کرهایها در این دسته از آثار سراغ افسانههای قدیمی خودشان رفته و با تکیه بر جذابیتهای نهفته در آنها، قصههای خود را روایت کردهاند. در حقیقت میتوان قصههای یاد شده را نقطه قوت این آثار به حساب آورد که ریشهای عمیق در فرهنگ این کشور داشته و به واسطه غنای موجود در آن مورد توجه مخاطبان گوناگون از فرهنگهای مختلف قرار گرفتهاند. افسانه جومونگ، کاپیتان و دریا از نمونههای موفق پخش شده از شبکههای تلویزیونی کشورمان است که مخاطبانی میلیونی را جذب خود کرد. پیش از این هم در ابتدای دهه 70 مجموعهای شبیه جومونگ با نام جنگجویان کوهستان روی آنتن رفت که البته تولید کشور ژاپن بود اما شباهتهای زیادی به لحاظ تم و مضمون به آن داشت.
افسانه شجاعان که این روزها در حال پخش از شبکه نمایش است، نمونه دیگری از سریالهای کرهای با مضامین افسانهای است که ریشه در فرهنگ فولکلور این کشور دارد. جین یونگ که نگارش فیلمنامه افسانه شجاعان را به عهده داشته، در قسمتهای نخست بخوبی روی گذشته شخصیتهای اصلی خود کار کرده و زمینهچینیهای لازم را صورت داده است. وی در این مجموعه قصه جذاب خود را بر مبنای شخصیتی به نام لینگ خو چونگ شکل داده و دورهای از زندگی وی را به تصویر میکشد که سراسر هیجان و تعلیق است. چونگ که در کودکی یتیم شده توسط یوئه بو چن و همسرش به فرزندی پذیرفته شده و نزد آنها بزرگ میشود. یوئه که استاد شمشیربازی و هنرهای رزمی است به تعلیم فرزندخواندهاش پرداخته و بتدریج از او شمشیرزنی باهوش و ماهر میسازد. در افسانههای آن زمان روایتی مبنی بر وجود دستنوشتهای در رابطه با هنر شمشیرزنی وجود داشته که صاحبش را به قدرتی افسانهای و مافوق تصور در این رشته میرسانده است؛ دستنوشتهای که در اختیار خانواده لین بوده و سرکرده گروه چینگ چنگ (یوتانگ خای) نیز بشدت بهدنبال به دست آوردن آن از هر طریق ممکن است. وی و گروهش سرانجام لین و همسرش را دستگیر کرده تا به دستنوشته یاد شده برسند. در این میان چونگ همراه دختر استاد یوئه (یوئه لینگ شان)، پسر خانواده لین را فراری داده و رودرروی گروه چینگ چنگ قرار میگیرند. از اینجا به بعد حجم صحنههای اکشن و پر زد و خورد افسانه شجاعان با تکیه بر شمشیربازی و هنرهای رزمی که کرهایها مبدع آن بودهاند، بشدت افزایش پیدا کرده و مخاطبان در هر قسمت با حجم زیادی از آن روبهرو میشوند.
جاودانگی یکی از تمهای قدیمی و کهن تاریخ ادبیات جهان است که ریشه در روح انسان داشته و داستانهای فراوانی را شکل داده که افسانه شجاعان هم به نحوی از آن بینصیب نمانده است. در واقع عامل پیش برنده داستان در این مجموعه، همین دستنوشته است که قهرمان و ضد قهرمان را در برابر یکدیگر قرار داده و مبارزهای تمام عیار را شکل میدهد. دستنوشتهای که به فرد به دست آورنده آن قدرتی فوق العاده بخشیده و او را به یک نوع جاودانگی در این رشته میرساند. لینگ خو چونگ بهعنوان قهرمان داستان پرداخت نسبتا خوبی داشته تا آنجا که به باور مخاطب مینشیند.
یوتانگ خای نیز بهعنوان ضدقهرمان خوب از کار درآمده و اغراقهای به کار رفته در آن نیز با توجه به فضای کار چندان آزاردهنده به نظر نمیرسد. استاد یوئه نیز تلفیقی از کلیشههای استادان هنرهای رزمی در فیلمها و مجموعههای مختلف شرق آسیایی است که در جبهه خیر قرار داشته و مسیر را برای حرکت فرزندخواندهاش هموار میکند.
نقطه قوت اصلی افسانه شجاعان طراحی صحنههای جنگی آن است که کرهایها در آن شهرتی جهانی دارند. بازی بازیگران این مجموعه نیز درست همانند نمونههای مشابه خود تا اندازه زیادی اغراق شده است که در این آثار به یک قاعده تبدیل شده و مخاطبان علاقهمند به آنها نیز این قاعده را پذیرفتهاند.
قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد