
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
خلق جزئیات نمایشی
به خاطر داشته باشیم، تجربههای مدرن سریالسازی و نمونههای موفق آن در سالهای اخیر خصوصا پس از سال 2004 اتفاق افتاده است. تولید سریال امام علی (ع) در دوره زمانی خاصی اتفاق میافتد که حتی در شبکههای تازه تاسیسHBO ، mbc،pbs ، abc،amc ،TNT ، SBS آن روزگار که در حال حاضر چرخه تولید سریالسازی را در اختیار دارند، هیچگاه فیلمنامه سریال تاریخی ـ حماسی تلویزیونی به این صورت خلق نشده بود. تنها نمونه موجود دهگانه تولید شبکهBBC بود؛ دهگانه بسیار ضعیفی که درباره ده تن از پیامبران الهی ساخته شده بود. ذکر تمام این استدلالها به این دلیل است که تا زمان نگارش فیلمنوشت سریال امام علی(ع) نمونهای فرنگی موجود نبود.
در بررسی روایت سریال امام علی(ع) باید در نظر داشت در مجموعههای تاریخی، خواهحقیقی، خواهاسطورهای و خواه افسانهای با توجه به مدیوم تلویزیون، نمایش جزئیات حماسی فرم اثر را سینماییتر میکند و استانداردهای نمایشی تلویزیونی تحتالشعاع قرار خواهد گرفت. مصداق چنین نظریهای را در بررسی روایت سریال اسپارتاکوس با نسخه سینماییاش میتوان یافت. در روایت سینمایی اسپارتاکوس ماجرا(adventure) اصالت دارد و شخصیتپردازی کاملا پرداختی کمینهگرا (minimal)، غیرتوصیفی و بدون جزئیات است اما در روایت سریال،جزئیات، شخصیتپردازی ابعادی و موقعیتهای تفصیلی دراماتیک است که فیلمنوشت سریال را در برمیگیرد.
شخصیتهای سیاه و فعال
جیجیآر مارتین، نویسنده مجموعه کتابهای تاج و تخت در گفتوگویی با نشریه آتلانتیک درباره فیلمنامههایی از جنس سریالهای اسپاتارکوس، رم وایکینگها و مجموعه بازی تاج و تخت اشاره میکند: «ساختار چنین فیلمنامههایی شبیه نمایشنامه است. اصلا روایتهای تاریخی چه حقیقی و چه مجازی قالب نمایشنامهای دارند. نقطه اتکای آثاری از این جنس با شخصیتپردازی و چیدمان گفتوگوها در محیطهای محدود است.»
از این منظر فرمولی که مارتین اشاره میکند، ساختار سریال امام علی(ع) را دربر میگیرد. اغلب پردههای نمایشی در محیطهای بسته و با دیالوگهای چند شخصیت اجرا میشود. همین فرمول امروز در سریالهای مدرن حماسی ـ تاریخی مورد استفاده قرار میگیرد. اگر سریال امام علی(ع) شامل مرور زمان نشده و تازگی خودش را حفظ کرده، دلیل این تازگی را میتوان در گفتوگوی تخصصی مارتین در هفتهنامه آتلانتیک جستجو کرد. مارتین اشاره میکند شخصیتهای محبوب و سیاه اثرش در مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت، ویژگی خاص این سریال به شمار میروند. شخصیتهای سیاه موقعیتهای داستانی را جابهجا میکنند و با حذف آنها در بستر روایت، مخاطب دچار یک شوک نمایشی میشود. مارتین این سخن را زمانی به زبان میآورد که از فرآیند تحقیق، نگارش و ساخت مجموعه امام علی(ع) تقریبا نزدیک ربع قرن گذشته است. فرمول ابداعی نویسنده سریال امام علی(ع) در دوره زمانیای به کار گرفته شد که هنوز حوزه سریالسازی تاریخی ـ حماسی رشد آنچنانی نکرده است.
ادغام تخیل و واقعیت
یکی از ویژگیهای شاخص سریال خلق شخصیتهایی است که ابعاد نمایشی پررنگی داشتند و موج انتقادها به سریال زمانی افزایش یافت که میرباقری، نویسنده و کارگردان این سریال با صراحت اعلام کرد: «80 درصد این سریال تخیل است که در ارتباط با درک و دریافتم از تحقیقات در تاریخ اسلام به این نتایج رسیدهام. اگرچه 20 درصد مکتوب تاریخی اساس قرار گرفت ولی چندان بیربط با تخیلات نیست و منشأ آن به اسناد تاریخی برمیگردد.» (*)
اعلام کارگردان به مجادلهها و نقدها دامن میزند. اگر فیلمنامه نمایشی امام علی(ع) مبتنی بر برداشتهای فردی نویسنده و کارگردان نبود، جذابیتهای روایی فعلی را نداشت و اگر سریال شامل مرور زمان نمیشود، دلیلش این است که مبتنی بر تاریخ نامکتوب و براساس تخیل نمایشی گردآوری شده؛ فرمولی که در اغلب سریالهای تاریخی ـ حماسی دنیا مورد استفاده قرار میگیرد.یکی از نقدهای چندین بار طرح شده درباره سریال این بود که پارهای از چهرههای منفی سریال به طور مبالغهآمیز فربهتر از اصل شدهاند. برای مثال شخصیت افسانهگونه قطام ـ که به این گستردگی در هیچ منبع معتبر تاریخی نیامده ـ فضای سریال را تحتالشعاع قرار داده و نقش ولید بسیار برجسته و توانایی عمر و عاص مبالغهآمیز به تصویر کشیده شده است.
باز هم برای اینکه اثبات کنیم روش مذکور چندان غیرعلمی نیست کافی است به سخنان جیجی آر مارتین در همان گفتوگوی تخصصی با آتلانتیک اشاره کنیم. مارتین اشاره میکند: «در رمان ـ سریال بازی تاج و تخت اغلب شخصیتها سیاه و خاکستری هستند، آیا شخصیتهای سپید که زوایای شخصیتی آنان قابلیت دراماتیک کمتری دارد، میتواند در پیشبرد روایت و اهداف داستانی موثر باشد؟ مخاطب از کلیشه مهجور خیر و شر گریزان است.»
کارگردان پیشرو
در سریال امام علی(ع) نمایش نیافتن کنشهای حضرت، لطمهای به روند روایی سریال نمیزند، بلکه نویسنده فیلمنوشت با وسواس حیرتانگیزی معاویه، عمروعاص مروان، ولید بنعقبه و ابوموسی اشعری طلحه، زبیر، ابا قطام و وردان را برجسته میکند و به کمک جادوی گریم، با چهرههایی متفاوت، فصاحت و بلاغت چهره متفاوتی از این شخصیتها نمایش میدهد، برای تصویرگری برشی از تاریخ که در تسخیر چنین شخصیتهایی است تا بتدریج تاثیر تحولات و مشی سیاسی علی(ع) قابل تمیز و تشخیص مخاطب باشد. حتی شخصیتهای سپید روایت مثل محمدابن ابیبکر، مالک اشتر نخعی، ابوذر غفاری و عمار یاسر تاثیر کنشگرانه مستقیم در مجموع سریال ندارند. این شیوه پرداخت در زمان پخش تقبیح میشد، اما پس از 19 سال از زمان پخش و درک درامهای پیشرو امروزی، شیوه منحصربهفرد میرباقری مورد تمجید قرار میگیرد. میرباقری در درامنویسی از عناصر تحقیق، توسعه، بسط درام و حتی طرح و توطئه به گونهای استفاده میکند که تماشاگر را در احساسات غرق کند، هر مخاطبی را با هر سطح سلیقه در تجربهای تاریخی، سهیم کند تا تماشاگر درگیر واقعه شود. وجود القا و تلقین در بطن نمایش نیست، بلکه هر آنچه هست تجربه است تا تماشاگر را به ناظری مبدل سازد که نیروی تفکرش را درباره شخصیتهای شرور برانگیزد تا تماشاگر به مرحله شناخت و تمیز رسد.
سریال امام علی(ع) نخستین انقلاب و تحول اساسی در نوع و شیوه نگارش تاریخنویسی است. امروز درباره تکنیک تاریخنویسی نمایشی با قیاسهای تطبیقی بسادگی میتوانیم به سریالهای به روز و مدرن اشاره کنیم، اما زمانی که سریال امام علی(ع) به نمایش درآمد، هنوز شبکههای تولید سریالهای مدرن و معروف تاسیس نشده بودند.
نمایش واقعیت، نه حقیقت محض
واقعیت این است که تکنیک نمایشنویسی مدرن برای مخاطب امروز با دیدن سریالهای روز جهان ملموس است. مخاطب امروز میداند که سطح و میزان عیار نمایشی شدن تاریخ چیست. ویژگی شاخص و مهمی که موجب ماندگاری سریال امام علی(ع) شد، برگردان نمایشی لحظات مبهم تاریخ است. شاید تنها میرباقری و بیضایی هستند که از حفرههای تاریخی و پیشفرضهای کمرنگ موجود در منابع نمایشی یکپارچگی روایی خلق میکنند. بیضایی در فیلم سینمایی روز واقعه و نمایش مرگ یزدگرد سوم موفق به چنین کاری شد، اما میرباقری ضمن توسعه روش نمایشنامهنویسی بیضایی، یک برهه پنج ساله تاریخی حساس از روزهای پایان خلافت عثمان بن عفان (دهه چهارم هجری) تا شهادت علی(ع) را با تخیل و تحقیق به صورت واحدهای نمایشی کوچک در کنار هم چید. شاید مهمترین عامل نقدهای سادهانگارانه در آن مقطع تاریخی در نیمه دهه 70، سیاستهای حاکم نمایشی بود، در صورتی که در مقایسه با سریالهای تاریخی که امروز در شبکههای مهم دنیا میبینیم، سریال امام علی(ع) همچنان بن مایه نمایشی پیشرو دارد.
برخی منتقدان سریال ادعا داشتند روایت جاری در سریال فرآیند روایی متغیر و منقطع است که موجب هیچ گونه دگرگونی نمیشود. در صورتی که وظیفه نمایشنامه تاریخی تنها بازتاب است، نه واقعیت محرز. نمایاندن این نکته که چگونه از نظر تاریخی شخصیتها و رویدادهای یک داستان نمایشی بهوجود میآیند و به این ترتیب چگونه در یک مقطع زمانی دیگر این شخصیتها و رویدادها میتوانستند (و هنوز هم میتوانند) متفاوت باشند، اصالت دارد. بنابراین، نمایشنامهای که به صورت سریالی نوشته شده، بهجای اینکه بازتابی از واقعیت سیاسی ـ اجتماعی رخ داده باشد صرفا تفکری پیرامون آن است. فیلمنامه امام علی(ع) چنین به نگارش درآمده است و فیلمنامه تماشاگر را ترغیب میکند تا با دیدی کلّی به آن بنگرد و در هر لحظه از آن، مفاهیم یکسانی جستجو کند. تا آن مقطع بسیاری از کارشناسان فن در حوزه فیلمنامهنویسی اعتقاد داشتند «سوژههای مذهبی قابلیت فیلم شدن ندارند» اما سریال امام علی(ع) نشان داد، این نظریه صحت ندارد. دوران امامت تا شهادت مولا علی(ع) از پرهیجانترین، غمبارترین و پرکششترین حوادث دراماتیک تاریخ اسلام است، بدانگونه که نقل حوادث این مقطع به تنهایی، شنونده را مجذوب میکند، چه رسد به اینکه با جادوی هنر هفتم در آینه تصویر ارائه شود.
* گزارشی از سریال امام علی(ع)، مجله سروش (شنبه 17 شهریور 1375) ش 802، ص 34.
جـام جـــم
علیرضا پورصباغ
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم:
با سیدمرتضی کاظمیدینان، مدیر رادیوفرهنگ درباره زیر و بم این رادیو گفتوگو کردیم