شخصیتهای زن سریال سیروس مقدم از لحاظ کمیت به پای مردان نمیرسند؛ هما، فهیمه، سارا و نیکا و یکی دو شخصیت فرعی دیگر، همین. کارکردی هم که برایشان در قصه تعریف شده بیشتر بر پایه لاپوشانی و ماستمالی خرابکاریها و دسته گلهایی است که مردانشان به آب میدهند. هما خود در پایتخت 4 و زمانی که برایش خبر میآوردند نقی روی تخت مرده شورخانه خوابیده است تا از بائو عقب نماند، بصراحت میگوید من سه بچه دارم؛ سارا، نیکا و نقی.
او در عین حال و در هر شرایطی کنار شوهر مانده و لحظهای شریک زندگیاش را تنها نگذاشته است. پایتخت 1 و زندگی در پشت کامیون آن هم در سرمای روزهای ابتدایی سال را به یاد بیاورید. او حتی زمانی که میداند موقعیتی که در آن قرار دارد حاصل اشتباهات بدون توجیه شوهرش است، باز دم برنمیآورد و در کنار او میماند.
هما در سریال پایتخت در سیر و گذر زمان به آینده هم نگاه دارد و به آنچه هست، راضی نیست. او که در سری اول این سریال برای ادامه تحصیل به تهران آمده بود، حالا مدرکش را گرفته که بماند، عضو شورای شهر هم است و آنقدر نزد مردم شهرش مقبولیت دارد که او را به عنوان نماینده اول دیارشان به شورا بفرستند. او به نوعی در این چهار سری از سریال از همسرش نقی جلو زده و شوهر را کاملا تحت تاثیر شخصیت خود قرار داده است. او حسادتهای شوهر را برمیتابد و حتی سنگاندازیها و چوب لای چرخ گذاشتنهایش را با بردباری تحمل و حتی مدیریت میکند. هما در هر موقعیتی و تحت هر شرایطی همسری خوب برای نقی و مادری مهربان برای دخترانش است. او همیشه کنار شوهرش مانده، اما بلندپروازیهایش را هم حفظ کرده و گامهای بلندش را برای پیشرفت برداشته و حالا نماینده اول مردم شهرش در شوراست. او در عین حال و با وجود گرفتاری کاری و کمبود زمان برای فرزندانش وقت میگذارد و از نکتهای در تربیت آنان فرو نمیگذارد و اگر لازم باشد تشرشان هم میزند.
همراهی او با شوهرش تنها به همفکری و مساعدتهای ذهنی خلاصه نمیشود و زمانی که احساس نیاز میکند به میدان میآید و نهتنها بخشی بلکه همه بار اقتصادی و معیشتی را یک تنه بر دوش میکشد. هما در سری سوم پایتخت و در موسم افسردگی نقی به دلیل پایین آمدن سقف خانه و مردود شدن در مسابقههای انتخابی کشتی پیشکسوتان جهان، با راهاندازی یک آشپزخانه، نقشی اصلی و شاخص در فراهم آوردن مقدمات و مایحتاج زندگی داشت.
او نهتنها شوهرش را در موقعیتها و زمانهای مختلف همراهی میکرد که حتی عامل و مشوقی بود برای پیشرفت و قد کشیدنش. هما با پساندازش نقی را در سری اول سریال صاحبخانه کرده بود، در بخش دوم هم بر پشت کامیون و قایق نشست و تا قشم همراهی اش کرد برای رساندن گنبد و گلدسته، در سری سوم نقش دوپینگ روحی را برای همسرش بازی کرد و سهمی اساسی داشت در احیای روحیه شکستخوردهاش و بازگرداندن امید به زندگی و در نهایت قهرمانیاش در دنیا و حالا در پایتخت 4 به جایی رسیده که باید اوضاع را به گونهای مدیریت کند که مرزی ترسیم شود میان مسائل خانوادگی و امورات کاری و حرفهایاش. به تعبیری دیگر، هما همیشه نقش یک نردبان را برای نقی بازی کرده است تا او خود را بالا بکشد و از زمانه عقب نماند.
آنچه این نقشآفرینی و تاثیرگذاری هما را بیشتر در چشم بزرگ میکند، تعریف درست، منطقی و نزدیک به واقعیت از روابط زن و شوهری در سریال پایتخت است. نقی و هما بر سر خیلی از مسائل با هم اختلافنظر دارند. آنها گاهی حتی با هم درگیری لفظی پیدا کرده و بگو مگو میکنند و کارشان به قهر هم میکشد. اما رگههایی از عشق و علاقه را در تکتک حرکات، گفتار و کنشهایشان میتوان رصد کرد. نقی با وجود همه حساسیتها و حسادتهایی که به هما و موقعیت تازه شغلی و اجتماعیاش دارد پس از یک دعوای زن و شوهری، شاخه گلی را به نشانه تمایل برای آشتی در کفش هما میگذارد و او هم با پیامکی محبتآمیز جواب میدهد؛ محبت جواب محبت. همین طراحی و شخصتپردازی درست و حساب شده است که رفتار هما و نقی را در جایگاه یک زن و شوهر برای بیننده باورپذیر و منطقی میکند.
زنان سریال پایتخت و گل درشتترینشان هما، شاید به اندازه مردانشان در پیش بردن داستان نقش و سهم نداشته باشند؛ اما تاثیرشان در روند قصه و شکلگیری حوادث فیلمنامه مشهود و غیرقابل انکار است. آنها به نوعی نقش یک عامل بازدارنده و به تعبیری دیگر، ترمز را برای شخصیتهای مذکر سریال بازی میکنند. در عین حال نمادی هم هستند از زنان ایرانی به دور از هر گونه غلو و بزرگنمایی. زنانی که به عنوان بهترین دوست کنار همسران خود هستند و در عین حال، از خود نیز غافل نشده و دغدغه پیشرفت دارند و قد کشیدن.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد