاهها وجود ندارد. حتی جذب لیدرها نیز بیشتر در جهت منافع مدیران باشگاه است و نه منافع کلی باشگاه و هواداران آن.
باشگاهها کاری برای ساماندهی تماشاگران نکردند
دکتر محسن باقریان، عضو هیات مدیره انجمن علمی مدیریت ورزشی در گفتوگو با جامجم با بیان اینکه تماشاچیان سرمایههای ورزش و باشگاهها هستند، میگوید: اما آیا نگاه مدیران باشگاهها و فضای مدیریتی نیز به تماشاچیان همین است؟
وی به مشکلات ریشهای در این زمینه اشاره میکند و معتقد است: در فضای مدیریت فوتبال و باشگاهها، مدیران اشراف زیادی به این موضوع ندارند و سالهاست نیروی انسانی را میکوبیم، اما هنوز تماشاچیان را سرمایههای فوتبال میدانیم.
باقریان با تقسیمبندی تماشاچیان به چند گروه، اضافه میکند: یک دسته از هواداران، هواداران آتشی هستند که تحت هر شرایطی پای تیم میمانند زیرا احساسات آنها با برند تیم عجین شده و قلب و روح آنها توسط آن برند تسخیر شده است، اما غالب هواداران یک تیم افرادی هستند که به صورت منطقی از تیمشان طرفداری میکنند.
وی با بیان این که رسانه، تماشاچی و اسپانسر سه ضلع اصلی اقتصاد یک باشگاه هستند، خاطرنشان میکند: بسیاری از مدیران ورزشی تصور میکنند زمانی که تماشاچی و رسانه حضور داشته باشند اسپانسر نیز جذب میشود، اما واقعیت این است که هر سه این اضلاع باید همزمان با یکدیگر رشد کنند و برای همه آنها باید همزمان برنامهریزی کرد.
ذوالفقارنسب: باشگاههای فوتبال دولتی هستند، دغدغه کسب درآمد ندارند و فقط به هزینه کردن فکر میکنند. بنابراین هیچ برنامه خاصی برای جذب هوادار و کشاندن آنها به ورزشگاهها وجود ندارد |
این استاد دانشگاههای تهران با تاکید بر تقویت برند یک باشگاه با بازیهای خوب، ادامه میدهد: هر باشگاهی نیاز دارد برای تقویت هر کدام از اضلاع مثلث باشگاه مدیری داشته باشد و هر کدام اینها یک دپارتمان تعریف شده در باشگاهها باشند، اما آیا در باشگاهها این کار به صورت عملی انجام میشود. البته برخی باشگاهها به صورت ساختاری چنین بخشهایی دارند، اما رفتار سازمانی در این زمینه از آنها دیده نمیشود.
وی با بیان این که در فضای رسانهای همچنان درگیر حق پخش و تبلیغات محیطی هستیم، میافزاید: آنچه تماشاچی را برای رفتن به استادیوم ترغیب میکند تامین چند فاکتور است که بر عهده کانون هواداران قرار دارد. شاید بسیاری از تیمهای لیگ برتری این ساختار را داشته باشند، اما مسئولی برای گرداندن این تشکیلات در نظر گرفته نشده است. این لیدر نیست که باید این تشکیلات را رهبری کند بلکه لیدرها هم یک بخش از این تشکیلات هستند.
باقریان با اشاره به لزوم انسجام در تشکیلات و رفتار و عملکرد کانون هواداران، میگوید: باید اتاق فکری برای تهییج هواداران وجود داشته باشد، اما کانونهای هواداران جز دادن چند پیراهن و تیشرت چه خدماتی به هواداران ارائه داده است. حتی کارتهای هواداری که برای هواداران صادر شده کاملا پوچ است.
وی با بیان این که حتی در این حوزه شرکتی که خوب کار کند و بتواند به هواداران خدمات ارئه دهد شناسایی نکردیم، میافزاید: هوادار به دنبال بازی خوب و شنیده شدن صدایش در تصمیمات مدیریتی باشگاه است. در واقع هواداران، مشتریان بالقوه باشگاهها محسوب میشوند، اما آیا در باشگاهها جایی برای صدای مشتری وجود دارد؟ حاصل همه اینها نشان میدهد بالا و پایین شدن رفتار تماشاچی در کشور ما گریزناپذیر است.
عضو هیات مدیره انجمن علمی مدیریت ورزشی، تاثیر فضای اقتصادی و سیاسی در کاهش استقبال تماشاچیان از فوتبال را در درجههای بعدی اهمیت ذکر میکند و ادامه میدهد: فارغ از فضای مدیریتی حاکم بر فوتبال، ماهیت کاریکاتوری گرفته شده لیگ حرفهای و رفتار غیرحرفهای حاکم بر این لیگ نیز در کاهش استقبال تماشاگران موثر است. به طور مثال سالهاست به دنبال تمرکززدایی هستیم، اما ماحصل آن کارهای هیجانی مانند انتقال تیمها به استانهایی بود که مردم هیچ عرقی نسبت به آن تیمها نداشتند.
باقریان: استفاده از ورزشکاران در مسئولیتهای اجتماعی باعث ارتباط بین هوادار و باشگاه میشود، اما سازوکاری که بتواند این خلاقیتها را داشته باشد در باشگاهها وجود ندارد |
وی با بیان این که وزارت ورزش تلاش میکند با درایت برای اصلاح ساختارها و مدیریتها در فوتبال کار کند، اما همین موضوع فضا را متشنج کرده است، خاطرنشان میکند: برخی افراد میخواهند از این فضای علمی سوءاستفاده کنند و از آنجا که ابزارهایی برای کنترل فدراسیون و دخل و خرجهای گذاشته شده مدیرانی که به دنبال کسب منفعتی در باشگاهها بودند ـ حال چه مالی و چه رسانهای ـ وجود ندارند، کار را رها میکنند.
باقریان بر دیده شدن هوادار به عنوان بازوان اصلی باشگاهها تاکید میکند و معتقد است: ماهیت تماشاچی در کشور ما با کشورهای توسعه یافته متفاوت است. باشگاهها باید با تماشاچیان در ارتباط باشند و هواداران مدام در معرض برند باشگاه قرار گیرند. استفاده از ورزشکاران در مسئولیتهای اجتماعی باعث ارتباط بین هوادار و باشگاه میشود، اما سازوکاری که بتواند این خلاقیتها را داشته باشد در باشگاهها وجود ندارد.
وی با بیان این که باشگاههای صنعتی نیز نتوانستند طی سالهای حضور خود در فوتبال، هوادار برای خود تولید کنند، خاطرنشان میکند: مدارس فوتبال از الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا برای باشگاههای حرفهای است. تیمی مانند سایپا که به یک کارخانه با 17هزار پرسنل تعلق دارد اگر هر کدام از این افراد یکی دو تا بچه هم داشته باشند میتوان از طریق مدرسه فوتبال، بچهها و خانوادههای آنها را به کنار تیم کشاند. با اقداماتی مانند نشریه، آماده کردن فضای رسانهای و ارائه بلیت به خانوادهها، میتوان استادیومها را پر کرد، اما بین فضای علمی و صنعتی ارتباطی نیست و به همین دلیل است که در طول این همه سال که فوتبال حرفهای در کشور شکل گرفته، وضع به این صورت شده است.
هیچ امکانات رفاهی برای تماشاچیان فراهم نیست
حمید درخشان، مربی فوتبال نیز در گفتوگو با جامجم تامین نشدن آسایش تماشاچی در استادیومها را مهمترین دلیل استقبال نکردن هواداران از مسابقات فوتبال میداند و میگوید: هیچ یک از خواستههای تماشاچیان در ورزشگاهها فراهم نمیشود. نبود سرویس بهداشتی تمیز و کافی، نبود پذیرایی مناسب، صندلی و نشیمنگاه راحت یا حتی بوفهای که هوادار بتواند یک چای در آن بنوشد، شرایطی را فراهم کرده که تماشاچی رغبتی برای حضور در ورزشگاه و هزینه کردن برای خرید بلیت ندارد.
فدراسیون نمیتواند بازی را ساعت ده شب بگذارد، زیرا وسیله ایاب و ذهاب وجود ندارد. تماشاچی به هر وسیله ساعت پنج بعدازظهر به ورزشگاه میآید، اما هیچ گونه امکانات رفاهی برای او در نظر گرفته نشده است و از سوی دیگر فوتبال جذاب و دیدنی هم نمیبیند.
الیزا ذوالقدر
جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد