منتقدان رسانه ملی با کدام انگیزه، صداوسیما را متهم به تضعیف تیم مذاکره‌کننده کشورمان می‌کنند؟

حمله جناحی در میدان جهاد رسانه‌ای

با گذشت بیش از دو هفته از جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای در وین، اکنون بحث بر سر نقش رسانه‌ها در تحلیل و اثرگذاری بر روند توافق و آینده آن افزایش یافته است.
کد خبر: ۸۲۱۴۴۵
حمله جناحی در میدان جهاد رسانه‌ای

در داخل کشورمان با وجود این‌که رسانه‌ها با گرایش‌های سیاسی متفاوت نگاه‌های کارشناسی مختلفی به محصول 20 ماه مذاکره هسته‌ای داشتند، اما در فرجام آنچه از تریبون رسانه‌ای کشور بیرون آمد، نشان‌دهنده نوعی وحدت در دفاع از منافع ملی باوجود دیدگاه‌های کارشناسی متفاوت بود. یکی از مهم‌ترین دلایلی که در ایران، نوعی انسجام داخلی در تحلیل و مواجهه افکار عمومی با جمع‌بندی مذاکرات وجود داشت، عملکرد رسانه ملی بود؛ رسانه‌ای که حتی به اذعان منتقدانش، توانست وجه ملی بودن خود را در برخورد با مساله‌ای ملی به‌ نام «برنامه هسته‌ای» کشورمان، بخوبی به نمایش بگذارد.

طیف‌بندی منتقدان صداوسیما در موضوع مذاکرات

منتقدان رسانه ملی در 22 ماه مذاکره هسته‌ای در دور پایانی، به چند دسته تقسیم می‌شدند که هر یک از زاویه خود، صداوسیما را می‌نواختند. عده‌ای، آنها بودند که از ابتدای این مذاکرات تلاش می‌کردند تا از گفت‌وگوهای هسته‌ای، عرصه‌ای برای تسویه حساب سیاسی ساخته و به بهانه مذاکرات، مخالفان خود را متهم به همراهی نکردن و سنگ‌اندازی کنند. آنها در بیان انتقاداتشان تفاوتی میان صداوسیما، مجلس، شورای عالی امنیت ملی، نهادهای نظامی و... قائل نبوده و هر آن که را از نظر سیاسی به آنها نزدیک نبود هدف حملات خود قرار می‌دادند تا شاید از نمد مذاکرات، برای خود کلاهی سیاسی تهیه کنند.

دسته دیگر اما به آن طیف از منتقدان مربوط می‌شد که در طول گفت‌وگوهای هسته‌ای دچار نوعی ذوق‌زدگی و هیجان کاذب بودند. آنها گمان می‌کردند همه کشور باید نگاه خود را معطوف به مذاکرات هسته‌ای کرده و این‌که چنین تمرکزی بر مذاکرات چه پیامدهایی برای کشور حتی دولتی که مدعی طرفداری از آن هستند، دارد، چندان برایشان مهم نبود. در چنین نگاهی، هرکسی براساس استانداردهای آنها از تیم هسته‌ای حمایت نمی‌کرد، متهم به مخالفت با مذاکرات می‌شد و هر نوع تضارب آرا در این‌باره مصداق «دلواپسی» تلقی می‌شد!

منتقدان حتی حضور مقامات دولتی در دفاع از مذاکرات را نیز سندی علیه صداوسیما در راستای نقد مذاکرات ارزیابی، تلاش کرده و می‌کوشند تا با مخفی شدن در پشت دولت، رسانه ملی را رودرروی دولتی قرار دهند که صداوسیما حمایت کارشناسانه از آن را وظیفه خود می‌داند

اما دسته سوم منتقدان رسانه ملی آنهایی بودند که اصولا از اثرگذاری رسانه‌ای ایران بر افکارعمومی جهانی بیم داشته و به‌عنوان وابستگان رسانه‌ای 1+5 همه تلاش خود را معطوف به تخریب ابزار رسانه‌ای تیم مذاکره‌کننده می‌کردند. در خط مقدم این جریان، رسانه‌های بیگانه قرار داشت که هرچند خود، در گزارش‌ها و فضاسازی‌های رسانه‌ای هر نوع اتهامی را به تیم مذاکره‌کننده کشورمان نسبت می‌دادند و به نام گمانه‌زنی، گفت‌وگوهای محرمانه را تحت تاثیر قرار می‌دادند، اما چون هنگام اجرای راهبرد اختلاف‌افکنی در داخل ایران می‌شد، چنان صداوسیما را می‌نواختند که گویی رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی موافق تیم مذاکره‌کننده ایران بوده و رسانه ملی اما در مسیری خلاف آنها حرکت می‌کند!

القای اختلافات داخلی؛ بازی در کدام زمین؟

این فضاسازی با هماهنگی اتفاقی و یا شاید نه‌چندان تصادفی(!) هر سه طیف منتقد در آستانه پایان مذاکرات وین به ‌اوج رسید و ناگهان موجی از اظهارنظرها به راه افتاد که گویی صداوسیما استراتژی خود را بر نفی و نه تائید گفت‌وگوهای هسته‌ای قرار داده است.

آنجا که منتقدان به‌دنبال شاهد مثالی برای اثبات مدعای خود بودند، به حضور منتقدان مذاکرات در سیمای جمهوری اسلامی یا پوشش اظهارات مقامات غربی درباره مذاکرات اشاره می‌کردند و چشم خود را بر انبوه برنامه‌های خبری رسانه ملی که در آن اعضای تیم مذاکره‌کننده مهمان رسانه ملی بودند، می‌بستند. جالب اینجاست که منتقدان حتی حضور مقامات دولتی در دفاع از مذاکرات را نیز سندی علیه صداوسیما در راستای نقد مذاکرات ارزیابی، تلاش کرده و می‌کوشند با مخفی شدن در پشت دولت، رسانه ملی را رودرروی دولتی قرار دهند که صداوسیما حمایت کارشناسانه از آن را وظیفه خود می‌داند. آنها که زمانی، حضور نداشتن منتقد در رسانه ملی را سندی بر بی‌تاثیر بودن صداوسیما در حوزه‌های دیگر عنوان می‌کردند و مدعی بودند که افکارعمومی در داخل کشورمان باید در جریان مواضع مقامات غربی باشد، یک‌شبه تغییر جهت داده و چنان حامی تک‌صدایی در دفاع از مذاکرات هسته‌ای شده و سانسور مواضع طرف غربی را مطالبه کردند که گویی مواضع پیشین خود را به‌کلی به فراموشی سپرده‌اند!

در برابر این هجمه که در دل آن می‌توان نوعی ریشه‌های تمامیت‌خواهی برای بستن صدای منتقدان را احساس کرد، رئیس سازمان صداوسیما روز دو‌شنبه به دفاع از عملکرد رسانه ملی در پوشش مذاکرات هسته‌ای پرداخت و تصریح کرد: برای آگاهی عموم مردم، باید اظهارات مخالفان و موافقان توافق‌نامه هسته‌ای و نظرات طرف مذاکره‌کننده غربی از طریق رسانه ملی انعکاس داده شود. عده‌ای توقع دارند فقط حرف‌های موافقان مطرح شود و پوشش صداوسیما یکطرفه باشد؛ که این امر رویکرد ما نبوده است.

او با تشریح نقش صداوسیما در پوشش وسیع 18 روز مذاکره فشرده هسته‌ای در هتل کوبورگ وین تاکید کرد: اکنون دوره‌ای است که جمع‌بندی مذاکرات 1+5 باید در مراجع قانونی بررسی شود؛ لذا این بررسی باید عمیق و همه جانبه باشد و در چنین دوره‌ای امکان آن نیست که صرفا حرف‌های موافقان مذاکرات مطرح شود.

با این همه، این اظهارات دکتر محمد سرافراز، نه فقط منتقدان را نسبت به رعایت انصاف در نقد صداوسیما به تأمل وانداشت، بلکه آنها بار دیگر با ایجاد دوگانه «دولت/صداوسیما»، تلاش کردند جبهه ناصوابی ایجاد کنند که نتیجه آن جز القای اختلاف داخلی بر سر برنامه هسته‌ای کشورمان، نیست. این شاید همان هدیه ناخواسته‌ای باشد که رسانه‌های غربی برای متهم‌کردن کشورمان به سنگ‌اندازی در مسیر اجرای توافق به آن نیاز دارند. این رسانه‌ها برای آن‌که بتوانند اختلافات شدید داخلی خود بر سر برجام را که پیش‌بینی می‌شود به مواجهه‌ای کم‌نظیر میان کنگره و رئیس‌جمهور آمریکا منتهی شود، پنهان کنند، می‌خواهند نوعی صف‌آرایی کاذب سیاسی در ایران را به‌وجود آورند و چه خوراکی برای چنین تبلیغاتی، بهتر از دوستی‌های ناآگاهانه برخی مدعیان حمایت از دولت و تیم هسته‌ای که عملا در زمینی بازی می‌کنند که به سود مذاکره‌کنندگان ایرانی نیست.

نقد صداوسیما؛ به نام مذاکرات به کام بودجه!

این فضاسازی‌های سیاسی ـ رسانه‌ای که شاید در چارچوب سناریویی کلان‌تر برای انتخابات مجلس شورای اسلامی طراحی شده باشد، در حالی صورت می‌گیرد که همزمان با اظهارات دکتر سرافراز درباره عملکرد صداوسیما در موضوع هسته‌ای، سیدعباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای کشورمان گفته بود: «رسانه ملی، انعکاس نظرهای موافق و مخالف را بدرستی انجام داد و با پوشش بسیار گسترده‌ای در زمینه موضوع هسته‌ای تلاش زیادی کرد تا بی‌طرف بماند.»

عراقچی خطاب به منتقدان صداوسیما گفت: در جامعه‌ای که در آن چندصدایی هست، انتظارات مختلفی از صداوسیما وجود دارد و هر طرف ادعا می‌کند که بی‌طرفی رعایت نشده اما به نظر من صداوسیما در مجموع عملکرد بسیار خوبی داشته و روشنگری خوبی را درباره موضوع هسته‌ای و مذاکرات و ابعاد مختلف آن در جامعه انجام داده است

او که به‌نظر می‌رسد صدایش از سوی مدعیان حمایت از تیم هسته‌ای بخوبی شنیده نشد، خطاب به منتقدان صداوسیما گفت: در جامعه‌ای که در آن چندصدایی هست، انتظارات مختلفی از صداوسیما وجود دارد و هر طرف ادعا می‌کند که بی‌طرفی رعایت نشده اما به نظر من صداوسیما در مجموع عملکرد بسیار خوبی داشته و روشنگری خوبی را درباره موضوع هسته‌ای و مذاکرات و ابعاد مختلف آن در جامعه انجام داده است.

با وجود صراحت عراقچی در دفاع از عملکرد رسانه ملی بویژه آنجا که وی به مشکلات مواجهه رسانه‌ای صداوسیما با رسانه‌های بیگانه اشاره می‌کند، برخی جریان‌های سیاسی همچنان با استناد به حضور برخی منتقدان در برنامه‌های رسانه ملی، حضور صدای مخالف خود در صداوسیما را مصداق زیرپا گذاشتن اصل بی‌طرفی رسانه‌ای قلمداد کرده و همچنان بر طبلی می‌کوبند که می‌خواهد رسانه ملی را در مقابل دولت قرار دهد؛ موضعی که آشکارا برخلاف رهنمودهای رهبر معظم انقلاب درباره حفظ وحدت ملی در حوزه برنامه هسته‌ای است. رئیس رسانه ملی البته بخوبی انگیزه‌های اصلی این منتقدان را بیان کرد، آنجا که گفت: «نگاهی در بین برخی از دولتیان نسبت به صداوسیما وجود دارد که معتقدند باید آنقدر سطح توقع از صداوسیما بالا رود که این سازمان همیشه بدهکار جلوه داده شود تا دولت به وظایف قانونی خود در قبال رسانه ملی برای تأمین بودجه آن عمل نکند؛ لذا اهداف دولت و چنین اظهاراتی سیاسی بوده و واقعی نیست.»

بنابراین اگر به این انگیزه‌یابی که نشان می‌دهد چگونه منافع اقتصادی برخی، در حوزه تخصیص بودجه، هجمه به رسانه ملی را رقم زده توجه کنیم، درخواهیم یافت که چگونه مدعیان حمایت از تیم هسته‌ای، توافق وین را بهانه‌ای برای تسویه‌حساب‌های سیاسی خود قرار داده و عملا در شرایطی که پس از جمع‌بندی مذاکرات، جدال رسانه‌ای جدی میان ایران و طرف غربی به راه افتاده است، تلاش می‌کنند از ضریب اعتماد به فراگیرترین رسانه‌ای که حامی منافع ملی کشورمان در جریان گفت‌وگوهای هسته‌ای است، بکاهند. بی‌تردید اگر تا 23 تیرماه، این دیپلمات‌های کشورمان بودند که در دفاع از حقوق هسته‌ای ایران در مقابل طرف‌های مذاکره‌کننده ایستادند، حالا نوبت به رسانه‌های داخلی رسیده تا با حفظ انسجام و هم‌افزایی، مانع از آن شوند که تندروهای غربی، با ابزار رسانه، فضا را برای سوءاستفاده از توافق صورت گرفته مهیا کنند. بنابراین اگر تا دیروز تضعیف تیم مذاکره‌کننده ایران در هنگام جهاد دیپلماتیک، مصداق «خیانت پشت‌جبهه» توصیف می‌شد، آیا حمله جناحی به رسانه ملی در دوره جهاد رسانه‌ای، نوعی دیگر از خیانت پشت جبهه نیست؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها