سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، سفیر افغانستان و معاون فرهنگی ارشاد در بزرگداشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان سخن گفتند

شب همدلی و همکلامی ایران و افغانستان

علی‌مدد رضوانی از شاعران جوان افغانستان است که در شب شعر افغانستان سخن خود را با خبر خوش مرگ ملاعمر در شعرخوانی‌اش آغاز می‌کند و این نگاه را سیاسی نمی‌داند. او در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: ملاعمر جفای بزرگی در حق ملت افغانستان کرد؛ جفایی که هیچ کس دیگری نمی‌تواند آن را انجام دهد. فکر تکفیری او موجب شد جوانان زیادی آواره شوند و زنان زیادی از تحصیل بازمانند و جمعیت فراوانی مجبور به مهاجرت شوند. پس خبر مرگ او خبر خوشی است و من درباره‌اش چنین سروده‌ام:
کد خبر: ۸۲۳۸۸۰
مرگ «ملا عمر» مبارک باد

راستی این خبر مبارک باد

بر تمام بشر مبارک باد

ای اجل از تو خیلی ممنونم

مرگ «ملا عمر» مبارک باد

شاعر کتاب «رابطه پنهان» زندگی امروز ما انسان‌ها را وابسته به کار می‌داند؛ روزهایی که همه‌مان بیشتر کار می‌کنیم و کمتر پول به‌دست می‌آوریم. او در شعری سروده است:

من اجاق خانه را با کار روشن می‌کنم

با عرق‌سوزی خود انگار روشن می‌کنم

من همین یخچال خالی از طعام خویش را

آه سردی می‌کشم هر بار روشن می‌کنم‌

برق را خاموش باید کرد وقتی عشق هست

خانه را من با خیال یار روشن می‌کنم

چلچراغی می‌شود این قطره‌های اشک من

دانه دانه بر سر دیوار روشن می‌کنم

تا قیامت شعر می‌خوانم برای زندگی

قبر خود را با صدای تار روشن می‌کنم

رضوانی در یکی دیگر از شعرهایش ‌چنین سروده است:

و خوب یاد گرفتم که کور و کر باشم

همیشه در دل این شهر باربر باشم

و خوب یاد گرفتم که مفت کار کنم

که در حساب شما سود بیشتر باشم

که تو بخوابی و من با خیال آشفته

به‌خواب پشت کنم مرد رفتگر باشم

درون کوره بسوزم که با تمام وجود

ز خشت خشت بنای شما خبر باشم

بگو چگونه بمیرم برای شهر شما

که خوب جلوه کنم خوب کارگر باشم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها