چطور شد تهیهکنندگی این سریال را پذیرفتید؟
به نظرم هر کاری تعریف خودش را دارد و تم داستان زمینه اجرا را مشخص میکند. سریال جاده قدیم هم ویژگیهایی داشت که مرا برای تولید ترغیب کرد، چون فضای این اثر با دیگر آثار نمایشی متفاوت است و به همین دلیل قصه میتوانست برای بینندگان هم جذاب باشد.
این سریال در گونه کارهای جادهای جستجوگرانه است. به همین دلیل نمیتوانستیم داستان سریال جاده قدیم را در یک لوکیشن ثابت روایت کنیم. الزام قصه بود که شخصیتها سر از فضاها و لوکیشنهای مختلف در بیاورند. بضاعت قصه این را ایجاب میکرد.
معتقدم حساسیتهایی که برای لهجه ایجاد میشود، واقعاً مقوله بی ربطی است. این در حالی است که در هر کشوری تعدادی لهجه وجود دارد، اما نمیدانم چرا در کشور ما وقتی در آثار نمایشی از لهجه استفاده میکنیم. غرضورزیها شروع میشود و ما با حاشیههای زیادی روبهرو میشویم.
همه آدمها ریشهشان به قومیتی بر میگردد و مسلماً هیچ کس نمیخواهد خودش را مسخره کند. بنابراین ما هم میخواستیم به لهجهای برسیم که توهینی به کسی، قومی یا فضای خاصی نباشد. به همین دلیل این کار ما را دشوار میکرد و سختی کار این بود که نمیخواستیم لهجه هویت مشخص داشته باشد.کار بازیگران در این شرایط راحت نبود، چون باید هم خودشان به هماهنگی میرسیدند و هم اینکه آنقدر خوب صحبت میکردند که مخاطب با شخصیتهای قصه ارتباط برقرار میکرد.
قبلاً هم کاری تولید کرده بودید که تعدد لوکیشن داشته باشد؟
بله، سریال مهرآباد هم این ویژگی را داشت. آنچه اهمیت دارد این است که تهیهکننده با اشراف به کار بتواند به خوبی از پس آن بر بیاید.
پیدا کردن لوکیشن کار راحتی نیست، شما در این باره با مشکلی رو به رو نشدید؟
عواملی که با من کار میکنند میدانند به شدت نسبت به انتخاب لوکیشن سختگیر هستم، چون لوکیشن باید با فضای قصه همخوانی داشته باشد. نقشه راه ما هم از ابتدا برای تولید سریال جاده قدیم، مشخص بود و این مساله فقط شامل حال لوکیشن نمیشد، بلکه فیلمنامه، بازیگر و دیگر عوامل سازنده کار هم در بر میگرفت. تلاش کردم سریال جاده قدیم جنبه سرگرم کننده و هم آموزشی برای مخاطب داشته باشد.
شنیدهایم در ابتدا برای این سریال لهجه لری انتخاب شده بود، اما بعد به کرمانی رسیدید تا اینکه در نهایت لهجه یکی از روستاهای لواسان انتخاب شد، چرا این همه تردید داشتید؟
داستان این سریال درباره چند نفر است که همراه گاوشان از شهرستان به تهران میآیند و در ادامه با گم شدن گاو درگیر ماجراهای متفاوتی میشوند. برای باورپذیری قصه تصمیم گرفتیم بازیگران با لهجه صحبت کنند.
اما بازیگران در این باره گلایه داشتند و میگفتند که در زمان تولید سریال با لهجه بلاتکلیف بودند و تهیهکننده از آنها میخواست غلظت لهجه را کم کنند و کارگردان عکس این را میخواست، چرا این دو گانگی در کار ایجاد شد؟
دو گانگی نبود، به هر حال حساسیتهایی وجود داشت که ما باید مراقب این مساله بودیم. ضمن اینکه ما با رسانهای طرف هستیم که عموم مردم را در بر میگیرد و باید همه جوانب را در نظر میگرفتیم به همین دلیل من از بازیگران میخواستم که لهجهشان را تلطیف کنند تا بیننده متوجه افعال شود و بهتر با لهجه ارتباط بر قرار کنند.
به نظر من زمانی که ما سریالی را تولید میکنیم باید سعی کنیم فضا، شخصیتها و داستان برای مخاطب ملموس باشد، چون در غیر این صورت در کارمان موفق نخواهیم شد.
آیا بخشهایی از سریال را قبل از پخش دوبله کردید؟
نه، نمیتوانستیم دوبله کنیم. البته دوستان این پیشنهاد را به ما دادند، اما به نظر من این کار امکانپذیر نبود، به همین دلیل پخش این اثر یک سال به تعویق افتاد. دوبله سریال مثل این بود که تابلویی با رنگ زرد کار شده و بعد یک دفعه بخواهیم این تابلو را مشکی رنگ کنیم. مسلماً در این شرایط تابلو دیگر نه هویت زرد خواهد داشت و نه مشکی و هویت اصلی کار زیر سوال میرفت. به همین دلیل زیر بار دوبله نرفتم.
تعریف سریال کاملاً مشخص بود و من نمیخواستم بعد از تولید این اصول را تغییر بدهم. البته قبول دارم روی رسانه ملی حساسیتهای زیادی وجود دارد، اما این حساسیتها نباید موقع پخش به تهیه کننده گفته شود. ای کاش دوستان زمانی که فیلمنامه یک اثر نوشته میشود نظارت دقیق بر کار داشته باشند و این نظارت هم به دور از سلایق شخصی باشد.
مسلماً وقتی فیلمنامه به مرحله تولید میرسد متحمل هزینههای فراوان میشود و زمانی که تصویربرداری یک اثر آغاز میشود شما دیگر نمیتوانید به عقب برگردید و باید به سمت جلو حرکت کنید، چون نیروی انسانی و هم امکانات مالی هزینه شده است. بنابراین هرگونه آشفتگی منجر به ایجاد مشکل میشود.
پخش و پالایش فرآوردههای نفتی از این مجموعه حمایت کرد؟
بله.
جالب است که ما در این سریال شاهد تبلیغات گل درشت نیستیم و در قالب دیالوگها بین شخصیتهای قصه درباره گاوشان به سرمایه ملی هم اشاره میشد. مثلاً در یکی از دیالوگها نعمت این جمله مطرح شد که گاو سرمایه است از شیر او ماست، پنیر و... گرفته میشود.
به نظرم تبلیغات حامی مالی نباید واضح و روشن باشد. برخی مواقع دوستان تبلیغات گل درشت در کار استفاده میکنند و مخاطب هم پس میزند و علاقهای به پیگیری سریال ندارد. این نوع تبلیغات به جذابیت داستان هم لطمه میزند و تاثیری هم در کار سفارش دهنده نخواهد داشت ولی ما به جای مستقیمگویی در قالب دیالوگها میگوییم که نفت ثروت نیست، بلکه سرمایه است. به نظرم این نکات در ذهن مخاطب نشسته و حتی مردم از تکیه کلامهای نعمت و طینت هم در کوچه و خیابان استفاده میکنند.
چرا طنز بخشهایی از قصه زیاد میشود و بر عکس بعضی بخشها به سمت جدی بودن حرکت میکند، هدفتان از این کار چه بود؟
این کار کاملاً حساب شده است. برخی مواقع در آثار کمدیها شاهد بداهه هستیم. یعنی موقعیتها و فضاهایی روی کاغذ نوشته میشود و بر این اساس بازیگران هم به کنش و واکنشهایی میرسند و آنها را در کار اعمال میکنند، ولی سلیقه من اصلاً این طور نیست و معتقدم این نوع فضا دیگر جواب نمیدهد و نخنما شده است.
من در همه کارهایم قائل به فیلمنامه هستم و عوامل را ملزم میکنم که بر اساس فیلمنامه کار کنند. سریال تلویزیونی جاده قدیم هم کمدی است و هم درام و حتی در برخی بخشها پلیسی هم میشود. ضمن اینکه کمدیهای این سریال بر مبنای موقعیتهایی است که در کار ایجاد میشود.
نگران نبودید که فضای سریال منجر به سردرگمی مخاطب شود بالاخره سریال کمدی است یا جدی؟
نه، چون معتقدم همیشه شور و شیرین کنار هم جذابتر میشوند، فضای سریال جاده قدیم هم برای مخاطب مفرح و شیرین شده است.
فاطمه عودباشی/گروه رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد