همین که سریالی هنوز به قسمت دهم نرسیده، واکنش های متضادی ایجاد کرده، یعنی موفق بوده. یعنی اینکه در میان تولیدات متعدد تلویزیون سعی نکرده خنثی باشد و حرفی برای گفتن دارد.
«شمعدونی» سروش صحت خیلی زود مورد اقبال واقع شد. مثل هر اثری یک عده موافق دارد؛ یک عده مخالف. این امری کاملا طبیعی است. این وسط بارزترین نکته ای که سریال را در کانون توجه قرار داده، قیاس «شمعدونی» با دو ساخته اخیر صحت یعنی «ساختان پزشکان» و «پژمان» است.
موفقیت کم نظیر این دو سریال کمدی توقعات را از صحت بالا برده و حتی کار را برایش سخت تر کرده. نکته ظریفی که نباید موقع قیاس گم شود این که اصلا پایه و اساس «شمعدونی» با دو سریال دیگر متفاوت است. این بار با اثری آرام مواجهیم که داستانش را در بستری از واقعیت و فانتزی پیش می برد و از هیجان معمول برخوردار نیست... در شش آیتم دلایل جذابیت «شمعدونی» را بررسی کرده ایم.
1- جنس شوخی ها
عنوان «جنس شوخی» رعب آور است! خاصه در سریال های تلویزیونی. دلیل شاخص کردن این ویژگی در «شمعدونی» ارتباطی مستقیم با انتقادهایی دارد که سریال قبلی صحت یعنی «ساختان پزشکان» به وفور شاهدش بود. حتی خاطرتان هست که بعضی رسانه ها تعابیر فرامتنی از موقعیت های کمیک بیرون کشیدند و آن را پاشنه آشیل سریال «ساختمان پزشکان» عنوان کردند.
«شمعدونی» از این منظر نمی تواند مورد انتقاد سختگیران باشد. حتی می توان گفت سریال بر پایه شوخی های پاستوریزه و موجه شکل گرفته است. عرشیا (عرفان برزین) بی ادب است؟ این جمله احتمالا به گوش شما هم خورده و پشت بندش شنیده اید که چرا یک پسربچه باید بزرگترها را به اسم کوچک صدا کند و رفتارهایی بعضا ناهنجار داشته باشد؟ این انتقاد وقتی وارد است که کاراکتر عرشیا خطوط قرمز واقعی را رد کند. این خط قرمز که عرشیا رد می کند قراردادی و کمرنگ است.
2- تصویر خانواده
اصلی در تلویزیون وجود دارد که مدام به سریال سازان تاکید می کند تصویری درست از خانواده به تصویر بکشید. حالا منظور از این تصویر درست چیست و چرا نشانی از آن در غالب سریال ها وجود ندارد، بحث مفصلی می طلبد. خلاصه اش اینکه غالب آنچه از روابط آدم های یک خانواده می بینیم، باسمه ای و غیرقابل درک است.
در «شمعدونی» اما این روابط به خوبی شکل گرفته. یعنی می توان کل کل داماد و برادر زن را درک کرد، رفتار عروس قابل لمس است، مسئله دختر و پسر نوجوان را می توان فهمید، دلخوری و ذوق کردن ها در حد همانی است که از یک صبح تا شب در خانواده ای طبیعی، شکل می گیرد. اینها هیچ کدام از جنس رفتارهای اغراق شده که حتما باید پیام اخلاقی داشته باشند، نیستند. نکته دیگر اینکه «شمعدونی» تصویری تمیز از خانواده ایرانی نشان می دهد. یعنی در عین اینکه روابط شان ملموس است، رفاه را حق آنها می داند.
3- ساختمان سریال
از یک نظر «شمعدونی» مثل «وضعیت سفید» حمید نعمت الله است. داستانش در فضایی خارج از هیجان و اوج و فرود معمول پیش می رود؛ اتفاق می افتد و نمی افتد، داستان دارد و ندارد، چیزی شبیه زندگی روزمره. با این تفاوت که در سریال «وضعیت سفید» همه چیز واقعی بود و جنس فانتزی آدم ها قابل لمس تر ولی در «شمعدونی» رنگ و لعاب فانتزی بیشتر است.
سروش صحت در اجرا تسلط کاملی بر همه اجزای صحنه داشته و حواسش بوده چیزی بیش از حد مجاز عبور نکند و از قاب بیرون نریزید؛ برای همین است که وقتی بیننده پای سریال می نشیند، بیش از اینکه حوادث و اتفاقات او را سرگرم و ترغیب به تماشای آن کند، فضای سریال او را با خود همراه می کند.
در این فضا شخصیت ها بار اصلی را به دوش می کشند؛ آنها حکم دوستانی تازه دارند که باید ابتدا رفتار و سکناتشان را پذیرفت و بعد با آنها همراه شد. ایجاد چنین اتمسفری کاری سخت است.
4- انتخاب بازیگران
یکی از مهمترین ویژگی های سه اثر آخر سروش صحت این است که به جای دست گذاشتن روی بازیگران مطرح کمدی و نقش دادن به آنها، برای نقش های اصلی اش سراغ بازیگران تئاتری یا نابازیگرانی می رود که مخاطبان تلویزیونی آنقدرها با آنها آشنایی ندارند.
در «ساختان پزشکان» سه چهره بهنام تشکر، هومن برق نورد و فرناز رهنما را به مردم معرفی کرد. در «پژمان» سراغ معرفی دو چهره جدید دیگر یعنی پزمان جمشیدی و ویدا جوان رفت و حالا در «شمعدونی» هم دو چهره تئاتری دیگر یعنی محمد نادری و رویا میرعلمی را به میدان آورده؛ بازیگرانی که مخاطبان پیش از این هیچ سابقه ذهنی از بازی شان نداشته اند.
انتخاب این چهره ها باعث می شود تا مردم بدون مقایسه، صرفا بازیشان در این نقش ها را ببینند و بدون انتظار قبلی، لذت ببرند. انتخاب حسن معجونی و نگار عابدی هم از میان بازیگران مطرح تئاتری، یکی دیگر از اتفاق های مثبت سریال است.
5- بازی ها
در باکس مربوط به «انتخاب بازیگران» اشاره کردیم که سروش صحت عمدتا روی بازیگران ناشناخته دست می گذارد و اتفاقا از این متد نتیجه هم می گیرد. در «شمعدونی» نقش اصلی بر عهده محمد نادری است که بیننده تلویزیونی سابقه ذهنی از او ندارد. او در نقش هوشنگ به مرور خودش را ثابت کرد و تصویری تازه از آدم های دوگانه به رخ کشید.
او می خواهد خوب باشد اما نتیجه عکس می گیرد. شاید در قسمت های نخست این ظن پیش میآمد که او یک نیما افشار دیگر است اما مرز ظریفی میان این دو شخصیت هست که آنها را از هم جدا می کند.
دیگر بازیگران هم به قاعده انرژی شان را خرج می کنند. رفتار و لحن حسن معجونی، آتنه فقیه نصیری، نگار عابدی، رویا میرعلمی و محسن قاضی مرادی درست از جنس همانی است که در زندگی می بینیم. این وسط عرفان برزین در نقش عرشیا برگ برنده سریال است.
6- ساختار فیلمنامه
بعد از «چهارخونه»، این اولین سریالی است که سروش صحت آن را براساس فیلمنامه خودش می سازد. او در این سال ها به عنوان نویسنده در سریال های کمدی بسیاری ورود کرده و بخش مهمی از بار موفقیت آنها را به دوش کشیده. از «زیر آسمان شهر» و «بدون شرح» گرفته تا «ترش و شیرین» و «بزنگاه» و ... حالا بعد از دو سریال «ساختمان پزشکان» و «پژمان» که فیلمنامه آنها را به پیمان و مهراب قاسم خانی سپرده بود، ترجیح داده خودش در کنار ایمان صفایی، فیلمنامه «شمعدونی» را بنویسد.
به همین دلیل هم هست که جنس سریال بیشتر به سبک و سیاق متن های خودش شباهت دارد و نسبت به دو سریال قبلی فرق می کند و به هیچ وجه نمی شود مقایسه شان کرد. اتفاقا یکی از ویژگی های مثبت سریال هم دقیقا همین تفاوت هاست؛ تفاوت هایی که باعث شده همه چیز از جنس روابط و شوخی ها تا طرز صحبت کردن خانواده ها با هم کاملا جدید به نظر برسد. (روزنامه هفت صبح)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد