نقد و بررسی بازی Invisible Inc

آقا و خانم نامرئی

بازی دزد و پلیس

نقد و بررسی آخرین بازی سری «بتلفیلد»

درگیری بین هواداران سری ندای وظیفه (Call of Duty) و میدان نبرد (Battlefield)، یادآور کری‌خوانی‌های هواداران تیم‌های قرمز و آبی پایتخت است. هر دو جذابیت‌های خاص خود را دارند. پس هواداری از یکی و کوفتن دیگری درست به نظر نمی‌رسد.
کد خبر: ۷۸۹۷۰۷
نقد و بررسی آخرین بازی سری «بتلفیلد»

«ندای وظیفه» حالتی آرکیدتر و ساده‌تر دارد و میدان جنگ سخت‌تر و پیچیده‌تر است. «میدان نبرد» از ندای وظیفه واقعگراتر است، اما نه آن‌قدر که در این حیطه تمایز چشمگیری را ایجاد کند. شاید بتوان ندای وظیفه را Burnout و میدان نبرد را Need for Speed شوترهای اول شخص دانست. در میان شوترها عناوینی مثل ARMA یا Sniper Elite به شبیه‌سازی نزدیک می‌شوند.

عنوان بازی: Battlefield Hardline
پلتفرم: Xbox360، Xbox One، PS3، PS4، PC
ناشر: Electronic Arts
سازنده: Visceral Games
سبک: شوتر اول شخص
امتیاز: 7.5

با همه‌ این حرف‌ها، همیشه یک تفاوت آشکار میان فضای این دو غول شوتر احساس می‌شد. شاید نگرش واقعگرایانه‌تر بازی میدان نبرد باعث می‌شد با وجود کشش بیشتر به سوی سری ندای وظیفه، برای این سری احترامی متمایز قائل باشیم. شاید این فقط تصور بعضی از منتقدان باشد، اما انگار بتلفیلد سعی دارد بیشتر به ندای وظیفه شبیه شود. صحت یا کذب این ادعا در آینده اثبات خواهد شد. بخش آنلاین «هاردلاین» نابرابری و هرج و مرج زیادی دارد، بخش داستانی سرشار از کلیشه است و قسمت‌هایی از آن کاملا اضافی به‌ نظر می‌آید. در هر حال «بتلفیلد:‌هاردلاین» از چهارمین قسمت اصلی این سری بازی سرتر است. برای آنهایی هم که اهل داستان‌های بلاک‌باستر مانند هستند، به توصیه‌ ما هیچ نیازی نیست؛ این بازی از خجالت‌شان در خواهد آمد.

داستان بازی ماجرای ماموری خوش‌طینت را روایت می‌کند که در سیستمی فاسد گرفتار شده و قصد سرنگونی آن را دارد. افراد خوشنامی در پرداخت داستان حضور دارند و از این‌رو صداپیشگی اثر قابل قبول است. فقط گاهی چهره‌های خشک و بی‌روح شخصیت‌هاست که توی ذوق می‌زند.

کار پلیس در هاردلاین ساده است: «مجرمان را دستگیر کن، اگر نشد با تیر بزنشان، بعد هم مدرک جمع کن!» در داستان هاردلاین نباید دنبال رگه‌های حقیقت باشید. همه‌چیز با اغراق روایت می‌شود و فقط برای چند ساعت سرگرمی گذرا کفایت می‌کند.

مراحل بازی خوش‌ساخت است. می‌توانید رویکردهای متفاوتی را در هر یک اتخاذ کنید و آن‌طور که دلتان می‌خواهد پیش بروید. چیزی که در گیم‌پلی مشهود است، اکشن‌تر شدن و سرعت بیشتر گیم‌پلی نسبت به قسمت‌های قبل است. البته توصیه‌‌ ما این است که بازی را روی سخت‌ترین درجه انجام دهید تا طعم لذت واقعی آن را بچشید.

در هاردلاین می‌توانید علاوه بر به رگبار بستن دشمنان، آنها را دستگیر هم بکنید. نمی‌توان راجع به منشأ عناصر خام هاردلاین قضاوت کرد؛ شاید از سر عجله بوده و شاید هم اذیت مدیریت. در هر صورت، وجود این قابلیت در هاردلاین که در بطنش یک شوتر بی‌پرواست و از نسخه‌های قبلی شلوغ‌تر، توجیه منطقی ندارد. دستگیر کردن دشمن یک پروسه‌ خسته‌کننده است که با روکردن نشان پلیس آغاز شده و به دستبند زدن ختم می‌شود.

در هر لحظه می‌توانید سه نفر را دستگیر کنید. اگر کسی مابین دستبند زدن متوجه حضورتان بشود، به سمت شما تیراندازی می‌کند. همین دلیلی دیگر بر اضافه بودن این مکانیزم در بازی است. به نظر اگر الکترونیک آرتز بخواهد این روند را در تولید سری بتلفیلد ادامه دهد و برای جذب مخاطبان بیشتر، هر ایده‌ وارد و ناواردی را به بطن گیم‌پلی راه دهد، کم‌کم شاهد سقوط این سری بازی خواهیم بود. این در حالی است که سری ندای وظیفه مدام در حال تحکیم ستون پایدار خود است و سیاست سه استودیویی اکتیویژن مهر تائیدی بر ماندگاری و سودآوری بالای آن در آینده زده است.

به طور کلی، نه سیستم دستگیری مجرمان جذابیت لازم را دارد و نه سیستم کشف مدرک. در خلال مراحل اصلی، قسمت‌های رانندگی گنجانده شده که بیشتر از هر چیز، بهانه‌ای است برای روایت داستان. بخش‌های مخفیکاری هم در جذابیت بازی چندان اثرگذار نیست.

بخش آنلاین بازی نیز عاری از ایراد نیست. رویکرد تازه‌ بتلفیلد برای سرعتی کردن گیم‌پلی به ضرر بازی تمام شده است. بسیار پیش می‌آید وارد بازی بشوید و در همان لحظه‌ ورود، مورد اصابت گلوله قرار گرفته، زیر ماشین رفته یا وسط زمین و هوا نابود شوید. سیستم پیشروی در بخش آنلاین نیز تعادل قابل قبولی ندارد. تعداد سلاح‌ها آنچنان زیاد نیست، اما آن دسته که قدرت بیشتری دارند، تفاوت زیادی در تجربه‌ بازیکن ایجاد می‌کنند. بعضی از سلاح‌ها بیش از حد کم‌قدرت است، در حالی که برخی دیگر به طرزی باورنکردنی کشنده است. خرید نسخه‌ ویژه‌ بازی و دسترسی به سلاح‌های هدیه از همان ابتدا، به‌معنای پیشروی سریع در بازی آنلاین است.

طبق معمول سری بازی بتلفیلد، باگ‌ها و گلیچ‌هایی نیز در این نسخه وجود دارد. ممکن است تیری که شلیک کرده‌اید، بی‌دلیل به هدف نخورد یا قبل از آن‌که دری را باز کنید و در تیررس دشمن قرار بگیرید، به مدد فیزیک قوی بازی، از بیرون مورد اصابت گلوله قرار گرفته و بمیرید. البته ذکر این نکته ضروری است که این عیوب به اندازه‌ حساسیت بازیکن روی تجربه‌اش اثر می‌گذارد. اگر کاربر‌ بخشنده‌ای هستید، هاردلاین جذابیت‌های زیادی برای عرضه دارد.

بخش آنلاین بازی مدهای جالبی دارد. در مد هات‌وایر، با ایده‌ کلی تصرف و غصب، خودروهایی برای تصرف وجود دارد. وظایف رقبا در این مد، راندن یا تیراندازی در حال سواری در خودرو، پیدا کردن آر.پی.جی برای از بین بردن خودروها یا امداد هوایی است. با وجود همه‌ سختی‌های این بازی، این مد حقیقتا به دل می‌نشیند. شاید تنها مشکلی که از جذابیت آن می‌کاهد، هماهنگ نبودن سرعت بازی با سرورهاست که باعث می‌شود بین کنترل کاربر و عملکرد درون بازی وقفه ایجاد شود و تصادف‌های ناخواسته بروز کند.

مد سرقت (Heist) نیز در نوع خود واقعا جذاب است. بازیکنان باید دو محموله را دزدیده و به محل تحویل برسانند. همکاری و انسجام گروهی، لازمه‌ای است که این مد را واقعا لذتبخش می‌کند.

مد Blood Money هم لطف خاص خود را دارد. دو تیم باید پول نقد را از مبدا دریافت و به صندوق‌های خود منتقل کنند. در طول رقابت، دو تیم می‌توانند به صندوق یکدیگر دستبرد بزنند. مدهای Conquest و TDM هم حضور مجدد دارند تا بخش آنلاین تنوع بیشتری داشته باشد. در کل، این قسمت از بتلفیلد بیش از نسخه‌ چهارم از ریشه‌هایش فاصله گرفته است. شاید از آن بدتان بیاید، شاید هم با آغوش باز آن را بپذیرید، اما اگر بتوانید با دیدی فارغ از تعصب به آن نگاه کنید، می‌توانید لحظات خوشی را با آن بگذرانید.

سیاوش شهبازی / کلیک (ضمیمه یکشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها