سال 93 هم به سیاق سالهای گذشته پر از اتفاقات ریز و درشت خوشایند و ناخوشایندی برای سینمای ایران بود که مرور فهرست وار برخی از مهمترین آنها در این مقال خالی از لطف نیست.
اکران نوروزی
کفگیر سینمای 92 به قدری به ته دیگ خورده بود که شورای صنفی نمایش تصمیم گرفت فیلمی مثل «معراجیها» را از یک ماه مانده به نوروز 93 راهی اکران کند تا بلکه بختِ گیشههای بیرونق سینما باز شود. مسعود دهنمکی گرچه همواره با منتقدان سرسختی روبهروست، اما به گواه کارنامهاش نشان داده که شاهکلید قفلهای فروش فیلمها را در اختیار دارد. «معراجیها» بسیاری را در نوروز 93 به سالنهای سینما کشاند و در کنار فروشهای خیلی خوب و میلیاردی فیلمهایی چون «خط ویژه» (مصطفی کیایی) و «چ» (ابراهیم حاتمیکیا) و «طبقه حساس» (کمال تبریزی)، به میزان فراوان امید و شادی را به سینمای خسته و بیجان تزریق کرد.
شهر موشها 2: فروش خوب و امیدوارانه فیلمهای نوروزی، مقدمهای بود برای توفان و گرد و خاک موشها. مرضیه برومند، کارگردان سرشناس عرصه کودک و نوجوان تصمیم گرفته بود پس از سالها قسمت دوم اثر محبوب و موفق «شهر موشها» را بسازد تا هم تماشاگران قدیمی و بچههای دیروز با آن تجدیدخاطره کنند و هم هنر خودش را در مواجهه با مخاطب کودک امروز محک بزند. این پروژه با تهیهکنندگی منیژه حکمت و علی سرتیپی و با هزینههای فراوان به بار نشست و «شهر موشها 2» با فروش 12 میلیارد تومانی، همه آمار فروش را جابهجا کرد و با کنار زدن «اخراجیها»ی دهنمکی، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد.
شیار 143: شاید کمتر کسی فکر میکرد نرگس آبیار با دومین ساخته سینماییاش، جایگاه خود را به عنوان یکی از مطرحترین کارگردانان کشور تثبیت کند و بتواند در کمتر از یک سال به موفقیتهای مادی و معنوی زیادی دست یابد. «شیار 143» که با محوریت دفاع مقدس ساخته شد، به پشتوانه بازی همدلیبرانگیز و تاثیرگذار مریلا زارعی، ابتدا در جشنواره سی و دوم فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت و جوایزی همچون بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کرد و پس از آن در انبوه نمایشهای خصوصی و اکران عمومی دیده و تحسین شد.
رد کارپت: فیلم «رد کارپت» (فرش قرمز) به کارگردانی و بازی رضا عطاران، گرچه از ضعف فیلمنامه رنج میبرد و فقط نان ایده و حضور بامزه عطاران را میخورد، اما حتی در همین وضع هم توانست به فروش حدود سه میلیارد تومانی، آن هم در ماه رمضان دست یابد. موفقیت این فیلم حتی باعث دیده شدن دیگر فیلمهایی که همراه آن روی پرده حضور داشتند هم شد.
سینماهای دیجیتال: یکی از دلایل اقبال تماشاگران به فیلمها و آشتی نسبی آنها با سینما در سال 93 را باید به مجهزشدن سالنها به سیستم دیجیتال مربوط دانست؛ مسالهای که بسیاری از سالنهای سینماهای کشور مدتها چشم انتظار آن بودند.
تجهیز سینماهای کشور به سیستم دیجیتال که همزمان با آغاز سی و دومین جشنواره فیلم فجر و با دستور حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در دستور کار قرار گرفت، سرانجام در سال 93 با جدیت پیگیری شد و به ثمر نشست. با روی کار آمدن این سیستم و رخت بربستن سیستم آنالوگ و قدیمی نمایش فیلم، عدالت در اکران برقرار شد و فیلمها به راحتی همزمان با تهران در همه شهرستانها نیز برای علاقهمندان به نمایش درمیآید.
گروه هنر و تجربه: تاسیس گروه هنر و تجربه را باید یکی از مهمترین اتفاقات سینمای ایران در سال 93 دانست. سالها بود که فیلمهای مستقل و موسوم به متفاوت و هنری سینمای ایران محملی برای عرضه و ارائه گستردهتر نداشتند و دیدنشان فقط در نمایشهای خصوصی و بسیار محدود میسر میشد، مضاف بر این که اندک سینماهای موجود هم در اختیار فیلمهای بدنه و تجاری بود و فضای کافی را به فیلمهایی از جنس دیگر نمیداد. شروع به کار گروه سینمایی هنر و تجربه با هدف بهتر دیده شدن سینمای اندیشمندانه و مستقل در شهریور سال 93 به دبیری امیرحسین علمالهدی، هرچند هنوز هم با مخالفتهایی روبهروست، اما در مجموع توانسته زمینه را برای اکران خوب آثاری که در وضع سابق امکان دیدهشدنشان وجود نداشت، فراهم کند. «ماهی و گربه» ساخته خلاقانه شهرام مکری و «پرویز» به کارگردانی مجید برزگر، به عنوان دو اثر اکرانشده در این گروه قابل اشاره است. موفقیت این فیلمها نگاهها را متوجه دیگر آثار این گروه هم کرد و نام هنر و تجربه را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت. هرچند حاشیه هم حوالی این گروه سینمایی پرسه میزد و به عنوان مثال اکران یک روزه فیلم پرسروصدایی چون «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری هم آرامش موجود را برهم زد.
حضورهای بینالمللی: انتخاب لیلا حاتمی، بازیگر سرشناس ایرانی به عنوان یکی از داوران جشنواره معتبر کن 2014 گرچه مایه مباهات و افتخار است، اما خوش و بش نامتعارف او با ژیل ژاکوب، رئیس کهنسال جشنواره حاشیهساز شد و اعتراضاتی را در داخل کشور برانگیخت. حاتمی هم برای فیصله دادن به حرف و حدیثها، با انتشار نامهای رسما از این رفتار عذرخواهی کرد.
نیکی کریمی، یکی دیگر از بازیگران شناخته شده سینمای ایران هم در سال 93 ریاست داوران پنجمین جشنواره فیلم ادینبورگ انگلیس را به عهده داشت.
اصغر فرهادی، فیلمساز برجسته و جهانی کشورمان هم در سال 93 رئیس داوران هشتمین دوره جشنواره آسیا ـ پاسیفیک بود؛ رویدادی که اتفاقا و دست بر قضا با موفقیت چشمگیر سینماگران ایرانی همراه شد. مریلا زارعی به خاطر بازی خوبش در «شیار 143» جایزه ویژهای را دریافت کرد و رخشان بنیاعتماد، رضا درمیشیان و نیما جاویدی هم به ترتیب برای فیلمهای «قصهها»، «عصبانی نیستم» و «ملبورن» برنده جوایزی از این جشنواره شدند. فیلم قصهها امسال علاوه بر این جشنواره، چند حضور موفق دیگر جهانی هم داشت که قطعا مهمترین آنها دریافت جایزه بهترین فیلمنامه از هفتاد و یکمین جشنواره ونیز بود؛ جایزهای که به دلیل اشارههای صریح و موضعگیری انتقادی فیلم، کمی رنگ و بوی سیاسی هم داشت و بر امتیازات غیرقابل انکار فیلم هم سایه افکند. موردی که باعث شده هنوز فیلم امکان اکران عمومی پیدا نکند. این نگاه سیاسی یک بار دیگر در سال 93 برای سینمای ایران پیش آمد؛ فیلم «تاکسی» ساخته جعفر پناهی در حالی برنده شیر طلایی جشنواره برلین شد که این فیلمساز طبق رای دادگاه امکان فعالیت فیلمسازی را ندارد. راهیابی این فیلم به بخش مسابقه جشنواره برلین باعث شد حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی نامه گلایهآمیزی به دیتر کاسلیک، رئیس این رویداد بنویسد و از او به خاطر پذیرش فیلمی غیرقانونی از ایران انتقاد کند. انتقادی که البته مانع از سیاست این جشنواره نشد و برلین در نهایت رای به برنده شدن تاکسی پناهی داد.
جشنواره فیلم فجر: هرچند نمایش فیلمهایی چون رخ دیوانه، عصر یخبندان، دوران عاشقی، من دیهگو مارادونا هستم و چند فیلم دیگر باعث شد جشنواره سی و سوم خیلی هم وضع نامناسبی نداشته باشد، اما ساخت این چند فیلم در مقایسه با تولیدات فراوان سینمای ایران چندان به چشم نمیآید و باعث نمیشود خیلی به اکرانی مناسب و پررونق در همه فصول اکران سال 94 دلخوش باشیم. آن هم در شرایطی که اصلا جشنواره سی و سوم با شعار «پیش به سوی اکران موفق» آغاز به کار کرد.
سی و سومین جشنواره فیلم فجر با دبیری علیرضا رضاداد، به عنوان دومین دوره فعالیت دولت یازدهم، گرچه چندان توقعها را برآورده نکرد، اما به خاطر برگزاری منظم و تقریبا بدون حاشیه نمره قبولی میگیرد.
نمایش محمد(ص): رونمایی از فیلم «محمد(ص)» ساخته فاخر مجید مجیدی بیستم بهمن 93، یکی از مهمترین اتفاقات سینمای ایران در سال گذشته بود. پیش از این مدتها بسیاری از تماشاگران پیگیرتر سینما منتظر بودند هرچه سریعتر به تماشای بزرگترین پروژه تاریخ سینمای ایران بنشینند و ببینند مجیدی چه تصویری از پیامبر گرامی اسلام ارائه داده است. فیلم درمجموع پس از سه نوبت نمایش خصوصی برای جمعی از چهرههای فرهنگی و هنری و مقامات مسئول، مورد تائید و تشویق قرار گرفت، هرچند برخی نسبت به زمان طولانی آن و ضعف فیلمنامه انتقاداتی وارد کردند. اعتراض برخی مقامات دانشگاه الازهر مصر به این فیلم هم از نکات قابل ذکر است، موردی که با پاسخ مجیدی هم روبهرو شد و او عنوان کرد بهتر است کسانی که هنوز فیلم را ندیدهاند، پیشداوری منفی درباره آن نداشته باشند.
اسکار: کمیته انتخاب معرفی فیلم به اسکار، پس از بررسی فیلمهایی چون «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، «استرداد»، «برف»، «تنهای تنهای تنها»، «چ»، «خسته نباشید»، «خط ویژه»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، «امروز» و «سر به مُهر» در نهایت فیلم «امروز» ساخته رضا میرکریمی را برای ارائه به اسکار 2015 مناسب تشخیص داد. انتخابی که البته راه به جایی نبرد و این فیلم از راهیابی به نامزدهای نهایی اسکار بهترین فیلم خارجی سال بازماند.
کیارستمی و حاتمیکیا: حرفهای تند ابراهیم حاتمیکیا در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم مقاومت که به طور مستقیم عباس کیارستمی را خطاب قرار داد، سرآغاز شکلگیری فضای ملتهبی در سینما شد. هرچند این کیارستمی بود که چندی پیش با اظهاراتی درباره جنگ و نامفهوم و بیهوده خواندن آن، چراغ اول این مشاجره را روشن کرد. این دعوای سینمایی البته در نهایت به طور غیرمستقیم ختم بخیر شد و حبیب احمدزاده در تماسی تلفنی با کیارستمی از او توضیحات روشنگرانهای در این خصوص گرفت. چند روز بعد هم دست کیارستمی را گرفت و به موزه صلح و دیدار با برخی جانبازان جنگ تحمیلی برد تا فیلمساز شناخته شده و بینالمللی سینمای ایران، سوءتفاهم پیش آمده را رفع و رجوع کند.
خانه سینما: سرانجام در سال 93 و پس از مدتها انتظار انتخابات مهمترین نهاد صنفی سینمای ایران برگزار شد و محمدرضا موئینی، ابراهیم مختاری، بهمن اردلان، کامران ملکی، آتیلا پسیانی، شادمهر راستین و سیدمهدی خادم به عنوان اعضای جدید هیات مدیره خانه سینما انتخاب شدند. طبق اساسنامه جدید خانه سینما هم مدیرعامل جدید فروردین 94 معرفی خواهد شد تا این نهاد مهم، دور تازه فعالیتهای صنفی خود را از سر بگیرد.
برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده و انتخابات خانه سینما با آرامش و بدون حاشیه و با نظارت کامل و به طور قانونی برگزار شد تا گام مهمی درخصوص رفع اختلافات گذشته طیفهای مختلف سینماگران برداشته شود.
جابهجاییها: با روی کارآمدن محمد سرافراز در رسانه ملی، تغییرات توامانی در صدا و سیما و حوزه سینما رخ داد و جایگاه شغلی برخی مدیران این دو عرصه تغییر کرد. محمد احسانی که به عنوان معاون آثار سینمایی فعالیت میکرد، عهدهدار مدیریت شبکه اول سیما شد و محمدرضا جعفری جلوه، مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی هم مدیریت شبکه دوم سیما را برعهده گرفت. ضمن اینکه همزمان با رفتن جعفری جلوه، بنیاد سینمایی فارابی هم دستخوش تغییرات عمدهای شد و بنا به دستور ایوبی قرار است این بنیاد از این پس فقط روی تولید و حمایت از ساخت فیلم متمرکز شود و مسئولیتهای دیگر از روی دوش این نهاد برداشته شود. علیرضا تابش در حال حاضر مدیرعاملی فارابی را بر عهده دارد.
از سوی دیگر حبیب ایل بیگی هم که مدیرعامل انجمن سینمای جوانان بود، با حکم رئیس سازمان سینمایی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و جایگزین احسانی شد. با رفتن ایل بیگی، فرید فرخنده کیش در انجمن سینمای جوانان کار خود را به عنوان مدیرعامل آغاز کرد.محمدرضا فرجی هم که مدیر شبکه یک سیما بود، مدیرکل نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی شد.
آغاز به کار مدرسه عالی سینما به ریاست مجید مجیدی و حکمیت فیلم پرحاشیه «لاله» توسط علیرضا رضاداد که رای را به نفع مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی صادر کرد، تجلیل از مرضیه برومند (شهر موشها2)، تهمینه میلانی (آتش بس2) و نرگس آبیار (شیار 143) به عنوان سه بانوی فیلمساز موفق سال و شب بزرگداشت خسرو شکیبایی، برخی دیگر از مهمترین اتفاقات سینمایی سال93 بودند.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد