در هر دورهای از تاریخ، منطقهای کانون بیثباتی بوده و پیشی گرفتن واگرایی از همگرایی، آن را در محور منازعات قرار داده است. در قرن بیستم این اروپا بود که در تب چنین اختلافاتی میسوخت. آنگاه که قدرتهای بزرگ اروپایی، اختلافات تاریخی را بر زمینههای همکاری ارجح دانستند، آتش جنگهای جهانی شعلهور شد و از خاکستر آن، جدال سرد مسکو و واشنگتن بیرون آمد. در سالهای پایانی همین قرن، بحران بالکان بار دیگر به همگان یادآوری کرد که دامن زدن به گسستهای پیشاسیاسی (شکافهایی که ناشی از اختلافات سیاسی در دنیای مدرن نبوده و بیشتر به دعواهای هویتی پیش از شکلگیری دولت مدرن معطوف است)، چطور میتواند شرایطی آنتاگونیستی را بر یک منطقه حاکم کند. در علم سیاست مشهور است که بنبست راهحلهای مدرن برای بازنمایی اختلافات قومی و مذهبی حاصلی جز سرریز کردن این اختلافات به بستری از تعصبات ناخودآگاهانه جمعی ندارد؛ بستری که شورشها و جنبشهایی کور را رقم زده و به تعطیلی سیاستورزی میانجامد. اروپاییها تجربه تاریخی خوبی از این تعصبات کور دارند. یهودیستیزی، ادعای نژاد برتر، جنگ و درگیری و برهمخوردن نظم بینالمللی که به فروپاشی قدرتهای جهانی وقت منتهی شد، محصول بنبست راهکارهای سیاسی برای حل و فصل منازعات قومی و مذهبی در تاریخ اروپا بود؛ منازعاتی که البته به تعبیر روانکاوانه کارل گوستاو یونگ تجربهای شد برای دستکم نگرفتن گسستهای ریشهدار در روان جمعی ملتها.
پس از تجربه قرن بیستم اروپا، نوبت به سربرافراشتن بحرانهای پیشاسیاسی در خاورمیانه رسیده تا در آغاز هزاره سوم، نتیجه بنبست سیاسی در حل و فصل اختلافات کهن را تجربه کنند.
در نزدیک به یک قرن گذشته، کوتاه نیامدن بازیگران منطقهای در برابر یکدیگر، حاشیه خلیج فارس را به یکی از خبرسازترین مناطق در جهان تبدیل کرده است؛ خبرهایی که یک وجه برجسته دارد: «افراط در پیگیری تعصبات قومی و مذهبی.» مهمترین نشانه این تعارضات شکلگیری گروههای تروریستی در منطقه است. گروههایی که با استفاده از جنگ قدرت منطقهای و ضعف دولتهای مرکزی به سبب پیچیدگی معادلات سیاسی، ابتدا افغانستان و سپس پاکستان و بعد سوریه و عراق را هدف قرار داده و پس از آن رو به سوی آسیای مرکزی کردهاند تا یکی از ثروتمندترین مناطق جهان را به کانون بحران تبدیل کنند. شاید اگر دولتهای منطقه از این درایت برخوردار بودند که بهجای تکیه بر اختلافات، بستری برای حل و فصل گسستهای تاریخی براساس آداب و شئون دیپلماتیک ایجاد کنند، نه تروریستها فرصت آشوب در حاشیه خلیج فارس را پیدا میکردند و نه بازیگران فرامنطقهای فرصت مییافتند در نبود یک قدرت منسجم منطقهای از نقشههای خود برای «خاورمیانه بزرگ» سخن بگویند.
بیتجربگی سیاسی، نبود فهم دقیق فرآیندهای دیپلماتیک در محیط بینالملل و استفاده از مافیای تروریسم برای راهانداختن جنگهای نیابتی، از جمله سلسله عواملی است که باعث شده امروز بازنمایی سیاسی دولتهای عربی در «داعش» یا «القاعده» خلاصه شده و افکارعمومی در جهان، این تروریستها را نماد جامعه عرب تلقی کنند.
مهمترین تفاوت اقدامات گروههای تروریستی در مقایسه با هر دولت رادیکال دیگری، برجستهسازی تعارضهای تاریخی ـ و پیشاسیاسی ـ بهجای واگراییهای دیپلماتیک است. در واقع زبان گروههای سیاسی یک زبان غیرسیاسی و عمدتا تاریخی است که تلاش میکند مقتضیات امروز را به مختصات زمانی دیروز فروکاسته و جایی برای عملگرایی، رقابت مدرن و تعامل سیاسی در چارچوب منافع حیاتی کشورها باقی نگذارد.
به این ترتیب اگر بتوان گفت که «آدولف هیتلر» نه یک سیاستمدار، که یک چهره تاریخزده در قرن بیستم بوده، امروز هم «ابوبکر البغدادی» بیش از آن که بازیگری سیاسی باشد، یک افراطی قربانی تعصبات مذهبی است که دیدگاههای «ضدسیاسی» ایدئولوگهای تندرو را به کنشی سیاسی ـ نظامی پیوند زده و جایی برای مانور سیاسی دولتها با استفاده از قدرت دیپلماسی باقی نمیگذارد. تجربه اروپا، به بازیگران امروز منطقه در حاشیه خلیج فارس نشان میدهد اگر زبان غیرسیاسی افراطیونی مانند البغدادی جایگزین ادبیات دیپلماتیک سیاستمداران شود، آنگاه باید منتظر ماند که تعطیلی سیاست، فرصت آتش گشودن تندروها را بیش از پیش فراهم کرده و بهجای آن که دولتها بازیگردان منطقه شوند، این گروههای تروریستی خواهند بود که با نگاه واپسگرایانه خود، منطقه را به قرنها قبل پرتاب خواهند کرد؛ چنان که در اروپا، همین نگاههای افراطی با تسلط بر اختیارات دولتی، چنین فاجعهای را رقم زدند.
برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که زمانی از تروریستها برای پیگیری منافع خود در منطقه استفاده میکردند، امروز در دام همان تفکرات رادیکالی افتاده و در مسابقهای با گروههای تروریستی برای بهکار بردن خشونتهای بیشتر علیه کشورهای مسلمان، شرکت کردهاند. این مسابقه شاید در نهایت به استحاله دولتهای تندرو در افکار افراطی منتهی شده و «آلمان نازی» دیگری را این بار نه در اروپا بلکه در خاورمیانه بهوجود آورد.
محمود هرندی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد