با «سهراب سلیمی»، به بهانه اجرای دوباره نمایش «وانیک»

شکست اقتصادی تئاتر

با «فرزین صابونی»، بازیگر سریال تعبیر وارونه یک رویا

حضور تئاتری‌ها در تلویزیون به نفع تئاتر است

فرزین صابونی متولد شهریور 1354 در سنندج و فارغ‌التحصیل رشته کارشناسی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او فعالیت حرفه‌ای خود در زمینه تئاتر را همزمان با تحصیل در دانشگاه آغاز کرد و حاصل سال‌ها فعالیت او در این عرصه، حضور در بیش از 30 نمایشنامه است.
کد خبر: ۸۳۲۸۹۹
حضور تئاتری‌ها در تلویزیون به نفع تئاتر است

حضور او در عرصه نمایش تاکنون موفقیت‌هایی برای او به همراه داشته است که ازجمله آنها می‌توان به دریافت جایزه دوم بازیگری به خاطر بازی در نمایش «چراغ‌ها را خاموش نکنید» از جشنواره تئاتر دفاع مقدس در سال 82 و دریافت جایزه اول بازیگری مرد به خاطر بازی در نمایش «و اینک زندگی» از جشنواره فیلم وحدت در سال 75‏ اشاره کرد.

فرزین صابونی در کارنامه کاری‌اش حضور در عرصه تلویزیون و سینما را نیز دارد، بازی در فیلم‌های «پنجاه قدم آخر» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و «از تهران تا بهشت» به کارگردانی ابوالفضل صفاری ازجمله فعالیت‌های او در عرصه سینماست.

او بتازگی در سریال خانگی «دندون طلا» به کارگردانی داوود میرباقری در دو کاراکتر «جهان» و «سپهبد» ایفای نقش کرده است.

او در سریال «تعبیر وارونه یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی در نقش هاشم هنرنمایی می‌کند و در مدت حضور خود در این سریال توانسته است رضایت تماشاگران را کسب کند.

صابونی پیش از این سریال با مجموعه‌های «سفر آبی» به کارگردانی کاظم بلوچی، «باغ بلور» به کارگردانی رامبد جوان و «مرگ دستفروش» به کارگردانی اکبر زنجانپور در قاب تلویزیون ظاهر شده بود.

در کارنامه بازیگری فرزین صابونی نکته جالبی وجود دارد و آن هم بازی کردن در کار افرادی است که به نوعی همدوره خود شما حساب می‌شوند و دست‌کم اگر هم همدوره‌تان نیستند، پیشکسوت‌تر نیز نبوده و فضل تقدمی بر شما ندارند؛ مثل رحیم نوروزی، امیر آقایی و احمد ایرانی‌خواه.‌ دلیل خاصی دارد؟

اشاره جالبی کردید. من برای این حضورها تعمد داشتم و حتما در کار دوستانم که تازه وارد تئاتر شده بودند و به نوعی کار اولی محسوب می‌شدند یا دست‌کم نخستین کار جدی‌شان را داشتند اجرا می‌بردند، تلاش می‌کردم به عنوان بازیگر حتما حضور داشته باشم و برایشان بازی کنم.

چراکه تئاتر کاری گروهی است و اتحاد می‌طلبد و هنری است که به تو می‌آموزد باید همدلانه کمک کنی تا هنر نمایش پویاتر شود.

فرزین صابونی در مجموعه تلویزیونی دندون طلا داوود میرباقری بازی می‌کند؛ مجموعه‌ای که داوود میرباقری در سال 78 در تالار اصلی تئاتر شهر به صورت نمایش روی صحنه برد و استقبال خوبی از آن شد. حالا سوالی که از خیلی‌ها پرسیده‌ام این است که این روند تلویزیونی و سینمایی شدن نمایش‌ها را چقدر مثبت ارزیابی می‌کنید؟

راستش تا حالا به این موضوع چندان فکر نکرده‌ام که جنبه‌های مثبت و منفی آن را برای خودم حلاجی کنم، اما الان که دارم فکر می‌کنم، می‌بینم اگر کسانی که این ‌کار را انجام می‌دهند تخصص و تجربه کافی داشته باشند، قطعا کارهای ارزشمندی پدید خواهد آمد.

نظیر همین کار آقای میرباقری. این را هم برای این نمی‌گویم که خودم در این مجموعه بازی کرده‌ام، بلکه می‌خواهم بر استادی و کاربلدی آقای میرباقری تاکید کنم.

بعد هم باید این نکته را اضافه کنم که این روند تبدیل و تبدل‌ها در تاریخ هنرهای ‌نمایشی در حوزه تصویر و تئاتر کاملا مسبوق به سابقه است و پیشینه کهنی دارد و من می‌توانم از نمایش‌های فراوانی نام ببرم که به فیلم یا سریال تبدیل شده‌اند یا ادامه‌شان در این مدیوم‌ها ساخته شده و کارهای موفقی هم بوده است.

خلاصه این‌که چنین روندی در ایران ممکن است جدید باشد، اما به نظرم باید آن را به فال نیک گرفت.

الگوبرداری چنین روندی را چون در غرب مثبت جواب داده صحیح می‌دانید؟

من خیلی قائل به این نوع تقسیم‌بندی نیستم که بگویم باید الگوبرداری صرف کنیم. اتفاقا کاملا معتقدم هر کاری می‌کنیم باید رنگ و بو و عطر و طعم فرهنگ خودمان را داشته باشد، در عین حال به صرف این‌که ریشه در غرب دارد آن را نقد و رد نمی‌کنم.

به هر حال باید بپذیریم صنعت سینما و ساخت سریال‌های تلویزیونی از آن طرف آمده و بحث، بحثی فنی و تکنیکی است و در این میانه، ما باید به بهترین شکل ممکن از این امکان‌‌ها در راستای تعالی هنر خودمان که ریشه در فرهنگ غنی ما دارد، استفاده کنیم.

من معتقدم این روند حتی اگر در کوتاه‌مدت در ایران جواب ندهد، بی‌شک در بلندمدت و در آینده جواب خواهد داد و مثمرثمر خواهد بود و کارهایی نظیر «دندون طلا»، سنگ‌بنای محکمی برای این آینده خواهند بود.

نقطه ‌قوت این روند در «دندون طلا» چیست و چقدر استقبال سال‌های قبل از نمایش «دندون طلا» در اقبال امروزی از این مجموعه تلویزیونی تاثیر دارد؟

ببینید؛ کسی منکر این نیست که نمایش «دندون طلا» در سال‌های اجرایش، کار موفقی بوده، اما واقعا این مجموعه با آن نمایش و موضوعی که طرح کردید ربط چندانی ندارد. بگذارید به بخش اول این سوال پاسخ بدهم.

نقطه ‌قوت این مجموعه این است که در این مجموعه، خالق اثر دارد آن را به کار تصویری تبدیل می‌کند و به اعتقاد من این درست‌ترین راه و روش این کار است و اگر قرار باشد این روش که صاحب یک اثر نمایشی که با زیر و بم آن آشناست در تبدیل کردنش به یک اثر سینمایی یا تلویزیونی موفق نباشد و این کار جواب ندهد، باید کلا دور آن را خط بکشیم.

شما در تئاتر چهره شناخته شده‌ای هستید، اما در حوزه تصویر، با این که سابقه بازی در سینما را هم دارید، تا پیش از بازی در سریال تعبیر وارونه یک رویا چندان شناخته شده نبودید، اما الان کاملا شما را می‌شناسند و این هم به نفع شماست و هم به نفع تئاتر. این باعث شده فکر کنید می‌توانست این اتفاق زودتر بیفتد؟

حقیقتش چرا. به این موضوع فکر کرده‌ام. چون سالیان سال حاضر نبودم بپذیرم این موضوع به نفع تئاتر هم هست و من بعد از سال‌ها مقاومت، تازه به این نتیجه رسیده‌ام.

حتی این موضوع فراتر از من برای جامعه تئاتری هم مهم شده و نمونه آن همین استفاده از چهره‌های سینمایی در تئاتر است که این اتفاق در ذات خود هم مثبت است و هم منفی.

درباره وجه مثبت آن فراوان صحبت شده که کمک به اقتصاد تئاتر و جذب بیشتر مخاطبان و... مصادیقی از این وجه مثبت است، اما قائلان به وجه منفی داشتن این رفتار معتقدند که تئاتر نباید شأن خود را به خاطر گیشه پایین بیاورد و چهره‌های حوزه تصویر را، تضمین‌کننده بقای خود بداند.

من اما خودم با ستاره‌هایی که به هر دلیلی به تئاتر گرایش پیدا می‌کنند، فراوان هم بازی بوده‌ام و در حد توانم به آنها کمک هم کرده‌ام. از بحث دور نیفتیم.

من از سال 73 کار تصویر و تئاتر را باهم انجام داده‌ام و در عین حال که جدی‌ترین دغدغه‌ام تئاتر بود، برای کسب تجربه و اصطلاحا دستگرمی، کار تصویر هم انجام دادم و اتفاقا با کارگردانان بزرگ و خوبی هم کار کردم که از این بین حسرت بزرگم بازی در آثاری از بهمن فرمان‌آرا، کیومرث پوراحمد و... بود که کارهای خوبی بودند و متاسفانه به دلایلی دیده نشدند.

چه چیزی در سریال فریدون جیرانی وجود داشت که باعث شد شما و کل مجموعه، اصطلاحا گل کنید؟

موارد متعددی در این توفیق تاثیرگذار بودند که از این بین می‌توان به مواردی نظیر گروه بازیگران خوب، مدیریت موفق مجموعه توسط آقای جیرانی، فیلمبرداری و صدابرداری بسیار خوب، زمان پخش مناسب و نقش‌های باورپذیر و بازی‌های یکدست خوب و... اشاره کرد.مثلا همین بازی‌های خوب به مذاق مردم خوش آمد و سریال، خوب دیده شد.

با توجه به همزمانی ساعت پخش سریال تعبیر وارونه یک رویا با ساعت اجرای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره‌روز، توانستید سریال را ببینید؟

بله. تقریبا تمام قسمت‌هایش را دیدم. البته نه در ساعت پخش، بلکه تکرارهای سریال را دیده‌ام. در ساعت پخش، سریال من سر اجرای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره‌روز بودم و نمی‌رسیدم سریال را ببینم.

در یک مصاحبه گفته بودید نقشی را که فرهاد قائمیان بازی می‌کند، قرار بود شما بازی کنید؟

ابدا حقیقت ندارد. خودم هم به خاطر شنیدن این موضوع خیلی ناراحت شدم. در آن مصاحبه از من درباره چگونگی رسیدن این نقش به من سوال شد و من گفتم برای این سریال، همه نقش‌های مرد انتخاب شده بودند و دو نقش مانده بود که من برای نقش هاشم جاوید انتخاب شدم و فرهاد قائمیان هم نقش محسن روانبخش را و اصلا به من نقش آقای قائمیان پیشنهاد نشد که بخواهم بگویم چون من نپذیرفتم، نقش به فرهاد قائمیان رسید. کما این‌که آن نقش را قائمیان به بهترین و باورپذیرترین شکل ممکن بازی کرد.

کارگردانی فریدون جیرانی را چطور دیدید؟

جای دیگری مفصلا در این‌بار حرف زدم و گفتم آقای جیرانی از کارگردانانی است که هر بازیگری از ته دل دوست دارد در کارنامه بازیگری‌اش، یک فیلم هم با کارگردانی ایشان باشد.

آقای جیرانی هنگام تصویربرداری آنقدر خوب با بازیگران ارتباط برقرار می‌کند و از بازیگر به گونه‌ای بازی می‌‌گیرد که اگر آدم به راهنمایی‌های ایشان توجه کند، نقش را آن‌طور که بایسته است در می‌آورد و هیچ وقت در کار اشتباه نخواهد کرد.

تجربه و سابقه‌ای که فریدون جیرانی در کسوت کارگردانی و فیلمسازی دارد باعث می‌شود اگر سختی‌هایی هم در کار وجود دارد فراموش شود.

بعد هم من همه جا گفته‌ام من جزو بازیگرانی هستم که به حرفی که کارگردان کار می‌زند گوش می‌دهم و برای آن اهمیت زیادی قائلم.

چون معتقدم کارگردان دارد بیرون از صحنه چیزی را می‌بیند که من نمی‌بینم و این موضوع در مورد آقای جیرانی هم خوب صدق می‌کند. آقای جیرانی شخصیتی را که من بازی کردم، بخوبی می‌شناخت و این شناخت باعث می‌شد پیشنهاد‌های خیلی خوبی برای بهتر درآوردن نقش به من بدهد و من هم تمام تلاشم این بود که آن پیشنهادها را به بهترین شکل ممکن در نقشم دربیاورم.

پیش می‌آمد که تغییراتی می‌خواستم در اجرای نقشم بدهم؛ مثلا در فرازهایی از دیالوگ‌هایم. اینها طرح می‌شد و وقتی آقای جیرانی هم بر آن صحه می‌گذاشتند و اجرا به یک اتفاق خوب تبدیل می‌شد.

خلاصه این‌که تعامل خوبی بین بازیگران و آقای جیرانی بود و این در مورد من بازیگر هم کاملا صدق می‌کرد.

خلاصه کلام این‌که آقای جیرانی اجازه می‌دادند من آن‌‌طور که فکر می‌کنم درست است، عمل کنم و البته کنترل شده و در خدمت کل مجموعه. فریدون جیرانی، یکی از کارگردانان مطرح در سینماست که کارنامه پر و پیمانش در زمینه ساخت فیلم مشخص است و نیازی به تعریف و معرفی من ندارد.

مهرداد نصرتی/ اعظم حسن‌تقی - قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها