با محمدکاظم مزینانی، نویسنده و «آه»های تمام‌نشدنی‌اش

حرف‌های ناگفته زیادی مانده است

گفت‌وگو با محمدکاظم مزینانی

نویسندگی پول ندارد

محمدکاظم مزینانی سال قبل موفق شد بیشتر جوایز ادبی را از آن خود کند. از جایزه قلم زرین تا جایزه چشمگیر و پر سکه جلال آل‌احمد، تنها بخشی از موفقیت‌های این نویسنده بود. او با دو کتاب «آه با شین» و «شاه بی‌شین» موفق شد به این موفقیت‌ها دست یابد.
کد خبر: ۷۹۶۳۱۰
نویسندگی پول ندارد

حالا این روزها او در حال نوشتن جلد سوم و پایانی این سه‌گانه است که امیدوار است به نمایشگاه کتاب سال بعد برسد. با وجود تمام این موفقیت‌ها، مزینانی می‌گوید نویسندگی در کشور ما شغل نیست و حتی با وجود بردن این جوایز، حتی اگر درآمدش در حد متوسط هم بود بشکن می‌زد و به جزیره‌ای دورافتاده سفر می‌کرد تا در آرامش بنویسد. او می‌گوید هر رمانی که نوشته می‌شود حفره‌ای در نویسنده ایجاد می‌کند که پر شدنی نیست. گفت‌وگوی کوتاه ما را با مزینانی در زیر می‌خوانید.

سال گذشته شما موفق‌ترین نویسنده بود و توانستید اغلب جوایز مربوط به ادبیات و کتاب را از آن خود کنید. درباره حس بردن جوایز ادبی برای ما بگویید و این‌که آیا این جوایز می‌تواند اوضاع نویسنده را به لحاظ معیشت سر و سامان دهد؟

جایزه کتاب گرفتن چیز بدی نیست و اگر نویسنده‌ای در قبال جایزه گرفتن بگوید بد است یا رو ترش کند، برای من سوال‌برانگیز خواهد بود. اما فارغ از قضایای پوزیسیون و اپوزیسیون که در فضای نشر ایران وجود دارد، من فکر می‌کنم حتی نویسندگان آن ور آبی هم بدشان نمی‌آید یک جایزه ادبی در ایران ببرند. منتها به شرطی که شرایط طبیعی باشد که البته این طور نیست. در همین شرایط وانفسا که تیراژ کتاب‌ها به 500 نسخه و 1000 نسخه رسیده، کتابی چند بار از یک نویسنده تجدید چاپ شود، می‌تواند اتفاق خوبی برای آن نویسنده باشد. الان انتشارات سوره مهر کتاب‌هایش را در تیراژ 2600 نسخه منتشر می‌کند. در خبرها می‌شنویم که می‌گویند مثلا کتابی چند بار تجدید چاپ شده است، اما تجدید چاپ در چه تیراژی؟ این‌که کتاب 500 نسخه‌ای تجدید چاپ شود چقدر مهم است؟ جوایز ادبی کاری می‌کنند که برای یک کتاب تقاضا ایجاد شود و همین تقاضا روی تیراژ کتاب و تجدید چاپ آن تاثیر می‌گذارد.

قسمت دوم سوالم را جواب ندادید. انتقادات بسیاری از سوی نویسندگان مطرح می‌شود که نویسندگی در کشور ما شغل نیست. می‌خواهم از موفق‌ترین نویسنده سال قبل بپرسم آیا با جوایزی که بردید می‌توانیم بگوییم وضعتان خوب شده؟

اگر قرار بود جوایز ادبی کاری کند که درآمد یک نویسنده به حد متوسط جامعه برسد باز جای شکرش باقی بود. اگر قرار بود این جوایز زندگی مرا تغییر دهد، جای شکرش باقی بود. واقعا بشکن می‌زدم و می‌رفتم سفر. می‌رفتم به جزیره‌ای دورافتاده و با خیال راحت می‌نوشتم. هر کتاب چکیده زندگی یک انسان است. با نوشتن هر رمان حفره‌ای در نویسنده ایجاد می‌شود که تا آخر عمر قابل پر کردن نیست. اما با پول نویسندگی نمی‌توان زندگی کرد. پول نویسندگی در مقایسه با بسیاری از مشاغل پایین‌تر است. نمی‌خواهم مشاغل مختلف را مثال بزنم. ولی اگر به عنوان شغل به نویسندگی نگاه کنید، و بخواهید بی‌رحمانه نگاه کنید، نتیجه خوشایند نیست. بهتر است این کار را نکنید. با وجود این همه مشقات برای چاپ یک کتاب، واقعا پول نویسندگی نمی‌ارزد.

امسال در نمایشگاه کتاب چه کارهایی از شما عرضه شده است؟

چاپ دوم و سوم «آه با شین» روز پنجشنبه که روز دوم نمایشگاه بوده، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب چند ماه در بازار نبود. بعد از جایزه جلال که برنده شد، تقاضا بالا رفت و درست همان موقع دیگر تجدید چاپ نشد. از ناشر پیگیری کردم، گفتند ظاهرا مشکل فنی در چاپخانه بوده. ولی به نظرم با نایاب شدن کتاب، ضربه زیادی به آن وارد شد. این یک نکته منفی است که کتابی در جایزه‌ای مثل جلال برنده می‌شود، و نفس برگزاری جوایز هم این است که کتابی بهتر دیده شود تا تقاضا برای آن افزایش پیدا کند، اما درست در همین موقعیت کتاب چاپ نمی‌شود. «شاه بی شین» هم به چاپ نهم رسیده و در نمایشگاه کتاب عرضه شده است. این دو کتاب یک جلد سومی هم دارد که دارم آن را می‌نویسم. ان‌شاالله تا نمایشگاه کتاب سال بعد منتشر شود.

عنوانش چیست؟

هنوز برایش اسمی انتخاب نکرده‌ام ولی تصمیم دارم این کتاب را هم به انتشارات سوره مهر بدهم تا چاپ کند. در واقع این جلد، جلد سوم و پایانی سه‌گانه من است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها