اما این حکایت افراد و تشریفات آنچنانی که یادآور فیلمهای هالیوودی است، نهتنها محدود به افراد که برای جلوهگری ملتها و دولتها هم کاربرد دارد. کم نیستند سیاستمدارانی که کوشش کرده و میکنند تا با به راه انداختن آداب خاص تشریفاتی برای خود، سری در میان سرهای سیاسی در مناسبات بینالمللی درآورده و کاستیهای داخلی را با خودنماییهای تشریفات بینالمللی جبران کنند.
روایتهای عجیب از تشریفات دیکتاتور
نمونه مشهور چنین سیاستمداری، قذافی است؛ دیکتاتور لیبی که چادرهای اشرافی او در دل صحرا و خدمه عجیب و غریب او زبانزد رسانههای غربی بود؛ بخصوص وقتی او در سفر به کشورهای اروپایی، به جای استقرار در هتلهای مجلل، ترجیح میداد در وسط پایتختهای غربی، چادرهای مشهور خویش را مستقر کند! چادرهایی که میگویند بعمد، ورودی کوچکی برای آن در نظر گرفته شده بود تا هر مهمانی هنگام ورود به چادر آقای دیکتاتور مجبور شود با سر خم کرده و در حالت «تعظیم» به دیدار قذافی برود.
ماجرای تشریفات در حوزه سیاست، مربوط به این روزها نیست و فقط هواپیمای طلای سلطان برونئی و ثروت پرنس موناکو را در بر نمیگیرد. در دوره باستان پادشاهان برای رعایت آداب و تشریفات زمامداری در حال رقابتی جدی بودند. آنچه امروزه ما به عنوان «میراث فرهنگی» به آن مینگریم، در واقع بازماندهای از میدان رقابت پادشاهان و امپراتورهایی است که دیرزمانی بر سر راه و رسم زیست اشرافی و در نظر گرفتن تشریفات سیاسی با یکدیگر به رقابت میپرداختند. با وجود این که در گذشته، این پول و ثروت فراوان پادشاهان بوده که به آنها قدرت مانور بیشتر برای ارتقای جایگاه تشریفات میداده است، ولی در حال حاضر، تشریفات دیپلماتیک نیازمند دانش ویژهای است که از زبان بدن و نحوه نشستن تا دکوربندی اتاقهای مذاکره و نحوه قراردادن پرچمها و پوشش خاص سیاستمداران را در بر میگیرد. با وجود این هنوز معماری سفارتخانههای هر کشور در کشور دیگر، نشانی از همان رقابتهای باستان در دل دارد و کشورها برای ساخت سفارتی با معماری ویژه و در مکانی مرغوب در کشور هدف با یکدیگر رقابت میکنند.
آداب و رسوم سخت عملی در روابط دیپلماتیک
شرح جزئیات این تشریفات یا آنچه در اصطلاح «پراتیک دیپلماتیک» نامیده میشود، عمدتا به «کنوانسیون وین»
(Vienna Convention on Diplomatic Relations) بازمیگردد؛ کنوانسیونی 54 ساله که برخی مقررات تشریفات و مصونیتهای دیپلماتیک را مورد اشاره قرار داده، اما رعایت آداب دیپلماتیک در مناسبات میان سیاستمداران و بویژه سفرهای رسمی (State Visit) و سفرهای کاری (Official Visit)، جزئیات دیگری هم دارد که معمولا تحت عنوان عرف تشریفات دیپلماتیک در دورههای ویژه به سیاستمداران و دیپلماتها آموزش داده میشود. ممکن است گاهی سیاستمداران از سر قصور به این آداب دیپلماتیک بیتوجهی کنند، اما معمولا این بیتوجهیها در طرف مقابل تعبیر به بیاحترامی شده و جنجالهای سیاسی گاه عمیقی راه خواهد انداخت.
براساس آموزههای دیپلماتیک، فرآیند تشریفات پنج مرحله دارد که شامل استقبال، حمل و نقل، اسکان، پذیرایی و بدرقه میشود. در مرحله استقبال، افراد استقبالکننده و بویژه استفاده از استقبالکننده همپایه و همتراز مهمان و رعایت احترام رسمی توسط مهماندار، حضور بموقع و منظم گروه استقبالکننده، داشتن برنامه ویژه استقبال، دست دادن و لباس پوشیدن (پوشیدن کت و شلوار تیره، تمیز و اتوکشیده، پوشیدن پیراهن سفید، جوراب خاکستری یا سرمهای، کفش به رنگ مشکی و از جنس چرم یا جیر برای مردان و برای خانمها معمولا استفاده از چادر مشکی یا مانتو با مقنعه تیره رنگ و استفاده نکردن از کفش پاشنهبلند) حائزاهمیت است. طبیعی است هر کشور در این آداب و رسوم از فرهنگ خود تاثیر میپذیرد، اما بخش عمدهای از این تشریفات برای همه کشورها کاربرد مشترکی دارد. مثلا در رابطه با پوشش دیپلماتیک، استفاده نکردن دیپلماتهای ایرانی از کراوات در مراسم رسمی داستانساز شده بود تا اینکه در دوره وزارت خارجه علیاکبر ولایتی او در این رابطه تدبیر کرد و پیراهنهایی که امروز به یقه دیپلمات مشهور است، عرف شد. محمدجواد ظریف در خاطراتی از آن دوره میگوید: من آن موقع ایران نبودم. اولین بار این مدل یقه را تن آقای دکتر ولایتی دیدم. وقتی ما در نیویورک بودیم از این یقهها نبود، اما همسرم با دیدن این مدل یقه، یقه عادی بلوزهایی که آنجا بود را میبرید و یقه را به شکل «یقه دیپلماتیک» ایران درست میکرد. به یاد دارم روز اولی که لباسی با این یقه پوشیدم و رفتم سازمان ملل، خانمی که نماینده هند در سازمان ملل و دختر وزیر خارجه هند بود به من گفت «بالاخره شما از شلختگی درآمدید و یک لباس فرم پوشیدید!»
در مورد حمل و نقل، نوع وسیله نقلیه، سلامت وسیله نقلیه، تناسب وسیله نقلیه با مقام مهمان، امکانات و تجهیزات وسیله نقلیه دارای اهمیت است. گاهی کشورها با انتخاب نوع وسیله نقلیه به مهمان خود پیام میدهند که از رفتار این کشور راضی یا ناراضی هستند. نوع وسیله نقلیه هرچند براساس مرتبه و مقام مهمان تغییر پیدا کند، اما در عرف دیپلماتیک وسیله نقلیه مناسب تشریفات سیاسی بنز شش در با رنگ سرمهای است. خلاصه اینکه در طول یک سفر دیپلماتیک حتی شکل میز، رنگ محیط مذاکره، عصرانه و ناهار و شام و جزئیترین مسائل میزبانی درنظر گرفته میشود.
پروتکلهای دیپلماتیک و حجاب مسافران تهران
در ایران، پوشش سیاستمداران مهمان بویژه سیاستمداران زن، معمولا حساسیتبرانگیز میشود. این نمونهای از ترک جزئیات تشریفات دیپلماتیک است که گاهی برخی غربیها تردیدهایی درباره اجرای آن وارد میکنند و مثلا حاضر به پیاده شدن از هواپیمای خود به واسطه رعایت حجاب حداقلی نمیشوند یا با ساپورت به دیدار مقامات رسمی کشورمان میروند که خود داستانی سیاسی ـ رسانهای میشود بویژه برای آنها که با عینک بدبینی به این دست سفرها و دیدارها مینگرند.
دست دادن دیپلماتهای ایرانی با زنان هم خود حکایتی است. اگرچه خودداری از فشردن دستی که به سوی کسی دراز میشود، یک نوع توهین و تحقیر به شمار میآید و در جریان جنگ جهانی دوم، آلمان شکست خورده که برای امضای قرارداد آتشبس آمده بود هنگامی که مقابل نماینده دولتهای متفق قرار گرفت و دست خود را برای دست دادن دراز کرد، نماینده متفقین از فشردن دست وی امتناع کرد و این بازتاب فراوانی یافت، اما دست ندادن مردان دیپلمات ایرانی با همتایان زن از جنس این تفاسیر سیاسی نیست. هرچند در جریان اولین سفر بینظیر بوتو به ایران گویا مشکلاتی در این خصوص پیش آمده بود. برای عبور از این مشکل، محمود احمدینژاد راهکاری یافته بود که شبیه احترام به سبک ژاپنی بود. البته پیش از او هم دیپلماتها نکاتی را برای رفع سوءتفاهم رعایت میکردند. محمدجواد ظریف در خاطرات خود پیرامون این ملاحظات میگوید: «دیپلماتهای ایرانی برخی هنجارها از جمله دستدادن با زنان را نمیتوانند در روابطشان انجام دهند، ولی در این 34سال تاکنون نشده هیچ زنی از این برخورد ناراحت شده باشد. چون من هر بار با روی خوش و ادای سلام نظامی یا سلام هندی کوشیدهام سر و ته ماجرا را هم بیاورم و آنها هم این را درک میکنند.»
آداب دست دادن و مشکلات پروتکلی
افزون بر این، حتی گاهی دست دادن سیاستمداران مرد هم با حساسیت مورد توجه قرار میگیرد. چنان که مثلا درباره نحوه دست دادن حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان گفته میشود «آقای روحانی در دیدارهای خارجی تا طرف مقابل دستش را دراز نکند برای دست دادن، دست خودش را دراز نمیکند و در عین حال با کتف بسته دست میدهد که شأن رئیسجمهوری اسلامی ایران از آن لحاظ رعایت شده باشد». اصولا میزان دراز شدن دست سیاستمداران به سوی مهمان یا میزبان براساس پروتکلهای تشریفات مشخص بوده و دیپلماتها باید از تعظیم بیش از اندازه، دراز کردن دست فراتر از مقررات پروتکلی و نکاتی از این دست بپرهیزند.
براساس ویژگیهای پروتکلی در قبال دست دادن، مقام بالاتر حق درازکردن دست را برای دست دادن دارد. اگر مقام بالاتر دستش را دراز نکرد، طرف مقابل حق ندارد دستش را به سوی او دراز کند. دست باید گرم و خشک باشد. وقتی دست طرف مقابل را میگیریم باید چند ثانیه آن را نگه داشته و آن را به ملایمت بفشاریم. موقع دست دادن باید همزمان در چشم طرف مقابل نگاه کنیم. دست دادن نکات دیگری هم دارد؛ مثل اینکه هنگام دست دادن باید کلاه از سر برداشته شود، مگر اینکه کلاه جزئی از لباس سنتی آن کشور باشد. دستبوسی بانوان که در برخی کشورها مرسوم است هم اجباری نبوده و روبوسی دیپلماتها هم خارج از تشریفات است. با این حال یک نکته جالب که در بحثهای مربوط به آموزش تشریفات وجود دارد، رعایت حریم فیزیکی با طرف مقابل است. بعضی مقامات سیاسی حدود نیم متر حریم شخصی دارند که طبق آداب تشریفات، نباید این حریم را نقض کرد و بیش از این به آنان نزدیک شد. به عنوان مثال نمیشود با آنها شانه به شانه حرکت کرد. در مورد نشستن و تقدم و تاخر آن طبق اصول تشریفات، مهمان برای نشستن در یک مراسم حتما باید از طرف میزبان، دعوت به نشستن شود.
رعایت نکردن هر یک از این نکات میتواند تفاسیر سیاسی خاصی به دنبال داشته باشد. سال گذشته هنگام دیدار رئیسجمهور کشورمان با نخستوزیر بریتانیا در نیویورک، همین نحوه نشستن تبدیل به یک موضوع داغ در شبکههای اجتماعی شده بود. از یاد نبریم که مقامات مجازند در دیدار با همدیگر، پای خود را روی پای دیگر بیندازند. به صورتی که زیر زانوی یک پا روی زانوی پای دیگر قرار بگیرد. البته در دیدارهایی که خیلی غیررسمی باشد هم این اجازه داده شده است که ساق یک پا کاملا روی ران دیگر قرار بگیرد. اروپاییها معمولا بلافاصله پس از نشستن، پای راست را روی پای چپ میاندازند، اما معمولا در دیدارهای رسمی، مقامات پاها را کنار هم و با فاصله بسیار کم روی زمین قرار میدهند. طوری که به نظر بیاید پاها تقریبا جفت شده است.
نکته جالب در این باره، ویژگی خاص اعراب است. برای مقامات عرب، انداختن پاها روی هم به صورتی که تخته کفش طرف مقابل، به سمتشان باشد بسیار ناراحتکننده است و سبب دلخوری شدید آنها میشود.
محدودیتهای ایرانی و سفرههای دیپلماتیک
علاوه بر اینها حتی سفرههای دیپلماتیک هم گاهی برای سیاستمداران دردسرساز میشود. سرو برخی نوشیدنیها همواره از خط قرمزهای مقامات ایرانی در مجامع بینالمللی بوده است. حتی گاهی از این سفرهها برای امتیازگیری دیپلماتیک بهرهبرداری میشود که خود ماجرایی دیگر دارد. مثلا گفته میشود احمدشاه قاجار که به عادت سلاطین قاجاریه به سفر اروپا رفته بود از هفتم تا دهم آبان 1298 خورشیدی (29 اکتبر تا اول نوامبر 1919 میلادی) در لندن مورد پذیرایی بیسابقه مقامات طراز اول انگلستان قرار گرفت و دلیل آن امضای قرارداد نهم اوت (1919) دولت انگلستان با وثوقالدوله رئیسالوزرا بود که هنوز به دست مجلس نرسیده و انگلیسیها میخواستند بهصورتی رفتار کنند که تائید این قرارداد را در ضیافتهای رسمی لندن از زبان احمدشاه بیرون بکشند و سند قرار دهند و مقدمات آن را به اجرا درآورند که البته تاریخ روایت کرده هرچه در پذیرایی سنگ تمام گذاشتند، موفق به تائید گرفتن قراردادی که ادارات و ارتش ایران را به انگلیسیها وامینهاد، نشدند.
به این ترتیب اگرچه کشورهای مختلف تلاش میکنند با رعایت عرف دیپلماتیک و تشریفات لازم در مناسبات بینالمللی، چهره خود در جهان را ارتقا دهند، ولی گاهی برخی سیاستمداران با تشریفات بیش از اندازه به دلایل خاص یا با زیرپا نهادن عمدی ریزهکاریهای تشریفاتی (مانند آنچه در جریان کنفرانس تهران در سال 1322 شمسی رخ داد و سران انگلیس، شوروی و آمریکا بدون اطلاع شاه ایران به تهران سفر کردند)، سعی در تحقیر یا تضعیف جایگاه میزبان یا مهمان خود دارند؛ اقدامی که البته باید منتظر پاسخ تشریفاتی طرف مقابل باشد. این جزئیات دیپلماتیک گاهی چنان عجیب و غیرقابل فهم است که تنها در فرهنگ رفتاری دیپلماتیک میتوان آن را ترجمه کرد، ولی همین ویژگیهای بهظاهر غیرقابل فهم میتواند رابطه کشورهای مختلف را تحت تاثیر قرار داده و حتی به جنگهای عظیمی منتهی شود؛ جنگهایی که گاه بهسادگی انداختن پایی روی پای دیگر شکل گرفته است!
آداب دست دادن دیپلماتها
سنت دست دادن در دنیا آدابی دارد. مثلا هنگام دست دادن، دست شما باید خشک و گرم باشد. پنج شش ثانیه باید این فرآیند به طول بینجامد. دست طرف مقابل را باید کمی فشار بدهید. 3، 2 نوبت تکان دهید و همزمان به چشم طرف مقابل نگاه کنید، لبخند بزنید و دست دیگرتان در جیب شلوارتان نباشد. اینها آداب کلی دست دادن است. آداب دیگری نیز بر دست دادن مترتب است که یکی از آنها بحث تقدم است. یعنی اگر استاد و دانشجو میخواهند دست بدهند، این استاد است که ابتدا دست خود را برای دست دادن دراز میکند. در سیستم اداری هم مقام بالاتر تقدم دارد. حال اگر خانمی رئیس یک جلسه یا کنفرانس باشد، در دست دادن تقدم دارد. بنابراین همانطور که برای دست دادن، دست خود را به سمت همه دراز میکند، به سمت ما هم این کار را میکند. ما نمیخواهیم و نمیتوانیم دست بدهیم. سوءتفاهم ایجاد میشود و او تصور میکند که ما به او توهین کردهایم، چاره چیست؟ یک راه این است که پیش از جلسه مسئول تشریفات تیم ایرانی تلفن کند و مساله را با طرف مقابل در میان بگذارد. در این صورت همه میفهمند که نماینده کشور ما با نامحرم دست نمیدهد. راه دیگرش این است که مسئول تشریفات نزدیک مسئول ایرانی بایستد و پیش از اینکه مسئول خانم مربوطه به سمت مسئول ایرانی بیاید، به او بگوید که خانمها با رئیسجمهور، وزیر امور خارجه یا هر مسئول دیگر دست نمیدهند. در این صورت هم میتوان از وقوع اتفاقی که توهینآمیز تلقی میشود، پیشگیری کرد. اگر نهایتا هیچ یک از این اقدامات ممکن نشد، سنتی که در میان دیپلماتهای ایرانی از قدیم وجود داشته این است که در مواجهه کف دو دست را بهم چسبانده آنها را به سمت صورت به نشانه ادای احترام میبرند. این هم یک راه است برای اینکه طرف مقابل حس نکند مورد توهین قرار گرفته است.
آداب لباس پوشیدن
یکی از جدیترین مسائل در تشریفات، بحث رنگ لباس و تنظیم یا همان «ست کردن» لباس است. مثلا وقتی رنگ کت و شلوار شما سرمهای باشد، مفهومش این است که شما مقتدرانه حرف میزنید. تمام رنگها معنای مشخصی دارد. مثلا خیلی از اوقات در اجلاس سران هشت کشور صنعتی، همه سران کت و شلوار همرنگ میپوشند. معنای این حرف این است که در روابط بینالملل، چه در مراودات اقتصادی و چه در مراودات سیاسی، افراد مجاز نیستند هر لباسی دلشان خواست بپوشند. در مورد رنگ سرمهای هم چون این رنگ انواع مختلفی دارد، تنها چند نوع سرمهای خاص به درد جلسات رسمی میخورد. نکات ریز بسیاری در این رابطه مطرح است، مثلا در انتخاب جوراب، حتما باید دقت شود که جوراب همرنگ شلوار باشد. اگر کت و شلوار طرحدار نیست، اشکالی ندارد که پیراهن ما طرحدار باشد. آن هم فقط طرحهای ریز، نه مثلا طرح چهارخانه درشت. دیپلماتها هیچ وقت لباس چهارخانه نمیپوشند. ضمنا لباس رسمی زمان دارد. در ایران مثلا از ساعت 8 صبح تا 4 بعدازظهر چهارشنبه، زمانی است که باید لباس رسمی پوشید. مثلا اگر هیاتی روز پنجشنبه وارد کشور شد، به شرط اینکه مستقیم به هتل برود و تا شنبه هیچ برنامهای نداشته باشد، اشکالی ندارد که مقام استقبالکننده ما با کاپشن و شلوار کتان به استقبال او برود. مساله لباس به نکات ذکر شده خلاصه نمیشود. اهمیت این مساله به قدری بالاست که گفته میشود لباس در جلسات رسمی با دیگران حرف میزند. یعنی پیش از اینکه فرد شروع به سخن گفتن کند، لباس شروع به حرف زدن میکند. تحقیقات نشان داده است لباس 59 درصد در ایجاد ارتباط با دیگران نقش دارد.
منبع: ماهنامه تخصصی مدیریت ارتباطات
شماره 6 ـ آبان 89
یوسف آبشاریان
چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم