زیرا در این سیستم آمال و اهداف از پیش تعیین شدهای قرار دارند که فکر آدمی را در حصاری زندانی میکنند و قدرت تعقل را از او میگیرند.
ایدئولوژی نیز اینگونه عمل میکند، زیرا که وقتی انسان در رفتارها و اندیشه خود ایدئولوژیک عمل میکند، پارهای از بایدها و نبایدهای از پیش تعیین شده را رعایت میکند، چه موافق موازین انسانی و عقلی و چه مخالف آن.
ایدئولوژی ناسیونالیسم
اما در این میان نقش ایدئولوژی ناسیونالیسم (ملیگرایی) افراطی بسیار پررنگ و جذاب است و با رنگ و لعاب خود عده بسیاری را جلب کرده و اتفاقات بسیاری را از این رهگذر در طول تاریخ باعث شده است. در این دیدگاه انسان باید فکر و احساس خود را یک حصار بهعنوان ملیگرایی و وطنپرستی یا به تعبیری نژادپرستی افراطی در بند کند و تمام عواطف خود را فقط به ملت یا نژاد خویش معطوف بدارد و برای دیگر انسانها ارزشی قائل نشود تا جایی که همه خوبیها و سعادتها را برای خود و ملت خود بخواهد و بر ملتها و ملیتهای دیگر حتی اگر در شهر و کشور او نیز زندگی میکنند احترامی قائل نشود.این امر در کشورهای غربی و اروپایی که ادعای حقوق بشر و رعایت موازین انسانی آنها گوش فلک را کر کرده است بیشتر به چشم میخورد. تاریخ به یاد دارد آنهایی که امروز ادعای حقوق بشر دارند، چگونه سرخپوستانی را که ساکنان بومی قاره آمریکا هستند به قتل رساندند و همانها امروز به بهانههای واهی حقوق بشر به عراق و افغانستان و... حمله میکنند و باز به نام انساندوستی، انسانکشی میکنند و باز ادعای حقوق انسانی دارند.
تاریخ، نسلکشیهای زیادی به یاد دارد که عاملان آنها امروز خود را تبرئه میکنند تا ادعای بشردوستی و صلح جهانی ایشان خدشهدار نشود که قتل عام ارامنه در جنگ جهانی اول توسط عثمانیها و قتل عام یهودیان توسط آلمان نازی و اعدام دانمارکیهای ساکن انگلستان در قرن دهم میلادی نمونههای بارز این حقیقت است.
امروزه نیز در بسیاری از این کشورهای به اصطلاح جهان اولی، ایدئولوژی ملیگرایی باعث ایجاد تنشهای خشونتبار بین مردم و اقلیتهای قومی و مذهبی ساکن در آن کشورها میشود. در آمریکا هنوز هم سیاهپوستان را به دید بردگان نگاه میکنند و خود را که سفیدپوست هستند از نژاد برتر میدانند که حق دارند هرگونه ظلمی را بر سیاهان که به زعم ایشان بردهای بیش نیستند اعمال کنند یا در دیگر کشورها، اقلیتهای مذهبی مورد آزار و توهین قرار میگیرند و بهرغم ادعای آزاداندیشی، از ورود زنان مسلمان و باحجاب به دانشگاهها ممانعت میشود یا مساجد مسلمانان مورد اهانت قرار میگیرد یا اعمال ضدانسانی نسبت به اقلیتهای مذهبی دیگر صورت میپذیرد.
ایدئولوژی و مذهب
این ایدئولوژی زمانی نیز در قالب مذهب قرار میگیرد که حاصل آن بهوجود آمدن تفکر قشری و خشن ضد انسانی است. یعنی مذهب به جای اینکه انسانیت و ملکات فاضله انسانی را پرورش دهد، به تکفیر و تحدید و قتل و غارت میانجامد.
هیتلر یک مسیحی متدین بود که میخواست از یهودیان، انتقام به صلیب آویختن عیسی(ع) را بگیرد. و کوکلاسکلانها نمونهای دیگر از قشریت مذهبی مسیحی هستند که سیاهان و رنگینپوستان را به عناوین مختلف و تحت عنوان ملیت و مذهب به دار آویخته یا زنده در آتش میسوزاندند.
نمونه عینی و ملموس دیگر دوره حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی بود که نوعی ناسیونالیسم نژادی توام با تفکر مذهبی و یکسویه آن موجب ظلمها و ستمهای فراوانی به سیاهان در آن کشور شد. در این میان اندیشههای دیگر نیز وجود دارد مانند قوم برتر بودن، که عدهای از یهودیان بخصوص در اراضی اشغالی فلسطین دارای اینچنین تفکرات نژادپرستانه و مذهبی هستند که به بهانه آن به بزرگ و کوچک رحم نمیکنند کشتار بیرحمانه صبرا و شتیلا نمونه عینی آن است.
داعش و طالبان نیز نمونه یک باور ایدئولوژیک هستند که قتل و غارت و تجاوز را به نام خدا و اسلام انجام میدهند و دین مبین را با تعابیر و تفاسیر خشن و قشریت زده به یک دین کشتار و حمله و خشونت تبدیل میکنند که ایجاد رعب و وحشت از خصوصیات آن است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد