پیشنهاد‌دهنده: علی آبان

کوری

گفت‌وگو با مهدی غبرایی، مترجم پیشکسوت

به نسل بعد امیدوارم

ترجمه‌های زیادی از او خوانده‌ایم: «کوری» نوشته ژوزه ساراماگو، «بادبادک باز» نوشته خالد حسینی، «خانه‌ای برای آقای بیسواس» نوشته نایپل، «ساعت‌ها» نوشته مایکل کانینگهام، «پرنده خار زار» نوشته کالین مکالو، «موج‌ها» نوشته ویرجینیا وولف و در سال‌های اخیر آثاری از موراکامی داستان‌نویس مشهور ژاپنی.
کد خبر: ۷۸۶۷۰۹

مهدی غبرایی مترجم پر کاری است که در سال‌های اخیر آثار زیادی با ترجمه‌های او به فارسی برگردانده شده است. درباره فعالیت‌های این مترجم در شروع سال جدید و پیش از نمایشگاه کتاب تهران گفت‌وگویی انجام دادیم که می‌خوانید.

آقای غبرایی این روزها مشغول چه کارهایی هستید؟

تا همین دیروز پریروز که گرفتاری‌های مختلفی داشتیم. از جمله درگذشت یک دوست قدیمی اما از نظر کاری روزهای پایانی سال دو کتاب از موراکامی را تحویل دادم که حتی حروفچینی آن هم انجام شده است. یکی کتابی است با نام «سوکورو تازاکی بی رنگ» که رمانی است 400 صفحه‌ای و آن را به کتابسرای نیک داده ام. یکی هم کتاب مصور کوچکی است از موراکامی با نام «کتابخانه عجیب». امیدوارم این کتاب‌ها به نمایشگاه برسند.

از این کتاب‌ها ظاهرا پیش از شما هم ترجمه‌هایی منتشر شده است.

بله. یکی دو ماه مانده به عید ترجمه‌ای از این کتاب‌ها منتشر شد. تا من با وسواس نظارت کنم که ترجمه‌ام تمام شود، جوان‌ها پیشدستی کردند. خب جوانند و سریع‌تر از ما.

حالا چه کتابی را در دست دارید؟

من در سال جدید فقط دو روز کار ترجمه کرده‌ام. یکی شنبه هفته پیش و یکی هم شنبه همین هفته. روی مجموعه ده داستان کار می‌کنم که قرار است تحویل انتشارات نقش و نگار بدهم. اینها داستان‌هایی است که سال‌ها قبل در مجلات و نشریات منتشر شده بود و من دارم برخی از آنها را انتخاب می‌کنم. به یک فهرست بیست سی تایی رسیدم که از میان آن باید به یک فهرست ده تایی برسم. یکی از داستان‌های این مجموعه، «جزیره در پرتو نیمروز» است. این داستان کوتاه که نوشته خولیو کورتاسار است، یکی از بهترین داستان‌های کوتاه‌ است که تا به حال در زندگی خوانده‌ام. این داستان سال‌ها قبل در مجله آدینه منتشر شده بود.

از نویسندگان دیگر در این مجموعه، چه آثاری را می‌خوانیم؟

از نارایان نویسنده هندی که قبلا دو رمان از او ترجمه کرده‌ام. همین طور از نایپل که قبلا چهار رمان از او به فارسی ترجمه کردم. نویسندگان دیگری هم هستند.

خیال دارید بعد از این مجموعه، باز هم سراغ یک رمان قطور بروید؟

دیگر رمان‌های خیلی قطور بالای 400 -300صفحه برای من سنگین است. اینها را می‌گذارم جوان‌ها ترجمه کنند. حداکثر رمان 300 صفحه‌ای ترجمه می‌کنم.

رمانی را هم نشان کردید برای ترجمه؟

کار زیاد هست. رمان‌هایی از موراکامی، مویان نویسنده چینی که برنده نوبل شد و کارهای دیگر.

در صحبت‌هایتان دو بار به جوان‌های مترجم اشاره کردید. کارشان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

همه را نمی‌توان با یک چشم نگاه کرد. جوان‌ها هم با هم فرق می‌کنند. جوان‌هایی هستند که استعداد دارند و طبیعی است جای ما را بگیرند؛ همچنان که ما جای قدیمی‌تر‌ها را گرفتیم. این قانون طبیعت است. یک روز ما که جوان بودیم آمدیم به جای عده‌ای، امروز جوان‌ها می‌آیند جای ما. اما در مجموع من به نسل بعد امیدوارم. به غیر شلختگی‌های زبانی که در ترجمه‌های برخی مترجمان جوان دیده می‌شود، ترجمه‌های قوی و خوبی از آنها خوانده‌ام.

سجاد روشنی ‌/‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها