«مامان منو زد، هلم داد... مامان نگاه کن داره زبون‌درازی می‌کنه... بذار بابا بیاد، بهش می‌گم چه فحشی دادی... درسته من اول زدم ولی تو محکم‌تر زدی... من که کاری نکردم. فقط چشمای عروسکش رو درآوردم ولی اون هواپیما کنترلیم رو داغون کرده!» وقتی تعداد بچه‌ها به دو سه تا برسد، ناسازگاری میان آنها تبدیل به اتفاقی رایج می‌شود. فرقی نمی‌کند از یک جنس باشند یا دو جنس، فاصله سنی‌شان کم باشد یا زیاد، اتاقشان یکی باشد یا مجزا، در هر شرایطی احتمال کشمکش بین آنها زیاد است. در بچه‌هایی که فاصله سنی زیاد دارند معمولا از فرزند بزرگ‌تر توقع بیشتری می‌رود؛ بخصوص اگر آن فرزند بزرگ‌تر دختر باشد!
کد خبر: ۸۲۴۷۷۵

در فرزندانی که از دو جنس هستند هر نوع قضاوت یا طرفداری می‌تواند شما را متهم کند که بین خواهر و برادر فرق گذاشته‌اید، فرزندانی هم که در سنین نوجوانی قرار دارند یا دعوا نمی‌کنند یا حسابی از خجالت هم درمی‌آیند؛ به طوری که دعوای آنها در این سنین می‌تواند آسیب‌های خطرناک و جبران‌ناپذیری به بار آورد. بسیاری از والدین هنگام ناسازگاری فرزندان نمی‌دانند چه کنند. معمولا هر دو کودک معترضند، هر دو خود را مبرا از اشتباه می‌دانند و هر دو توقع دارند شما دیگری را تنبیه کنید! اما واقعا کدام روش درست است و چطور می‌توان این مجادلات را کاهش داد؟

تا جایی که امکان دارد، دخالت نکنید: زمانی که فرزندان با هم جروبحث می‌کنند تا جایی که برایشان خطری نداشته باشد خود را وارد نکنید. اجازه دهید در همین موقعیت یاد بگیرند چطور با مسائل این چنینی کنار بیایند. آموزش دادن مهارت حل مساله می‌تواند از همان کودکی و نوجوانی برای حل این مجادلات به کار رود. اگر بچه‌ها عادت کرده‌اند با هم دعوا کنند و برای حل کردنش به شما مراجعه کنند، اجازه ندهید این کار برایشان به شکل عادت دربیاید.

برای حل مساله فرصت بدهید: یکی از راه‌ها برای خاتمه دادن به دعوا این است که به آنها فرصت حل مساله بدهید، یعنی بگویید تا دو دقیقه دیگر زمان دارید مشکل‌تان را حل کنید و اگر نه هر دو تنبیه می‌شوید. ممکن است بار اول یا دوم این گفته شما جدی به نظر نرسد، اما پس از این‌که یک یا دوبار هر دو نفر تنبیه شدند، می‌فهمند بهتر این است دعوایی سرنگیرد که برای تمام شدنش (چه حق داشته باشند و چه حق نداشته باشند) تنبیه شوند. در صورتی که مطمئن هستید یک طرف دعوا مقصر است برای تکرار‌نشدن این قصور، او را موظف به جبران اشتباهش کنید، این جبران می‌تواند عذرخواهی کلامی یا عملی باشد. مثلا برای جبران پاره کردن کتاب دیگری، موظف به پرداخت پول کتاب از روی پول توجیبی‌هایش شود یا این‌که چیزی از دارایی‌هایش را به برادر یا خواهر ببخشد. برای جبران ناسزا گفتن هم باید رسما عذرخواهی کند.

یکی را میان خود و دیگری نگذارید: پدر و مادر با فرزندشان رابطه مستقیمی دارند که نیاز به واسطه ندارد. گاهی این واسطه چیزی از جنس مقایسه کردن است، «ببین داداشت چه نمره‌های خوبی گرفته، یاد بگیر!» «ببین چقدر مرتبه، مثلا تو از اون بزرگ‌تری!» وقتی خواهران و برادران را در قیاس با یکدیگر می‌گذارید، ناخواسته یکی را پر از کینه و دیگری را بدون گناه قربانی می‌کنید. اگر یکی از فرزندانتان در درس‌هایش ضعیف‌تر است یا بی‌نظم و نامرتب است این شرایط می‌تواند دو دلیل داشته باشد، یا از نظر صفات شخصیتی و هوش و استعداد با دیگری متفاوت است یا تربیت شما در مورد او نیاز به تجدیدنظر دارد. این شکل قیاس کردن فرزندان، آنها را به صورت ناخودآگاه در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد.

گاهی یکی از فرزندان، واسطه رساندن یک پیغام از طرف والدین می‌شوند «برو بهش بگو، این دفعه داد بزنه، از تلویزیون محروم می‌شه!» «بگو این دفعه معلم ازش ناراضی باشه، از هدیه تولد خبری نیست!» شما با این کار، آتش خشم و حسادت را در فرزند دیگرتان روشن می‌کنید، روش درست این است که هیچ‌گاه فرزند‌تان را در حضور یکدیگر سرزنش نکنید، چه برسد که او را پیغام‌رسان سرزنش‌هایتان کنید. رفتارهای این چنینی، یکی را نسبت به دیگری جسور و دیگری را حسود و کینه‌جو می‌کند و این احساسات ناخوشایند مقدمه مناسبی برای ایجاد دعواست.

به بچه‌ها برچسب نزنید: هیچ‌گاه برای فرزندانتان القاب نامناسب نگذارید. فارغ از این‌که این کار سبب ایجاد حس تحقیر و ضعف اعتماد به نفس می‌شود، به فرزندان دیگرتان هم جرات به کار بردن آن لقب را خواهد داد، گاه دعوای فرزندان با یکدیگر به خاطر خطاب قرار گرفتن با این لقب خواهد بود؛ گاهی هم استفاده از آن در طول دعوا، آتش خشم و غضب بین دو نفر را بیشتر می‌کند.

یک فرزند را قربانی دیگری نکنید: در برخی فرهنگ‌ها انتظارات زیادی از دختران می‌رود، آنها موظفند ادب را رعایت کنند، حاضر جوابی نکنند و به دلیل توقع زیادی که از آنها می‌رود صبر بیشتری به خرج دهند. مراقب باشید برای راحت کردن خودتان، امنیت روانی فرزندتان را قربانی نکنید. چنین شرایطی اعتماد به نفس دخترتان را نشانه می‌رود و او را موجودی توسری‌خور بار می‌آورد. در برخی خانواده‌ها این توقع از فرزند بزرگ‌تر می‌رود تا‌جایی که مدام به او گوشزد می‌شود «تو که بزرگ‌تری نباید بگذاری کار به اینجا برسد» «خواهرت بچه است، تو که بزرگی، خجالت نمی‌کشی با او دعوا می‌کنی!» شما می‌توانید در قبال فرزند کوچک‌تر به فرزند بزرگ‌ترتان مسئولیت‌هایی بدهید، اما مراقب باشید او را تبدیل به یک پرستار بچه نکنید. خود او هم کودک یا نوجوانی است که نیازهای خودش را دارد. حمایت از فرزند کوچک‌تر اعتماد به نفس او را رشد می‌دهد، اما در عین حال می‌تواند او را خشمگین و کینه‌جو کند. در نقطه مقابل والدینی وجود دارند که برای فرزند بزرگ‌تر جایگاهی خاص در نظر می‌گیرند و حمایت‌های نامتعارفی از او می‌کنند. چنین سبک تربیتی می‌تواند فرزند بزرگ‌تر را بی‌مسئولیت بار بیاورد و به او برای مجادله با خواهر و برادر جرات دهد.

مجادلات آنها را برای دیگران شرح ندهید: شرح دادن ناسازگاری فرزندان برای دیگران از یک سو سبب شرمندگی فرزندان می‌شود و از سوی دیگر زشتی و نادرستی این عمل را برای آنها عادی می‌کند تا جایی که کم‌کم کودک و نوجوان به خودش اجازه می‌دهد که نزد دیگران هم به جروبحث بپردازد و سبب خجالت والدین‌شود.

اجازه ندهید دعوا کردن برایشان عادی شود: گاهی جروبحث میان فرزندان آن‌قدر زیاد می‌شود که اگر روزی با هم دعوا نکنند باعث تعجب والدین خواهد بود. این وضعیت علاوه بر این‌که سلامت روان فرزندان و حتی شما ـ که والدین آنها هستید ـ را تهدید می‌کند، می‌تواند الگویی برای روابط بعدی آنها شود یعنی پس از رسیدن به سنین بزرگسالی شما با جوانی مواجه هستید که تمام مشکلاتش را با دعوا فیصله می‌دهد. پس آینده پرخطری در پیش دارد. اگر نتوانستید فراوانی دعوا و مجادلات را کاهش دهید به مشاور مراجعه کنید و مهارت حل مساله و کنترل خشم را از او بیاموزید.

مدیریت ارتباط والدین و کودکان

«شما بین ما فرق می‌گذارید!» این یکی از جملاتی است که بسیاری از والدین از شنیدن آن وحشت دارند و حتی گاهی به قیمت نشنیدن این جمله به فرزندانشان باج می‌دهند، اما سوال مهم این است که مگر می‌شود هر حرف و رفتاری را در یک ترازو گذاشت و به میزان مساوی بین فرزندان تقسیمش کرد؟ تلاش برای محبت کردن یک اندازه فشار سنگینی به والدین وارد می‌کند، آنها مدام باید خودشان را چک کنند که مبادا به روی یکی از فرزندان بیشتر از دیگری لبخند زده باشند یا این‌که مبادا برای یکی امکاناتی تهیه کنند که برای دیگری نمی‌توان تهیه کرد. این طرز تفکر می‌تواند هر والدی را خسته و عصبی کند در حالی که واقعیت این است که کیفیت مهر و محبت شماست که مهم است نه کمیت آن. اگر فرزندان شما از نظر ویژگی شخصیتی با هم متفاوت باشند پس با رویدادهای متفاوتی هم شاد یا غمگین می‌شوند، با تشویقات و تنبیهات متفاوتی تربیت می‌شوند و از هر کدام انتظار و توقعی متناسب با ظرفیتشان می‌رود.

یکی از دلایلی که قضاوت هنگام دعوای فرزندان را سخت‌تر می‌کند، همین برچسب غیرمنصف بودن است. اگر شرایط مجادله به گونه‌ای پیش رفت که مجبور به مداخله شدید، متناسب با ویژگی فردی هر کدام از فرزندان انتظارات خود را تعیین کنید و از سوی دیگر با بهبود کیفیت ارتباطتان راه هر نوع باجگیری یا بی‌انصاف قلمداد شدن را بگیرید. روان‌شناسان توصیه می‌کنند هر بار که با کودکتان تنها شدید، تمام تمرکز و توجهتان را به او معطوف کنید، گویی که هیچ خواهر یا برادر دیگری وجود ندارد. از این فرصت دو نفره استفاده کنید، به او ابراز محبت کنید، او را در آغوش بگیرید و نیازها و علایق او را کشف کنید، چیزهایی که مختص خود اوست و الزاما ربطی به خواهر یا برادر دیگرش ندارد.

در چنین ارتباط عمیقی حتی اگر مدت زمانش کوتاه باشد، کودک می‌تواند جایگاه واقعی خودش را نزد والدین شناسایی کند و اگر در موقعیتی که مرتبط با دیگر فرزندان خانواده است، تشویق یا سرزنش شود آن را به حساب رفتار و گفتار خودش می‌گذارد نه نوع نگاه یا میزان تفاوت در محبت والدین نسبت به فرزندان.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها