برخی هم از سر ناگزیری، مجرد ماندهاند. جدایی و طلاق، نگهداری از پدر و مادر سالخورده، زندگی دانشجویی و خوابگاهی و... از دلایلی است که ناگزیر باعث روی آوردن برخی به زندگی مجردی شده است. بررسی عوامل و انگیزهها و تاثیرات روحی و روانی زندگی مجردی از جمله موضوعاتی بود که در گفتوگو با دکتر افشین یداللهی روانپزشک و شاعر، به آن پرداختیم. آنچه پیش روی شماست دستاورد این گفتوگوست.
دلایل روی آوردن برخی افراد به زندگی مجردی چیست؟
به این موضوع میشود از زاویههای مختلفی پرداخت. بعضی اوقات فرد ترس از انتخاب دارد و آن هم دلایل مختلف دارد. مثلا کمالگراست و بهخاطر وسواسی که دارد، انتخاب همسری مناسب برای او دشوار است. کسانی هستند که ترس از ازدواج دارند و یک رابطه را تا مقطعی پیش میبرند که نزدیک به ازدواج است اما در این مرحله توقف میکنند چون هنوز تصمیمشان برای ازدواج و همسرداری به مرحله قطعیت نرسیده و بنابراین رابطه پایان مییابد. برخی افراد اهل مسئولیتپذیری نیستند و نمیخواهند مسئولیتهای ازدواج و تعهدات آن را بپذیرند بنابراین ترجیج میدهند مجرد بمانند و تن به ازدواج ندهند. البته این شرایط بواسطه بروز عواملی ممکن است تغییر کند و این افراد با گرفتن مشاوره و کمکهایی در تصمیم خود تجدیدنظر کنند.
آیا مسائل و مشکلات اقتصادی هم در ایجاد شرایط برای ترجیح دادن زندگی مجردی بر زندگی متاهلی موثر است؟
بله. برخی با توجه به مشکلات اقتصادی و مالی که دارند هنوز تصمیم به ازدواج نگرفته و همچنان مجرد ماندهاند. افرادی هم هستند که فکر میکنند اگر بخواهند یک زندگی مشترک را شروع کنند باید همه شرایط مالی و اقتصادی برای آنها فراهم شود تا با اطمینانخاطر از آینده و مهیا بودن زندگی توام با آسایش و آرامش و رفاه به ازدواج فکر کنند و از آنجا که این شرایط مطلوب برای آنها مهیا نیست همچنان به زندگی مجردی خود ادامه میدهند.
برای برخی ازدواج ممکن است جزو اولویتهای زندگی نباشد. درست است؟
کسانی هستند که اولویتهای زندگی آنها ازدواج نیست. این گروه در زندگی خود برنامهریزیهایی دارند و اهدافی را برای خود در نظر گرفتهاند که تاهل جزو اولویتهای اولیه آنها بهشمار نمیآید و تمام توان خود را به کار گرفتهاند تا در سایه کار و تلاش به نتایج دلخواه خود برسند. برای چنین افرادی، ازدواج در راستای رسیدن به آن هدف یا اهداف تعریف نمیشود و بنابراین تصمیمی برای تاهل نمیگیرند و تا مدتها مجرد میمانند. این افراد البته با ازدواج مشکلی ندارند، اما اهدافی دارند که ازدواج کردن با رسیدن به آن اهداف منافات دارد.
آیا داشتن روابط آزادتر در تعاملات اجتماعی و رهایی از قید و بندهای خانوادگی هم میتواند عاملی برای آغاز زندگی مجردی و خانههای مجردی باشد؟
این هم میتواند یکی از دلایلی باشد که برخی به خاطر اینکه میخواهند در یک دوره موقت یا طولانی آزادی بیشتری را تجربه کنند به سمت زندگی مجردی یا خانه مجردی روی میآورند.
آیا زندگی مجردی برای افرادی که این نوع زندگی را انتخاب کردند، آسیبهایی هم در پی دارد؟
اگر انتخاب آگاهانه باشد و فرد هدفهای مهمتری در زندگی داشته باشد یک تاثیر دارد و اگر انتخاب ناآگاهانه یا ناگزیر باشد تاثیر دیگری دارد. در انتخاب آگاهانه باید گفت افراد روحیات متفاوتی دارند. در انتخاب ناآگاهانه تبعات بیشتری خواهد داشت چون فرد تکلیفش را نمیداند و با اینکه از وضعیت موجود یعنی زندگی مجردی رضایت ندارد، اما در عین حال نمیتواند برای زندگی متاهلی خود تصمیم منطقی و درست را بگیرد. اگر فردی با آگاهی و متناسب با روحیات و در نظر گرفتن اهداف بلندمدت خود به این نتیجه برسد که ازدواج اولویت اولش نیست، تا زمانی که بتواند هم به تصمیمگیری برسد و هم شرایط مطلوبی را برای زندگی متاهلی فراهم کند این نوع زندگی مجردی تبعات کمتری خواهد داشت. کسی که ناآگاهانه تن به زندگی مجردی میدهد فرصتهای خود را برای تشکیل خانواده از دست خواهد داد و روحیه خوبی هم ندارد چون از وضع موجود راضی نیست.
افشین یداللهی: کسی که ناآگاهانه تن به زندگی مجردی میدهد فرصتهای خود را برای تشکیل خانواده از دست خواهد داد و روحیه خوبی هم ندارد چون از وضع موجود راضی نیست |
البته باید این را هم در نظر گرفت افرادی که میخواهند ازدواج کنند حتما به مسئولیتهای آن هم باید فکر کنند. به عبارت دیگر هم نسبت به مسئولیتها و محدودیتهای ازدواج آگاهی داشته باشند و هم بدانند بعد از ازدواج چه منافع نصیب آنها خواهد شد. چنین افرادی که بعد از یک زندگی مجردی موقت یا طولانی قصد ازدواج دارند بهتر است در این زمینه با مشاوران هم صحبت کنند و برای ازدواج انتخاب آگاهانه و درست داشته باشند. چون تاهلی که بواسطه انتخاب نادرست حاصل شود ممکن است تبعاتش از ازدواج نکردن و زندگی مجردی بیشتر باشد. انتخاب ناگهانی و از روی احساسات، مشاوره نکردن و نامشخص بودن اولویتها و اهداف ممکن است تبعات آثار بدی در زندگی داشته باشد. این شرایط بستر ناپایداری را در خانواده بهوجود میآورد که اگر بچه هم به آن اضافه شود موقعیت دشواری را برای خانواده ایجاد خواهد کرد. در چنین مواقعی حضور بچه نهتنها شرایط را با ثبات نمیکند بلکه تنش و بیثباتی را بیشتر میکند.
در حال حاضر زندگی مجردی روند رو به تصاعدی را پیدا کرده است آیا گسترش فضاهای مجازی و برنامههای ماهوارهای هم باعث تشدید این مساله میشود؟
در دوره جدید منافذ خانواده بیشتر از گذشته شده است. تلفنهای همراه هوشمند، فضاهای مجازی، اینترنت و نرم افزارهای اجتماعی و حضور ماهواره در خانهها، منافذ زندگی مشترک را بیشتر کرده است و خیلی از مسائل به وفور به اشتراک گذاشته شده و برای کسانی که فرهنگ استفاده از این امکانات را ندارند و از خطرات آن آگاه نیستند، پیامدهایی دارد. چنین موقعیتهایی دنیاهای جدید و جذابی را در محیطهای شخصی و خصوصی زندگی کاربران ایجاد میکند. ارتباطات گستردهای که در چنین فضاهایی ایجاد میشود، راه نفوذ به داخل خانههاست. این راههای نفوذ البته همراه با جذابیت است و ممکن است راه ورود برخی از افراد به خارج از منزل را نیز فراهم آورد.
چنین اتفاقی ممکن است باعث شود فرد بین یکنواختی زندگی مشترک و جذابیتهای القایی فضاهای مجازی، به سمت و سوی ارتباطاتهای مجازی برود و فرد با توجه به گستردگی تعاملات انسانی در عرصههای دیجیتال، نیازهای خود به برقراری ارتباط را در فضاهای مجازی تامین کند.
حضور در فضاهای مجازی و گستردگی ارتباطاتی از این نوع، آیا بعدها به لحاظ روانی این تاثیر را روی افراد نمیگذارد که در انتخابهای خود سختگیرانهتر برخورد کنند و احتیاط افراطی برای انتخاب همسر آینده داشته باشند؟
این اتفاق ممکن است باعث تشدید فضای بدبینی، بیاعتمادی و بیثباتی رابطه شود و البته نمیتوان از این مساله به عنوان عامل اصلی یاد کرد، اما بیتاثیر نخواهد بود.
فتاح غلامی
اندیشه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد