این شخصیتها که گاه به شکل تیپ یا ترکیبی از تیپ ـ شخصیت نیز درمیآیند، نیاز به یک شغل دارند که بسیاری از خصوصیات فردی آنها را شکل داده و پازل شخصیتیشان را تکمیل میکند. در حقیقت، شخصیتهای خلق شده بدون داشتن شغل و نیز پایگاه اجتماعی حاصل از آن به شخصیتهای بیهویت و خنثایی تبدیل میشوند که فقط در قصه حضور داشته و آن را پیش میبرند، بیآنکه اثرگذار جلوه کنند. بسیاری از فیلمهای برتر تاریخ سینما و تلویزیون ایران آثاری هستند که به این نکته کلیدی توجه نشان داده و شخصیت خود را بر پایه موارد یاد شده تعریف کرده و به آن هویت مستقلی بخشیدهاند. برای نمونه میتوان به مجموعههایی همچون هزاردستان اثر علی حاتمی و مدار صفر درجه و شب دهم از ساختههای حسن فتحی اشاره کرد که این موارد موردتوجه قرار گرفته است. اما مشاغل شخصیتها در مجموعههای تلویزیونی بارها مورد مناقشه قرار گرفته و صنفهای مختلف بدون توجه به نمایشی بودن این آثار، انتقادهای فراوانی را مطرح کردهاند. در حقیقت آنها دنیای واقعی و دنیای ساخته شده به دست فیلمنامهنویس را در کنار هم قرار داده و به قیاس میان این دو پرداخته و براساس آن حکم صادر میکنند؛ قیاسی که با توجه به ماهیت هنرهای نمایشی و بهرهگیری از عنصر تخیل از پایه اشتباه بوده و نمیتواند به نتیجه مثبت و قابل قبولی منتهی شود. از طرف دیگر، اعتراضهای مذکور بهنوعی فیلمنامهنویسان را در پیلهای از احتیاط و محافظهکاری قرار داده و آنان را به سمت خلق شخصیتهای خنثی و بدون کنش سوق میدهد. در سینما نیز این اتفاق در مقیاس کوچکتر رخ داده که شاخصترین نمونه آن شوکران ساخته بهروز افخمی بود. جامعه پرستاران کشور اعتراض شدیدی به شغل سیما ریاحی بهعنوان یک پرستار نشان داده و خواستار توقف نمایش آن شدند. افخمی هم توضیحاتی درباره قهرمان فیلم خود داد و از فیلم خود در جمع نمایندگان این صنف دفاع کرد. در نهایت همه این اتفاقها به نفع شوکران تمام شد و میزان فروش فیلم پس از اعتراضهای یاد شده یکباره بالا رفت و مخاطبان کنجکاو زیادی را به سالنهای سینما کشاند.
در سالهای گذشته تعدادی از مجموعههای تلویزیونی با توجه به نوع شغل شخصیت اصلی، با چالشهایی از این قبیل مواجه شدند و بحثهای مختلفی در این زمینه شکل گرفت.
او یک فرشته بود
علیرضا افخمی در این مجموعه پربیننده مناسبتی ماه مبارک رمضان، سراغ مقوله شیطان و تاثیر ویرانگر آن روی زندگی انسان رفته و برای نخستینبار به شیطان جلوه عینی(از طریق حلول در جسم دختری جوان و مردی میانسال) بخشید. اتفاق تازهای که از سوی علما و روحانیون با اشکال مواجه نشد اما مورد انتقاد یک صنف (جامعه وکلا) قرار گرفت؛ در این سریال آقای سرابی که در همسایگی شخصیت اصلی سکونت دارد، بهعنوان وکیل حقوقی معرفی شده که به قهرمان داستان کمکهایی کرده و او را به جدایی از همسرش ترغیب میکند.
باغ مظفر
مجموعههای کمدی با توجه به اغراقآمیز بودن داستانهایشان به شخصیتهایی از این نوع نیاز دارند تا توازن قصه و شخصیتها حفظ شود. همین امر هم سبب به وجود آمدن سوء تفاهمهای زیادی میشود که برخی از آنها ریشه شغلی دارند. مهران مدیری، در باغ مظفر، فضا را کاملا به سمت فانتزی سوق داده و از شخصیتهایی بهره گرفته که تقریبا در دنیای خارجی قابل رویت نیستند. حیف نون که خونه شاگرد به حساب میآید، شاخصترین نمونه در این زمینه است که بشدت اغراقآمیز خلق شده است. وی در صحنهای خطاب به یکی دیگر از شخصیتها میگوید: به من میگه پرستار! من یک همچین ننگی را قبول نمیکنم! در این مورد اعتراض جامعه پرستاران کشور کاملا بحق بوده و دیالوگ فوق الذکر شکل اهانت آمیزی دارد. مهران مدیری هم با علم به این موضوع طی نامهای رسما عذرخواهی کرده و اشتباه خود و گروهش را پذیرفت.
حلقه سبز
ابراهیم حاتمیکیا پس از سریال موفق و پربیننده خاک سرخ سراغ موضوعی ماورایی با محوریت شخصیتی به نام حسن گلاب رفته که براثر حادثهای دچار مرگ مغزی شده است. این کارگردان صاحب نام و برجسته در این مجموعه تلاش فراوانی در خلق فضایی ماورایی به خرج داده و شخصیت خانم دکتر را همراه با روح حسن سراغ خانوادههایی فرستاد که دنبال عضوی حیاتی برای بیمار در حال احتضارشان هستند.
در میانههای پخش حلقه سبز انجمن پیوند اعضا طی نامهای با انتقاد از این مجموعه به پایین آمدن آمار اهدای عضو اشاره کرد. حاتمیکیا هم در جواب نامه فوق جوابیه مفصلی نوشته و در آن به تشریح دیدگاههای خود در رابطه با این مساله (پیوند اعضا) پرداخت.
مرد هزارچهره
در این دسته اعتراضهای صنفی به مجموعههای تلویزیونی، عموما پای ساختههای مهران مدیری به میان میآید. اینبار اداره کل ثبت احوال استان فارس به انتقاد از شخصیت مسعود شصتچی در مجموعه مرد هزار چهره پرداخت. مسعود شصتچی در این مجموعه کارمند اداره ثبت احوال شیراز بوده که همین امر نیز به مذاق این اداره خوش نیامده و در نهایت نیز به طرح ادعای خسارت منتهی شد. از طرف دیگر هم برخی از اهالی هنر به مدیری بابت حلقه دروس در مرد هزار چهره انتقادهای ظریفی کردند که البته چندان جدی نبود.
ستایش
این ساخته پربیننده و محبوب سعید سلطانی هم از این قبیل اعتراضها بینصیب نمانده که مهمترین آن به شخصیت حشمت فردوس با بازی داریوش ارجمند بازمیگردد. در بخشی از این مجموعه از لفظ چاله میدونی استفاده شده بود که همین امر اعتراض اتحادیه بارفروشان را در پی داشت که البته بازتاب چندانی هم در مطبوعات و رسانههای گروهی پیدا نکرد.
ساختمان پزشکان
برادران قاسمخانی در این مجموعه قهرمان خود را دکتر روانشناسی قرار دادهاند که مدرک خود را از دانشگاهی مجهول به نام «مومباسا» در آفریقا گرفته و با مشکلات مختلفی در زندگی و کار روبهروست. این مجموعه جذاب اساسا کاری فانتزی با شخصیتهایی است که تنها رویه ظاهری شغل خود را داشته و بقیه آن محصول ذهن و تخیل نویسندگانش است. اما همین مجموعه هم با اعتراض روانشناسان مواجه شده که در شکواییه خود به تمسخر این رشته توسط سازندگان ساختمان پزشکان اشاره کردهاند.
البته این اعتراض هم مانند بسیاری از این گلایهها چندان مورد توجه رسانهها قرار نگرفت که استقبال عموم مخاطبان از آن نیز در این امر نقش داشت.
در مسیر زاینده رود
حسن فتحی در این مجموعه که در ایام ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت با واکنشهای مختلفی روبهرو شد؛ از اعتراضهای بخشی از مردم و مسئولان شهر اصفهان به لهجه درست از کار درنیامده بازیگران آن مانند بهنوش طباطبایی گرفته تا اعتراض برخی فوتبالیستهای مطرح ایران به شخصیت فوتبالیستی که مرتکب قتل شده است. در مورد لهجه تا حدود زیادی حق با مردم بود که فتحی هم در این باره توضیحاتی داد. اما اعتراض فوتبالیستها از جنس اعتراضهای صنفی است که شخصیت یاد شده را به اشتباه به کل تعمیم دادهاند، در حالی که نظر فتحی در مقام صاحب اثر به هیچوجه چنین چیزی نبوده است.
پژمان
سروش صحت در این مجموعه براساس فیلمنامهای از پیمان و مهراب قاسمخانی شخصیتی به نام پژمان را با بازی پژمان جمشیدی خلق کرده تا از اعتراضهای فوتبالیستهای کشور در امان بماند. ترفندی که تا حدود زیادی جواب داده و خودزنی تمام عیار جمشیدی جلوی این تعمیم به کل را گرفته است. با این حال فوتبالیستهایی همچون خداداد عزیزی و نیما نکیسا به این مجموعه واکنش منفی نشان داده و در مصاحبه هایشان به انتقاد از آن پرداختند. این در حالی بود که بسیاری از فوتبالیستهای قدیم و جدید از پژمان خوششان آمده و هر شب به تماشای آن مینشستند که علی پروین یکی از شاخصترین آنها به حساب میآمد.
در حاشیه
بازگشت دوباره مهران مدیری پس از چند سال غیبت به قاب کوچک با حاشیههای بسیاری روبهرو شد که بخشی از آن به کیفیت کار و بخشی دیگر به محل وقوع داستان و شغل شخصیتهای اصلی آن بازمی گردد. برخی از پزشکان به شغل شخصیتهای یاد شده و نیز خود بیمارستان واکنشهای تندی نشان داده و آن را به کل تعمیم دادند. در این میان برخی از پزشکان نیز با توجه به طنزآمیز بودن در حاشیه واکنش منفی نشان نداده و از کنار آن عبور کردند. رسانهها نیز پس از پایان تعطیلات نوروز بخوبی روی این موضوع مانور داده و از نظرات افراد مختلف در گزارشهای خود بهره گرفتند. در این میان مدیری آمادگی خود را برای گفتوگو با پزشکان معترض اعلام کرد که میتواند به حل سوءتفاهم بهوجود آمده در این زمینه کمک کند.
محمد جلیلوند / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه عنوان شد