در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در اصطلاح حقوقی، بررسی ماهوی یک دعوای قضاوتشده توسط دادگاه صادرکننده حکم، اعاده دادرسی نامیده میشود. در حقیقت برای اینکه رأی دادگاهها مصون از خطا باشد، اعاده دادرسی پیشبینی شده است.
انواع اعاده دادرسی
اعاده دادرسی با توجه به نحوه اقامه آن به دو نوع تقسیم میشود:
۱- برابر بند الف ماده ۴۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر متقاضی اعاده دادرسی مستقلاً آن را درخواست کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی محسوب میشود. یعنی چنانچه بدون اینکه دعوایی در جریان رسیدگی باشد، یکی از طرفین حکمی که سابقاً صادر شده است، درخواستی را به عنوان اعاده دادرسی مطرح کند، این درخواست اعاده دادرسی اصلی خواهد بود که باید ضمن دادخواست به دادگاه صلاحیتدار تقدیم شود.
۲- در مقابل اعاده دادرسی اصلی، اعاده دادرسی طاری است که در بند ب همان ماده به آن اشاره شده است. اعاده دادرسی طاری در ضمن دادرسی مطرح میشود؛ در حالی که در اعاده دادرسی اصلی پروندهای در حال رسیدگی نیست تا ضمن آن اعاده دادرسی مطرح شود.
چگونگی رسیدگی به دادخواست اعاده دادرسی
دادگاه پس از بررسی دادخواست اعاده دادرسی، موضوع را صورتجلسه کرده و به همین وسیله قرار قبول یا رد دادخواست را صادر میکند. چنانچه قرار قبولی دادخواست صادر شود، دادگاه دستور تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به همراه نسخه دوم دادخواست به طرف مقابل و ابلاغ وقت به درخواستکننده را صادر میکند. هرگاه قرار رد درخواست صادر شود، این قرار به طرفین ابلاغ میشود.
مرجع اعاده دادرسی
برابر ماده ۴۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، مرجع صلاحیتدار در رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی دادگاهی است که حکم قطعی را صادر کرده است. بنابراین اگر دادگاه بدوی حکم قطعی را صادر کرده باشد، همان دادگاه مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی است و در صورت قبول این درخواست به استناد تبصره ذیل ماده ۴۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی ماهوی کرده و حکم مقتضی را صادر میکند. حکم صادره توسط این دادگاه نیز طبق مقررات قابل تجدیدنظرخواهی است.
در صورتی که دادگاه تجدیدنظر حکم قطعی صادر کرده باشد، این دادگاه مرجع صالح برای اعاده دادرسی خواهد بود و در صورت قبول درخواست اعاده دادرسی و انجام رسیدگیهای لازم مبادرت به صدور رأی میکند که این رأی قطعی خواهد بود.
البته در صورتی که جهت درخواست اعاده دادرسی، مغایرت دو حکم صادره از دادگاه واحد باشد، دادخواست اعاده دادرسی به شعبه دادگاه صادرکننده حکم دوم تقدیم میشود.
اگر تقاضای اعاده دادرسی به استناد ماده ۱۸ اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب انجام شود، مرجع دریافت درخواست اعاده دادرسی به شرح زیر است:
الف) متقاضیان و معترضان به احکام قطعیتیافته مرحله بدوی و تجدیدنظر هر استان به عنوان خلاف بیّن شرع باید به دادگستری همان استان مراجعه کنند.
ب) متقاضیان و معترضان به احکام قطعیتیافته در دیوان عالی کشور و شعب تشخیص به عنوان خلاف بیّن شرع باید برای تسلیم درخواست و مدارک خودشان به دادستانی کل کشور مراجعه کنند.
ج) متقاضیان و معترضان به احکام قطعیتیافته در سازمان قضایی نیروهای مسلح به عنوان خلاف بیّن شرع باید برای تسلیم درخواست و مدارک خود به نمایندگان حوزه نظارت قضایی ویژه در سازمان قضایی نیروهای مسلح همان استان یا به رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح در تهران مراجعه کنند.
مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه و به شرح زیر است:
۱- نسبت به آرای حضوری قطعی، از تاریخ ابلاغ.
۲- نسبت به آرای غیابی، از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدیدنظر.
البته در مواردی که درخواستکننده اعاده دادرسی عذر موجهی داشته باشد، باید دلایل عذر خود را ضمن دادخواست به دادگاهی که مرجع رسیدگی به اعاده دادرسی است، ارائه کند. دادگاه در این موارد در ابتدا به ادعای داشتن عذر، رسیدگی میکند و چنانچه عذر را موجه تشخیص دهد، قرار قبول دادخواست اعاده دادرسی را صادر و سپس دادخواست را جهت انطباق داشتن یا عدم انطباق با جهات اعاده دادرسی بررسی میکند؛ در نتیجه قرار قبول یا رد اعاده دادرسی را صادر خواهد کرد. (ماده ۴۲۷ و ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی)
مهلتهای مقرر در مواد ۴۲۸، ۴۲۹ و ۴۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی نیز مبتنی بر این اصل است.
تمدید مهلت
تمدید مهلت درخواست اعاده دادرسی ممنوع بوده؛ مگر در مواردی که قانون معین کرده است.
مواردی که با توجه به ماده ۴۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی، تمدید مهلت مجاز شمرده شده، دو مورد است که در ادامه به آن اشاره میشود:
۱- چنانچه شخصی که حق درخواست اعاده دادرسی را دارد، قبل از انقضای مهلت اعاده دادرسی، ورشکسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید از تاریخ ابلاغ حکم به مدیر تصفیه شخص ورشکسته و قیم شخص محجور و در صورت فوت به وراث یا قائممقام یا نماینده قانونی وراث شروع میشود. (ماده ۳۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی)
۲- اگر سِمَت یکی از اشخاص که به عنوان نمایندگی از قبیل ولایت یا قیمومیت یا وصایت در دعوا دخالت داشتهاند، قبل از انقضای مهلت درخواست اعاده دادرسی از بین برود، مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ حکم به کسی که به این سِمَت تعیین میشود، شروع خواهد شد و اگر زوال این سِمَت به واسطه رفع حجر باشد، مهلت درخواست اعاده دادرسی از تاریخ ابلاغ حکم به کسی که از وی رفع حجر شده است، شروع میشود. (ماده ۳۳۸ قانون آیین دادرسی مدنی)
جهات درخواست اعاده دادرسی
اعاده دادرسی به استحکام احکام لطمه میزند و اعتبار احکام را سست میکند، بنابراین استفاده از آن بسیار محدود است و تنها در مواردی که قانون مقرر کرده است، قابل استفاده است.
در جلسه دادرسی نیز تنها به جهتی رسیدگی میشود که در دادخواست اعاده دادرسی قید شده است.
بر اساس ماده ۴۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی، جهات اعاده دادرسی عبارتند از:
۱- موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد. خواهان از دادگاه تقاضای صدور حکم تخلیه کند و دادگاه علاوه بر صدور حکم تخلیه، حکم به اجرتالمثل دهد.
۲- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد. مانند اینکه خواسته خواهان ۱۰ میلیون تومان است اما دادگاه بر اساس نظر کارشناس حکم به پرداخت ۱۵ میلیون تومان خسارت داده است. این جهت اعاده دادرسی در مواردی قابل تحقق است که خواسته پول رایج ایران، پول خارجی یا مالی کلی باشد (مانند صد تن گندم یا سکه طلا) ارائه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی دلیل تحقق این جهت اعاده دادرسی است.
۳- وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد. مثلاً دادگاه شرط ضمن عقد را نامشروع دانسته و در عین حال با استناد به ماده ۲۳۷ قانون مدنی، خوانده را ملزم به انجام آن شرط کرده است.
۴- حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن، که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، متضاد باشد؛ بدون آن که سبب قانونی موجب این مغایرت باشد.
۵- طرف مقابل درخواستکننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به کار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است. حیله و تقلب میتواند مصادیق متعددی داشته باشد. مانند اینکه خواهان کاری کند که شخصی غیر از خوانده بهعنوان خوانده در دادگاه حاضر شود و برخلاف واقع به صحت ادعاهای خواهان اقرار کند.
۶- حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم، جعلی بودن آنها ثابت شده باشد. مجعول بودن سند باید به موجب حکم نهایی اثبات شده باشد (ماده ۴۲۹ قانون آیین دادرسی مدنی) باید دانست اگرچه شهادتنامه برابر ماده ۱۲۸۵ قانون مدنی سند محسوب نمیشود اما مشمول بند ۶ است.
۷- پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست میآید که دلیل حقانیت درخواستکننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یادشده در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است. (حمایت)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به نظرم شما با یه مشاور از یه وكیل كاربلد. مشكلتون حل میشه
به نظرم شما ادله هایی كه برای اثبات جعل به كار بردین اصلا مناسب نبود
احتراما در موضوع اعاده دادرسی حقوقی عنوان شده كه دادگاه بعدازقبول تقاضای اعاده دادرسی به ماهوی (ماهیت ) رسیدگی مینماید
منظور از ماهوی رسیدگی میكند چه مواردی است ایا با توجه به ماده 436ق.ا.د.م دادگاه فقط مختاربه رسیدگی به موارد اعاده دادرسی میباشد وبه جزء ان نمیتواند وارد دیگرمسائل گردد - ماده 436 - در اعاده دادرسی به جز آنچه كه در دادخواست اعاده دادرسی ذكر شده است، جهت دیگری مورد رسیدگی قرار نمیگیرد.
ایا دادگاه میتواند وارد رسیدگی تمام موارد قبلی شود وغیرازموارداعاده دادرسی رسیدگی نماید یا خیر فقط به انچه مورداعاده است رسیدگی واختیاردارد ؟
باسپاس وتشكر
پاسخ سوال رانمی دانم
دراعاده دادرسی گفته شده كه پس از قبولی تقاضای اعاده دادرسی دادگاه واردماهیت رسیدگی میشود ودر ماده 436 - در اعاده دادرسی به جز آنچه كه در دادخواست اعاده دادرسی ذكر شده است، جهت دیگری مورد رسیدگی قرار نمیگیرد.
سوال ایا دادگاه میتواند به موارد ودلایل دیگری كه طرف دعوا(خوانده ) مطرح میكند وخارج از موارداعاده دادرسی است رسیدگی كند ودرصورت انجام چنین عملی شخص خواهان (متقاضی اعاده دادرسی ) در جلسه رسیدگی میتواند از دادگاه ایراد بگیرد ومتذكر شود وسوال دوم اینكه در ماده 441 - در اعاده دادرسی غیر از طرفین دعوا شخص دیگری به هیچعنوان نمیتواند داخل در دعوا شود.- فرض بفرمائید حكمی دراثر اعاده دادرسی صادرشده است كه دراین رسیدگی متقاضی اعاده دادرسی نام یكی از محكومین حكم قبلی را ذكر نكرده ودادگاه بعداز دادرسی حكم اعاده دادرسی بطرفیت هردو نفرخوانده صادرمیكند
ایا نفر دیگر كه در دعوا اعاده دادرسی خوانده نبوده ولی حكم درباره ایشان اشاره كرده میتواند معترض ثالث گردد واصولا اینكه میتواند در دعوای اعاده دادرسی وارد گردد
توضیح اینكه :شخص الف علیه ب وت طرح دعوی كرده ودادگاه حكم به محكومیت مشترك ومتفقا هردو نفر خوانده صادركرده است - در حین اجراء حكم خوانده نفر ب تقاضای اعاده دادرسی میدهد ودرستون خوانده دادخواست سهوا یا عمدا نام دیگر محكوم را ذكر نكرده است ودادگاه پس از رسیدگی حكم اعاده دادرسی به محكومیت هردون نفر صادرمی نماید . ایا نفری كه ت است معترض ثالث محسوب میشود وایا میتواند با همین اعتراض به دعوای اعاده دادرسی وارد شود
امیدوارم كه در تفهیم سوالم موفق شده باشم ودرصورت لزوم اطاعت امر می نمایم وتوضیح كامل تقدیم خواهدشد با تشكر وسپاس
همانطور كه در صدر اشاره شد اهلیت (رشد، بلوغ و عقل) یعنی شخص نباید مجنون، صغیر و سفیه باشد. در نتیجه كسی كه به سن 18 سال و 12 ماه تمام شمسی می رسد، اهلیت دارد مگر اینكه ثابت شود كه یكی از شرایط اهلیت(بلوغ، رشد و عقل) را ندارد. در نتیجه چنانچه كه در نظر بگیریم شخصی كه در مسئله به آن اشاره شد 18 سال و 12 ماه تمام شمسی داشته باشد، مادر وی نمی تواند از جانب وی طرح دعوا كند مگر آن كه از جانب وی حق توكیل داشته باشد و یا حق وكالت داشته باشد و مادر وی وكیل دادگستری باشد. چنانچه كه مادر فرزند ذكور بالای 18 و 12 ماه تمام شمسی فاقد شرایط بیان شده اخیر باشد یعنی حق توكیل و وكالت به همراه پروانه وكالت را نداشته باشد، در نتیجه با استناد به بند 5 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی به ماهیت دعوا ایراد بگیرید تا پیش از بررسی به ماهیت آن، قرار رد دعوا صادر گردد.
امّا با توجه به اینكه شما بیان كردید نفقه را پرداخت نموده اید چنانچه كه مدارك كافی برای اثبات ادعای خویش دارید پیشنهاد می گردد تا از دعوا ایراد نگیرید تا به جریان دارسی و در نهایت صدور رای به نفع شما پیش برود.
مطالب فوق توسط اینجاب دانشجوی ترم 2 حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر نوشته شده است لذا پیشنهاد می گردد تا به وكلای محترم رجوع نمایید.