وارد دانشگاه که می‌شوی، تعداد زیادی دختر و پسر دانشجو را می‌بینی که هر یک به نحوی مشغول هستند؛ یکی کتاب در دست گرفته، دیگری در حال چانه زدن با استادش است، سومی بسرعت جزوه درسی دوستش را کپی می‌کند و بغلدستی با صدای بلند با موبایلش صحبت می‌کند. چند دانشجو بستنی به دست با هم گل می‌گویند و گل می‌شنوند و چند تای دیگر در حال نشان دادن ویژگی‌های گوشی جدیدشان به یکدیگرند.
کد خبر: ۸۰۱۶۰۱

تقریبا‌ کم و بیش همه مانند یکدیگرند، اما در یک گوشه از حیاط دانشگاه پسرجوان خوش‌تیپ و قدبلندی ایستاده که میل چندانی به صحبت با دیگران ندارد و ترجیح می‌دهد در تنهایی با تبلتش در دنیای مجازی سیر کند. هر کسی جرات نزدیک شدن و صحبت کردن با او را ندارد، زیرا او برای محدوده حریم خصوصی‌اش قیمتی بسیار بالا قائل است و بخوبی می‌داند‌کسی از پس پرداختن بهایش برنمی‌آید‌ به گران‌ترین آرایشگاه شهر می‌رود، بهترین ژل را به مویش می‌زند، با جدیدترین مدل تیغ ژیلت و بهترین ژل بعد از اصلاح از صورتش پذیرایی می‌کند، تک تک لباس‌هایش را بر اساس مارک انتخاب می‌کند و حساسیت بی‌نهایت زیادی بر بلوز و شلواری دارد که بر تن می‌کند. همواره بیشترین تلاشش را برای حفظ تناسب اندام می‌کند، زیرا بخوبی می‌داند داشتن حتی یک مثقال چربی اضافه به معنای ناهماهنگ شدن لباس مدل جدید بر تنش است. زندگی برای او تنها یک معنی دارد و آن داشتن بهترین ظاهر به لطف گرانقیمت‌ترین لباس‌هایی است که به تن می‌کند و جدیدترین کیف و کفش‌هایی است که برمی‌گزیند. بخوبی می‌داند وقتی سایر همسن و سالان نگاهش می‌کنند، در پس آن چشمان نوعی حسرت و آفرین نهفته است. تعداد کمی در دل سلیقه و دارایی او را تحسین می‌کنند و عده زیادی هم چشم دیدن او را ندارند، زیرا می‌دانند هرگز و با هیچ نوع تلاشی در سن کم به پای او نمی‌رسند و از نگاه انداختن به فردی که برای دیگران ذره‌ای ارزش قائل نیست صرف‌نظر می‌کنند. او هم اینها را می‌داند و به نوعی لذت می‌برد. زندگی برای او همین یک معنی را دارد، خوش‌تیپ بودن و پوشیدن آخرین مدل مارک لباس؛ چیزی که از عهده هرکسی برنمی‌آید.

حالا بیایید و این لباس‌های شیک و ظاهر آراسته را از او بگیرید. مجبورش کنید پوششی مانند دیگران به تن کند و دست از توجه افراطی به چهره‌اش بردارد. دیگر چه چیزی برای او باقی می‌ماند؟ آیا حرفی برای گفتن دارد؟ مهارتی بلد است؟ توانایی ارتباط برقرار کردن با سایر انسان‌ها را آموخته است؟ هنر خاصی را یاد گرفته است؟ چیزی راجع به اصول اقتصادی و پس‌انداز مالی می‌داند؟ در روابط عاطفی چگونه عمل می‌کند؟ شکست‌ها را چطور پشت سر می‌گذارد؟ اصلا آیا هیچ هدف خاصی در زندگی‌اش دارد؟ بدون تردید پاسخ این پرسش‌ها منفی است.

او با لباس‌های مارک‌داری که می‌پوشد و عطر و اودکلن گرانقیمتی که می‌زند عجین شده است. بخوبی می‌داند که این طرز پوشش به همراه ماشین گرانقیمتی که سوار می‌شود و نقاب پرتکبری که به چهره می‌زند، دل بسیاری از دختران را می‌لرزاند و بین آنها رقابتی برای به دست آوردن وی برپا می‌کند. لباس‌های گرانقیمت به او اعتماد به نفس می‌دهند، به نحوی که اگر آنها را از او بگیری، ستون شخصیتش را منهدم کرده‌ای و در نتیجه روح و جسم او به سمت نابودی پیش می‌رود.

امیدوارم شما جزو این دسته انسان‌ها نباشید که مهم‌ترین دغدغه زندگی‌شان پوشیدن گران‌ترین لباس‌ها، داشتن کیف و کفش و عینک آفتابی از معروف‌ترین مارک، معطر شدن به گزاف‌ترین عطر و در نهایت زدن ماسک نخوت بر چهره باشد. با این حال اگر خودتان را در مقابل مارک و مد حتی تا حدودی ضعیف می‌بینید، هرچه سریع‌تر برای بهبود وضعیت روحی‌تان اقدام کنید. در اینجا نکاتی را ذکر می‌کنیم که با به کار بستن آنها می‌توانید خود را به مسیری بهتر هدایت کنید:

* شأن زندگی انسانی خود را دریابید: پیش از هر چیز به این بیندیشید که شما که هستید؟! یک انسان؛ اشرف مخلوقات. آفرینش شما برترین و پیچیده‌ترین دلایل را داشته و صدالبته که شما هم مانند تمامی هم‌نوعانتان در این دنیا رسالتی برعهده دارید که باید آن را به انجام برسانید. آیا تنها توانایی شما پوشیدن لباس مارک‌دار است؟ چرا مانند تولیدکننده آن برند فکر نمی‌کنید؟ او توانایی آن را داشته که چیزی را خلق کند و به وسیله آن، عده‌ای مانند شما را به پیروی از ایده‌های خود بکشاند. شما هم توانایی‌های درونی‌تان را کشف کنید تا بتوانید به آنها ببالید و نه به پوشیدن جدیدترین مارک لباس و کیف و کفش!

* به آینده فکر کنید: به 20 سال بعد فکر کنید. آیا در آن هنگام به عملکرد کنونی‌تان افتخار می‌کنید؟ هر کسی به موفقیت‌های دوره‌های پیشین زندگی‌اش می‌نازد، اما خریدن مارک جدید و استفاده از آن چیزی نیست که برای کسی قابل افتخار باشد. بالاخره این روزها می‌گذرند و زمانی می‌رسد که مارک و مد در آن جایی نخواهدداشت.

* گمگشته خود را پیدا کنید: مطمئنا کمبودهایی در زندگی‌تان وجود دارد که شما را به پیروی از مارک و مد مجبورکرده است. با خود خلوت کنید و به این بیندیشید که کدام کم و کسرها حفره‌ای عمیق را در وجود شما ایجاد کرده که شما تلاش دارید به کمک پیروی از مارک‌های معروف آن را پر کنید. راه‌های دیگری هم برای حل اختلالات درونی وجود دارد. اگر خودتان اصل مشکل را کشف نکردید یا راهکاری برای آن نیافتید، از دوستی دانا یا مشاوری دلسوز بهره بگیرید.

* مهارت بیاموزید: اگر توانایی خاصی را به طور حرفه‌ای بلد باشید، اعتماد به نفس پیدا می‌کنید و نیازهای روحی‌تان ارضا می‌شود. بگذارید تحسین و تمجید دیگران به دلیل آموخته‌ها و مهارت‌هایتان باشد، نه مارک لباس‌تان.

* دوستان بهتری انتخاب کنید: شاید تا به حال دوستانی را برای خود انتخاب می‌کرده‌اید که توجه بیش از حدی به ظاهر شما نشان می‌داده‌اند؛ اگر اینچنین است، دیگر وقت آن است که دوروبر خود را خانه‌تکانی کنید و اطرافیانی خوب برای خود برگزینید. دوستی که به صفات متعالی شما توجه نشان دهد، زندگی‌تان را زیرورو خواهدکرد. پس در اندیشه دوستانی جدید باشید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها