امروزه بازی‌های رایانه‌ای آنقدر فراگیر شده است که نمی‌توان واقعیت چشمگیر آن را در زندگی روزمره منکر شد. قدیم‌ترها، صرفا در اوقات فراغت، افراد را در حال بازی می‌دیدیم. اما امروز از اولین ساعات روز کاری، یعنی زمانی که در مسیر اداره یا شرکت هستیم، در تاکسی، اتوبوس و مترو، افرادی را مشغول یکی از بازی‌های پرطرفدار رایانه‌ای، که روی گوشی همراهشان نصب شده است، مشاهده می‌کنیم. حتی در محل کار، همکارانمان از کمترین اوقات آزاد بین کارشان، برای بازی استفاده می‌کنند.
کد خبر: ۸۲۴۵۷۳
زندگی در تسخیر بیگانه خیالی

یکی از مهم‌ترین تبعات بازی‌های رایانه ای، جدی شدن این بازی‌هاست. ما وقتی با انسان‌های دیگر، به شکل سنتی بازی می‌کنیم، حتی اگر بازی برایمان جدی شود، تا زمانی می‌توانیم به بازی ادامه دهیم که حریفمان هم ادامه بازی را بپذیرد.

بچه‌هایی که در کوچه‌های محل فوتبال بازی می‌کنند، اگر بازی را ببازند مایلند برای کاستن تلخی شکست، بار دیگر بازی کنند. اما معمولا حریف آنها تمایل چندانی به ادامه بازی ندارد؛ چرا که هم خسته است و هم نمی‌خواهد شیرینی پیروزی را از دست بدهد. اما وقتی با رایانه بازی می‌کنیم، همیشه انگیزه ادامه بازی وجود دارد، چرا که هر پیروزی، مقدمه‌ای است برای بازی در مرحله بعد و پیروزی نهایی وجود ندارد، ما بالاخره در یک مرحله شکست می‌خوریم و باز هم دلمان می‌خواهد به بازی ادامه دهیم.

همین مساله باعث می‌شود بازی رایانه‌ای طمعی بی‌پایان برای پیروز شدن را در ما ایجاد کند، طمعی که همچون خوره تمام فکر و حواس ما را به خود مشغول می‌کند. اگر می‌بینیم کودک ما ساعت‌ها پشت رایانه می‌نشیند و گاه از شب تا صبح بازی می‌کند و درد و مشکلات فیزیکی (مثل درد چشم و پا و انگشتان دست) را حس نمی‌کند، به این دلیل است که این بازی روان او را تصرف کرده است.

این تصرف، به تعابیر قدیمی، چیزی شبیه جن زدگی است. یعنی تسخیر روح ما توسط آنچه از ما بیگانه است و نسبتی با ما ندارد، که اگر داشت، از این همه وقت و انرژی چیزی مشت پر کن حاصل می‌کردیم.

اما آیا می‌توانیم کودکمان را به کلی از چنین بازی‌هایی نهی کنیم؟ به نظر می‌رسد با توجه به فراگیری بازی‌های رایانه‌ای، نهی کردن کامل کودکان –و حتی بزرگسالان- از چنین بازی‌هایی اگر هم ممکن باشد، تبعات منفی ای (همچون ایجاد حس عقده و حس محرومیت در کودک ما) را به دنبال خواهد داشت.

شاید بهتر باشد تا جایی که می‌توانیم بازی رایانه‌ای را به قلمرو واقعیت نزدیک کنیم، مثلا تا جای ممکن به شکل جمعی چنین بازی‌هایی را انجام دهیم، یعنی کودکمان را تشویق کنیم در این بازی ها، حریفی واقعی اختیار کند (مثلا خود ما حریف او شویم). به این وسیله کودک کاملا غرق در عالم خیالی بازی نمی‌شود بلکه نسبتی را با واقعیت حفظ خواهد کرد.

حسین برید

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها