پارهای از این عوامل آفتزا تنها به سیستم جسمی انسان آسیب نمیرساند، بلکه روح و روان آدمی را نیز مورد حملههای کشنده و ویرانگر قرار میدهد که هم برآیندهای منفی اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن خطرآفرین و سنگین بوده و هم راه درمان آن زمانبر است. از آفات مهم و امراضی که روح و روان آدمی را رنجور و اندیشهاش را ویران و رفتارش را به کژراهه میکشاند، همانا خرافات است. خرافات انسان را از اندیشه و تعقل بازمیدارد، خرد و منطق را در جامعه سست میکند، او را به سوی خیالات و اوهام میکشاند و دچار عقبماندگی میکند و جامعه را نیز از رشد و ترقی و پویایی بازمیدارد.
متن بالا بخشی از کتاب خرافه و خرافهزدایی با رویکرد رسانهای، نوشته منیره هادی به است که چاپ نخست آن در 216 صفحه به بازار کتاب آمده است. این کتاب در شش فصل و با عناوین کلیات، منشأ و ریشه پیدایش خرافه، اسلام و مبارزه با خرافه، بررسی خرافات رایج در عصر حاضر، راهکارهایی برای خرافهزدایی از چهره جامعه و در فصل ششم خرافات و رسانه به رشته تحریر درآمده است.
تألیف کتاب با موضوع خرافه و خرافات، کاری بسیار خوب و بموقع است؛ بخصوص در دوره حاضر شاهد نفوذ عقاید و عرفانهای کاذب در اعتقادات دینی و باورهای اجتماعی مردم هستیم. در فصل اول پس از تعریف خرافه، خواننده کتاب با اقسام خرافه و خرافه در جامعه ایرانی آشنا میشود. به عنوان مثال، قمهزنی، اطوار صوفیانه، ادعاهای دروغین نیابت امام زمان، بابیت، حل مشکلات و بیماریها، نماد عدد 666، نماد پنتاگرام یا ستاره پنجپر، چرخ خورشید و صدها نماد دیگر در قالب نگین انگشتر، گردنبند، دستبند و ساعت... .
در فصل دوم، دیدگاه چند دانشمند و اهداف مروجان و اشاعهدهندگان خرافات مطرح شده است. در فصل سوم به مبارزات فرهنگ اسلامی با خرافاتی همچون بتپرستی و زنده به گور کردن دختران آمده است. فصل چهارم که بخش اعظمی از کتاب را شامل میشود به طرح مباحثی خرافی همچون چشمزخم، جن و جنگیری، خوابگرایی، فال زدن، خرافات شب اول ماه ربیعالاول، چهارشنبهسوری، نحوست عدد 13، دخیل بستن و روشن کردن شمع، فالگیری و طالعبینی و مهرهمار میپردازد.
در فصل پنجم توصیهها و وظایف سازمانها و نهادهای مختلف برای مقابله با خرافه بازنویسی شده است. و در فصل ششم به تأثیر رسانه بر فرهنگ و عقاید مردم میپردازد. در این فصل به نمونههایی از ترویج خرافات در رسانه ملی اشاره دارد مانند وقوع معجزات فراوان پس از ورود قرآنی قدیمی به صحافی سیدخلیل در سریال صاحبدلان، ارتباط روح امیرحسین و روح مینا پس از مرگ و این که هر شب روح بالای سر شخص مورد نظرش بنشیند تا او بخوابد و روح بتواند در خواب او وارد شود و... در سریال پنج کیلومتر تا بهشت، با تأکید بر عبارت «سبزهها را گره بزن و آرزو کن، کاری نکن که نحسی سیزده تو را بگیرد» در سریال وضعیت سفید و موارد دیگر... در این فصل براساس تحلیلی که انجام شده، 35 / 17 درصد محتوای سریالهایی مثل هیچ کس، بزنگاه، عبور از پاییز و پنجمین خورشید را خرافات تشکیل داده است؛ مانند در سریال مثل هیچ کس، زن را نحس دانستن، نمایش تمسّک به خواب، اشاره به وجود دیو و غول، فال بدزدن برای کسی و او را نحس دانستن، قضا و بلا دانستن اتفاقی که افتاده، نحس دانستن ریخته شدن گندم نذری... .
در سریال بزنگاه، فالگیری، فال بد زدن از رفت و آمد حیوانات، برای افتتاح مغازه بعد از چهلم مرحوم باید لامپ مغازه روشن شود ولو این که روز باشد، تا دختر بزرگتر ازدواج نکرده دختر کوچکتر نباید ازدواج کند، طالعبینی به وسیله سنگها و نگهداشتن سنگ ماه تولد و اعتقاد به آن، اجرای حتمی مراسم سوم و... حتی در صورت عدم رضایت، تمسّک به خواب... .
در سریال عبور از پاییز، نحس دانستن یک شب، طلاق گرفتن آسان را علامت متمدّن بودن دانستن، باید بازماندگان میت به مردم غذا بدهند حتی در صورت عدم رضایت... .
در سریال پنجمین خورشید، شوم دانستن فروش وسیلهای که از نیاکان به ارث رسیده، نحسی قائل شدن برای خود، تأئید وجود کتیبهای که از آینده میگوید، فردی ادعای دیگری را در سفر به آینده تأئید کند، مکاشفه از امور آینده، اطلاع از امور غیبی از طریق ابزاری خاص... .
همان طور که پیش از این بیان شد پرداختن به موضوع خرافه و آشنا کردن عموم با ابعاد موضوع کار بسیار لازم و پسندیده ـ ای بخصوص در زمان حاضر است، اما برخلاف عنوان کتاب که بر رویکرد رسانهای تأکید دارد، بخش اعظمی از کتاب یعنی پنج فصل از شش فصل، هیچ ارتباطی به رسانه ندارد و بیشتر به طرح موضوع با محوریت خرافه و خرافات پرداخته است. تنها در فصل ششم پای رسانه وارد بحث خرافه و خرافهزدایی میشود. دیدگاه محقق بر این منظر است که وجود تعداد کمّی و کیفی خرافات در برنامههای رسانه ملی را کشف کند و آماری 17 درصدی را ارائه میکند، اما اگر به بحث رسانه بیشتر از یک فصل پرداخته میشد، به عنوان نمونه مصاحبههایی با مدیران ارشد رسانه ملی یا تهیهکنندگان و کارگردانان و عوامل برنامهساز ترتیب داده میشود، قطعا مشخص میشد که درصد بسیار بالاتری از عدد یادشده در برنامههای رسانه ملی صرف مبارزه یا کمرنگ کردن خرافات میشود. سکانسهایی که به طور مستقیم و غیرمستقیم حقایق و ارزشهای دینی و اجتماعی را برجستهسازی و موارد مشکوک به خرافات را تقبیح و کمرنگ و ضدارزش معرفی میکند.
محمد زندکریمخانی
رادیوو تلویزیون
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد