لوریس چکناواریان در ابتدای این برنامه پیرامون نحوه تولید و ساخت اپرای «رستم و سهراب» توضیح داد: دلایل زیادی باعث شد تا این اپرا را بنویسم. یکی از این دلایل این بود که از بچگی عاشق صدای شیر خدا بودم و هر موقع که به زورخانه می رفتم شیفته صدای مرشد و ضرب زورخانه او می شدم. در ۱۳ سالگی اسم رستم را در زورخانه شنیدم و بعد از آن داستان رستم و سهراب را مطالعه کردم. از همان موقع عهد کردم اگر روزی اپرا بنویسم حتما ابتدا اپرای رستم و سهراب را بنویسم که البته کار آسانی نبود زیرا نوشتن اپرا به دانش زیادی نیازمند است.
وی با اشاره به تاثیر آیین های مذهبی در تکامل این اثر گفت: هر ساله در محرم هزاران نفر طبل و سنج و زنجیر می زنند که این سنت در ذهن من ماندگار شد و باعث شد الهامات زیادی از این اتفاق در ذهن من روی دهد. البته در ابتدای کار نمی دانستم باید چه کار کنم. اما وقتی تحصیلاتم در اروپا به پایان رسید و یکی از دوستان در آن زمان ما را تشویق کرد تا برگردیم و در ایران کار کنیم من هم به وی گفتم در صورتی برمی گردم که سفارش ساخت این اپرا را برای من بگیرید هرچند وی تلاش زیادی برای انجام این کار کرد اما عده ای کارشکنی کردند و مانع از به سرانجام رسیدن این کار می شدند. آنها نظرات مخالفی نسبت به ساخت این اثر داشتند. عده ای نوع وزن شعر را برای اپرا و عده ای محتوای آن را مناسب نمی دیدند. از اساتید مختلفی برای ساخت این اپرا کمک گرفتم و نظراتشان را جویا می شدم که از میان آنها می توانم به حسین تهرانی و احمد عبادی اشاره کنم. جا دارد در اینجا یادی هم از استاد خالقی بکنیم. خالقی از کسانی بود که وقتی پیشنهاد نوشتن این اپرا را با وی در میان گذاشتم گفت: «بنویس و حتما بنویس.»
چکناواریان در ادامه صحبت های خود افزود: به علت مشکلاتی که داشتم، قبل از اتمام اعتبار گذرنامه ام به سالزبورگ در اتریش نزد کاربورف آهنگساز شهیر آن موقع رفتم و موضوع اپرا را با وی در میان گذاشتم. وی از من خواست تا چند خط از آن را برایش اجرا کنم بعد از شنیدن چند قطعه نسبت به کار نظر بسیار مساعدی پیدا کرد و حاضر شد تمام مخارج من را متقبل شود. وقتی نوشتن اپرا تمام شد متوجه شدم در آنجا نمی توانم این کار را اجرا کنم چون غرب زدگی حکفمرما بود و کار ایرانی اجرا نمی شد. در واقع کسی تا به حال اپرا برای زبان فارسی ننوشته بود. من هم از سویی کار جدیدی کرده بودم و از طرفی جوان بودم و تجربه کافی برای اجرای چنین کاری را نداشتم و بعد از آن مدت زمان زیادی طول کشید تا دعوت به اجرا شدم.
وی با بیان اینکه ۲۵سال طول کشید تا سازگاری ارکستر با اشعار درست شود، تصریح کرد: تجربه سختی را پشت سر گذاشتم تا رسیدم به این مرحله که بتوانم هارمونی های مخصوصی برای این داستان به وجود بیاورم. در همه اپراهای دنیا آهنگساز با شاعر با هم می نویسند و همکاری این دو با هم مشترک است تا اگر شعر یا موسیقی نیاز به تغیراتی داشت آن تغیرات اعمال شود تا شعر به موسیقی بخورد و یا بالعکس. در اپرا باید حروف به صورت صدادار ادا شود و نمی شود حروف بی صدا را خواند. نکته دیگری که وجود دارد این است که تلفظ واقعی کلمات فارسی چیزی است که بر اساس دوران هخامنشی است. به عنوان مثال ما نمی گوییم رزم می گوییم رازم. این تلفظی است که در ایران باستان بوده است. خواننده هایی هم که برای این کار در نظر گرفته بودم از ملیت های مختلفی بودند و این اتفاقی طبیعی است.
این آهنگساز پیشکسوت موسیقی افزود: در اپرای وین که «اتللو» را اجرا می کردند خواننده ها از زبان های مختلف برای اجرای برنامه انتخاب شده بودند. علت آن هم این است اکثر شنونده ها می دانند داستان از چه قرار است و از این رو نمایشنامه مهم نیست و موسیقی اولویت دارد، تئاتر نیست که شما بخواهید داستان را متوجه شوید. البته باید بگویم من در خلق این اپرا سعی کردم به مفهوم کلمه بپردازم. در تمام نبردها موسیقی براساس موسیقی زورخانه است و مراسم تشییع سهراب بر اساس موسیقی محرم و طبل و سنج و زنجیر است.
امیدوارم این اپرا با حضور نوازنده های ایرانی اجرا شود
پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی نیز در پایان نمایش این اپرا گفت: میراث معنوی گنجینه های هنر هر کشوری بسیار ارزشمند و قابل احترام است. چکناواریان در طول ۵ دهه فعالیتش ثابت کرده که موسیقیدانی پویاست. استمرار و منحنی فعالیت های وی گواه این مطلب است. از آن جایی که علاقه و تخصص من در موسیقی فیلم است وقتی برای اولین بار فیلم «بیتا» را دیدم با نگاهی نو در عرصه موسیقی فیلم با آهنگسازی ایشان آشنا شدم. در واقع امثال چکناواریان در ساخت موسیقی فیلم پیشرو بوده اند. چنین کسانی که حضوری مثبت و سازنده و مستمر در فعالیت های موسیقایی داشته باشند همچون لوریس چکناواریان و یا احمد پژمان بسیار کم هستند. این عزیزان در دوره ای فعالیت می کردند که مخالفت های زیادی نسبت به نوآوری در موسیقی توسط اساتید آن موقع صورت می گرفت و فعالیت های این هنرمندان نامدار بسیار ارزشمند است.
وی در پایان صحبت هایش اجرای این اثر توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری علی رهبری را دور از ذهن ندانست و گفت: امیدوارم این اپرا توسط ارکستر سمفونیک تهران و نوازنده های ایرانی اجرا شود. در حال حاضر خوانندگان خوبی داریم که می توانند اشعار این کار را با توانایی بالایی اجرا کنند. سولیست های ما نیز با اجرای سمفونی شماره ۹ بتهون نشان دادند از قابلیت های بالایی برخوردارند و می توانند آثار فاخر را به زیبایی اجرا کنند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد