
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یکی از خبرنگاران اهمیت این مراسم را اینگونه تشریح میکند: حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات در حقیقت سومین منبع درآمد دولت است و بعد از نفت و مالیات کلانترین درآمد برای کشور را همین حوزه دارد، اما تفاوتش با نفت این است که درآمد این حوزه بازیگران و تخصصهای فوقالعاده پیچیده و زیادی دارد که در نهایت مردم هزینه آن را پرداخت میکنند، حالا اگر رسانهها در این زمینه هوشمندانه و دقیق کار نکنند اتفاقات و آسیبهای بزرگی در پی خواهد داشت، برای همین خود وزارت ارتباطات هر سال یکبار برترینهای این حوزه را انتخاب میکند و امروز هم در پنجمین جشنواره ملی فاوا نوبت برندگان امسال است.
با این توضیحات به داخل سالن میروم و آن دوست خبرنگار، یکییکی مدیران مختلف را نشانم میدهد و تازه میفهمم همه مدیران شرکتهای بزرگ مخابراتی و اینترنتی و موبایلی یک جا جمع شدهاند تا برترینهای فناوری کشور را بشناسند.
شرکتها در زمینههای مختلف سایبری یکی یکی تقدیر میشوند و البته در برخی شاخهها هیات داوران برندهای را حائز شرایط نمیداند، نوبت به رسانه که میرسد همه میفهمند امسال برای اولین بار یک برنامه تلویزیونی توانسته است رای مثبت داوران را جلب کرده و بهعنوان برترین برنامه این حوزه انتخاب شود. سعید نوریآزاد، تهیهکننده و سردبیر این برنامه توسط معاون اول رئیسجمهور و وزیر ارتباطات تقدیر میشود.
بعد از مراسم در خلال شلوغی برنامه این برنامهساز که مشغول ضبط قسمت جدید برنامهاش بود فرصتی پیدا میکنم تا با او درباره برنامهای که توانسته میان اهل فن کلی سر و صدا کند گپ و گفتی داشته باشم و موضوع وقتی جالبتر میشود که میفهمم از سال 86 تا همین یکی دو سال قبل همکار ما در تحریریه روزنامه جامجم بوده است.
سعی کردم وقت بیننده تلف نشود
سعید نوریآزاد در پاسخ به اینکه چه مزیتی در برنامهات هست که میگویند «متفاوت است» بسادگی میگوید «احترام به مخاطب».
صحبتش را اینگونه تشریح میکند: سالها مخاطب تلویزیون بودم و بعدها که در رشتههای فناوری اطلاعات و رسانه تحصیل و تحقیق کردم، ناخودآگاه برنامهها و رسانهها را از دیدگاه یک مخاطب حرفهای تحلیل میکردم، علت موفقیت برخی برنامهها را جستجو میکردم و بر ساختار رسانهها جدای از محتوای آنها هم تحلیل داشتم، اما در چند سال اخیر برخی برنامههای تلویزیونی از کیفیت لازم برخوردار نبود. من در این برنامه فقط سعی کردم مردم را ـ چه بیننده اتفاقی برنامه باشند و چه مخاطب خاص ـ محترم بدانم و برایشان حداقل یک گوشه از برنامه را جذاب کنم، چه یک خانم مسن خانهدار و چه یک وزیر هرکدام لازم بود یک چیزی از برنامه بفهمند یا حداقل کسی که چند تصویر از برنامه را هم دید بیآنکه به موضوع توجه کند، بگوید برنامه قشنگی است. حالا باید مراقب زرد شدن برنامه هم میبودم که با شعار مردمگرایی و عام بودن مخاطب، آنقدر سطحی نشویم که مخاطبان اصلی ما را پس بزنند.
به جای دیده شدن تاثیرگذار باشیم
نوریآزاد که دائم اعضای تیمش را هماهنگ میکند تا طبق سناریوی او فعالیت کنند یک سوال مطرح میکند: «مردم یا مخاطب که مجریا میگن واقعا کیا هستن؟»
خودش موضوع را اینطور تشریح میکند: متاسفانه کلمه مردم از آنجا که همه انسانها را شامل میشود واقعا به کسی اشاره ندارد، برای بعضیها پناهگاه خوبی شده است و هی میگویند میخواهیم برای مردم برنامه بسازیم، اما میبینیم بودن یا نبودن بعضی برنامهها هیچ تاثیری بر دنیای بیرون ندارد، به نظر من در هر برنامه و رسانه این را بهطور جدی پیگیری کنیم که به جای دیده شدن و کثرتگرایی باید جامعه هدف را مشخص و آنها را خبر کرد، برای آنها محتوای فاخر تولید کرده و به نحو مطلوب این محتوا را به آنها رساند و اتفاقا پیگیر نظرات آنها بود، اگر برنامهای توانست تعامل با بخش فرهیخته از قشری را ایجاد کند، قطعا موفق است؛ جریان تولید پیام را شناخته و نیازی به دیده شدن زیاد هم ندارد.
وی که سردبیر برنامه هم هست برای حرفش مثالی میآورد: وقتی خواستم این برنامه را شروع کنم، گفتم من یک برنامه 10 دقیقهای میخواهم بسازم آن هم به صورت هفتگی که در شبکه آموزش پخش شود. یک عده خندیدند و گفتند ما در شبکه یک و 3 برنامه زنده داشتیم جواب نگرفتیم میخواهی اعتبار خودت را برای چه کسی خراب کنی؟
نظرات آنها طبیعی بود، چراکه آنها درگیر تفکر دلالی و تبلیغاتی بودند و شعور مخاطب و جامعه متخصص را در نظر نمیگرفتند، اما من تصمیم خود را گرفتم و با تمام مشکلات مالی و فنی شروع کردم. برنامه را به صورت آیتمهای 15 دقیقهای بستیم و همانقدر که به شکل و رنگ برنامه توجه کردیم ساختار هر موضوع را دانهدانه شکل دادیم، برای هر موضوع انیمیشن ساختیم، پلاتوها در فضای تخصصی فیلمبرداری شد، همکاری متخصصان را به کار گرفتیم تا با همان چند دقیقه بشود صحبت خاصی مطرح کرد و این کار را هم کردیم، یکراست رفتیم سراغ حساسترین موضوعات که خیلیها جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشتند، رفتیم سراغ موضوع کند شدن وایبر و درآمد مخابرات، رفتیم سراغ موشکافی تعرفهگذاری و قبوض تلفن و در پس زمینه این موضوعات عام دلایل کارشناسی را مطرح کردیم که باورهای غلط را از بین ببریم.
وقتی آنونس برنامه و پیش خبرهای آن را منتشر کردیم، امید داشتیم به موفقیت، شکر خدا موضوع هر برنامه آنقدر جدی شد که از دو روز قبل از پخش خبرنگارهای مختلف تماس میگرفتند که این هفته مهمان کیست و موضوع چیست، هر برنامه ما تبدیل میشد به یک نشست خبری و کارشناسی و با وجود همه محدودیتها آنقدری میان آنها که میخواستیم پیش افتاد که بازخوردش را میتوانستیم در فعالیتهایشان ببینیم و این موفقیت با هیچ معیار تبلیغاتچیها که تعداد بیننده و امثال آن را میسنجد همخوان نیست، برای همین میگویم دلالها و تبلیغاتچیها بلای جان رسانه شدهاند و جلوی حرفهای شدن برنامهها را میگیرند چرا که این اندیشه سنجش عددی مخاطب و وزن کردن آن با یک ترازو مثل سمی است در بدنه رسانه.
آموزش را جایگزین تبلیغ کردیم
وقتی شروع کردیم، گفتند موضوع مخابرات تبلیغاتی است نمیشود رویش تمرکز کرد، اما سختترین مرحله را توانستیم اینطور طی کنیم که به مسئولان و متخصصان گفتیم میخواهیم برنامه علمی آموزشی بسازیم و برای آن هم سناریوی دقیق نوشتیم، دقیقه به دقیقه تمام برنامه را شخصا روی کاغذ ترسیم کردم که قرار است چه رخ دهد و به این شکل موافقت گرفتیم برای شروع کار و به جای تبلیغی دیدن موضوعات تشریح و آموزش را جایگزین کردیم و تمام تلاشم را کردم که صرفا روزنامهنگار بمانم و اولویتم پیامی باشد که در خروجی برنامه به یاد میماند.
این جایزه نتیجه اعتماد مدیر شبکه و مدیر پخش به یک روزنامهنگار بود
پیشتر حدود یک سال برنامه زنده در همین شبکه داشتم، اما میدیدم که برنامه نیروی لازم را ندارد، تهیهکننده همیشه از کمبودها میگفت از آنها خواستم در بخش محتوا به من اعتماد کنند، در عوض هرچه در شکل و ساختار بخواهند اصلاحات انجام میدهیم، حدود چهار ماه پیش تولید به درازا کشید و محتوای برنامه را صحنه به صحنه و جمله به جمله مراقبت کردیم، محصول کار را هم خودتان امروز دیدید، بین هفت برنامه تخصصی زنده و تولیدی که شبکههای 1،3،4 و 5 در همین حوزه روی آنتن دارند برای اولین بار یک برنامه تخصصی توانست رای هیات داوران را کسب کند، بازتاب اخبار و موضوعات هم در فضای مجازی و خبرگزاریهای رسمی خودتان میتوانید ببینید، اینها همه نتیجه یک همکاری و اعتماد بود از طرف مدیر شبکه و مدیر پخش که در حقیقت گروه تولیدی برنامه هم بود و تیم ما که چند روزنامهنگار و عوامل فنی بودند.
ادبیات برنامه تخصصی را تغییر دهیم
میبینیم که در این سالها به موازات شبکههای تلویزیونی رسانههای مجازی آنچنان رشدی یافتهاند که اگر بگوییم مردم به آنها بیشتر گرایش دارند، حرف بیراهی نزدهایم اما یک نکته خیلی مهم را نباید فراموش کنیم که رسانهای مانند تلویزیون یا مجلات چاپی شاید دیگر حتی به اندازه یک سایت معمولی هم بیننده نداشته باشند، اما این رسانهها در حقیقت محل دسترسی به تیم حرفهای تولید محتوا هستند، آن هم محتوای تخصصی، پس نباید با ترس و لرز از این یاد کنیم که فلان برنامه بازخورد گسترده و فوری ندارد پس به درد نمیخورد، چراکه بسیاری از این تیمهای برنامهسازی تعامل با مردم را فراموش کردهاند و از همه مهمتر ادبیاتی که بر حوزههای تخصصی مخصوصا حوزههای فنی و مهندسی حاکم شده است باعث شده تا تقریبا هیچ سازمان و ارگان و نهادی محتوای تخصصی تولید نکند و همه بروند سمت تیزر و سریالهای عامهپسند.
مشارکت به جای تبلیغ
تهیهکننده رادیکال 7 در انتهای صحبتش گفت: متاسفانه برخی مشکلات از جمله شرایط اقتصادی باعث شد برنامه مشارکتی بهعنوان منبع درآمد تلقی شود و به جای صرف هزینه برای تیم تولید محتوا و تولید کار حرفهای کارهای سطحی تولید شود طبیعی است مخاطب هم در درازمدت بازخوردی به این برنامهها نشان نمیدهد، قصد داریم با وجود اینکه حالا کار ما هم سختتر شده باز هم آیندهنگر باشیم و به سازمانهایی که قصد فرهنگسازی دارند کمک کنیم آموزش عمومی را جایگزین تبلیغ کنند، این کار در بلندمدت تاثیر خود را نشان میدهد که انشاءالله موفق شویم.
قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: