اگر شما هم از هواداران ورزش باشید یا این‌که اخبار و تصاویر مربوط به چهره‌های مشهور دنیا از جمله ورزشکاران را دنبال کنید، هیچ‌گاه از دیدن و شنیدن داستان یک ورزشکار حرفه‌ای ثروتمند که تصمیم می‌گیرد بخشی از ثروت خود را به امور خیریه اختصاص دهد، اجتناب نمی‌کنید.
کد خبر: ۸۰۵۱۶۳
آسیب‌شناسی نگاه‌های خیریه ستاره‌ها

مانند عکس‌هایی که از خرید اسباب بازی‌های گرانقیمت آنها برای یک کودک بی‌سرپرست منتشر می‌شود و از آنجا که شبکه‌های اجتماعی روز به روز گسترده‌تر می‌شوند و خدمت‌رسانی‌شان به چهره‌های مشهور افزایش پیدا می‌کند، این عکس‌ها خیلی زود مجلات، شبکه‌های تلویزیونی و فضای مجازی را پر می‌کنند. شاید از دید برخی از مردم این تنها به رخ کشیدن ثروت باشد، اما برای برخی دیگر که با افراد محبوب زندگی می‌کنند، دیدن این عکس‌ها و تصاویر از نان شب واجب‌تر است! اکنون دیگر کم نیستند آن دسته از ورزشکارانی که پول خوبی از ورزش به جیب می‌زنند و خیلی از آنها بخشی از این پول را صرف امور خیریه می‌کنند.

مهم‌تر از این کار، استفاده آنها از موقعیت اجتماعی و محبوبیت‌شان برای آگاه کردن مردم نسبت به کار انساندوستانه‌ای است که انجام داده‌اند؛ مردمی که ممکن است در میان آنها کسانی باشند که بیش از ستاره‌‌ها برای کارهای خیریه هزینه می‌کنند. بسیاری از ورزشکاران دور از چشم هوادارانشان و به‌طور خستگی‌ناپذیر برای کسب درآمد و اعطای آن به ساخت و توسعه بنیادهای خیریه و کمک به انسان‌هایی که آینده روشنی ندارند، تلاش می‌کنند. برای آنها کار بشردوستانه فراتر از یک بار حضور در سال در بیمارستان کودکان بیمار یا عکس گرفتن و امضای آن به عنوان یک خاطره است. آنها به دنبال کارهای تضمین‌شده هستند و علاقه دارند برای بهبود زندگی مردمی که شاید هرگز آنها را در زندگی‌شان ملاقات نکنند، کارهایی برنامه‌ریزی شده و منسجم انجام دهند تا اثرات بهتری در جامعه خود ایجاد کنند. آنها امیدوارند که بتوانند چیزی را خلق کنند که حتی پس از کنار رفتن از ورزش و فراموش‌شدن، همچنان امید زندگی را برای مردمی که اوضاع مناسبی ندارند، زنده نگه دارند. آنها سخت تلاش می‌کنند، خوب پول درمی‌آورند و از آن بخوبی استفاده می‌کنند؛ استفاده‌ای که می‌تواند در دنیای ما تفاوت ایجاد کند. تفاوت نه تنها برای مردمی که برایشان کارهای خیریه انجام می‌دهند بلکه برای همه مردمی که روی کره خاکی حضور دارند. آنها این‌گونه زندگی می‌کنند تا دنیا به جایی بهتر برای زندگی تبدیل شود.

قرار گرفتن در مسیر درست

در میان ورزشکاران حرفه‌ای، تاسیس موسسه‌های خیریه شخصی به یک کار مرسوم تبدیل شده است. اکنون بسیاری از ورزشکاران به انجام امور خیریه تشویق می‌شوند، اما برای کمک به آنها راهنمایی‌های درستی در دسترس نیست. با این حال شاهد آن هستیم که تعداد ورزشکارانی که به دنیای بشردوستی وارد می‌شوند، روبه افزایش است. در عوض در دوره‌ای که همه مردم و جامعه‌شناسان به دنبال یافتن پاسخ میزان اثرگذاری این گونه موسسات خیریه بر جامعه هستند و روی آن تمرکز کرده‌اند، می‌بینیم که برخی از این موسسات یا از مسیر خود خارج می‌شوند یا فعالیت خود را متوقف می‌کنند. زمانی فعالیت یک موسسه از روند طبیعی خود خارج می‌شود که ورزشکار از کارهای بشردوستانه برای درآمدزایی یا افزایش شهرت خود استفاده می‌کند. چهره‌های معروف ورزشی معمولا شانس مصاحبه بالایی در شبکه‌های تلویزیونی دارند و معمولا آنهایی که درگیر کارهای بشردوستانه هستند، با سوالی در مورد این مساله مواجه می‌شوند تا آخرین فعالیت‌های خود را در این زمینه عنوان کنند. تیم‌های ورزشی هم معمولا فعالیت‌هایشان را در این زمینه در میان اخبار سایت اینترنتی خود قرار می‌دهند تا هوادارانشان را از آن با خبر کنند. اینها می‌تواند یکی از عوامل خارج شدن این‌گونه فعالیت‌ها از روند طبیعی باشد.

گزارشی از شرایط امور خیریه

وال استریت ژورنال در گزارشی از فعالیت 85 موسسه خیریه که به صورت شخصی توسط ورزشکاران اداره می‌شود، عنوان کرد که 35 موسسه بیش از 75 درصد درآمد خود را صرف برنامه‌های خیریه می‌کنند که این میزان برای یک موسسه استاندارد است. از سوی دیگر ESPN در گزارشی از 115 ورزشکار حرفه‌ای که موسسه خیریه دارند، آمار دیگری از فعالیت‌های آنها ارائه داد. به نوشته این سایت 74 درصد از این موسسات فاقد اثرگذاری مناسب در برطرف‌کردن مشکلات اجتماعی هستند. این گزارش می‌افزاید که بسیاری از ورزشکاران برای فرار از پرداخت مالیات به این کار روی می‌آورند که البته نمی‌توان این را به همه آنها نسبت داد، اما انتقاد از این موسسه‌ها زمانی آغاز می‌شود که بدانیم بیشتر آنها توسط خود ورزشکاران، خانواده و دوستان‌شان اداره می‌شود؛ افرادی که هیچ یک تجربه‌ای در این زمینه ندارند و بیشتر هزینه‌هایی که انجام می‌دهند، خارج از مقدار استاندارد است. این ورزشکاران ترجیح می‌دهند دوستان و خانواده‌شان را به عنوان کارمندان موسسه استخدام کنند چرا که به اعتقادشان آنها بیشتر اهداف موسسه را درک می‌کنند و علاقه دارند با دستمزدی اندک یا حتی رایگان کار کنند. به عنوان مثال موسسه استیو نش، ستاره بسکتبال تیم لس‌آنجلس لیکرز به 2 کارمند خود در مجموع 27 هزار دلار در سال می‌پردازد. این دو کارمند یکی خواهر نش و دیگر دوست دوران کودکی هستند که مدیریت اجرایی موسسه را هم به عهده دارد. نش می‌گوید پیدا کردن کارمندی که با این میزان دستمزد در موسسه کار کند، کار دشواری است.

شاخص‌ترین چهره‌ها

با این حال بسیاری از این موسسات تاثیرات زیادی در بهبود شرایط زندگی افراد ناتوان داشته‌اند و در کنار آن تاثیرات اجتماعی خاص خود را هم در میان هواداران ورزشکارانی که موسسه را تاسیس کرده، ایجاد کرده‌اند. برای مثال موسسه خیریه تایگر وودز که برای کودکان تاسیس شد، تا پایان سال 2008 به دارایی 82 میلیون دلار دست پیدا کرد. همچنین موسسه لانس آرمسترانگ در همین زمان به ثروت 34 میلیون دلار دست پیدا کرد. در این میان ورزشکاران مرد به نسبت ورزشکاران زن موسسات بیشتری ایجاده کرده‌اند که این می‌تواند ناشی از درآمد بیشتر آنها باشد. بالا بودن درآمد نقش مهمی در ترغیب یک ورزشکار به انجام کارهای بشردوستانه دارد. با این حال زنان ورزشکاری مانند «کریس اورت»، برترین تنیسور زنان جهان در دهه 80 میلادی که 18 قهرمانی رقابت‌های گرنداسلم جهان را در کارنامه‌اش دارد، در سال 2005 موسسه خیریه‌اش را دایر کرد و در همان سال نزدیک به یک میلیون دلار برای این موسسه درآمدزایی کرد.

منبع: گاردین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها