ما آدم تعارفی‌های قدیم...

همه ما در فرهنگی سراسر تعارف بزرگ شده‌ایم، فرهنگی که به ما یاد داد پایمان را جلوی بزرگ‌تر دراز نکنیم، فرهنگی که احترام به مهمان را توصیه کرد، فرهنگی که جلوی خیلی از رک‌گویی‌هایمان را گرفت تا دل کسی را نرنجانیم. در عالم واقعیت، دنیای ما پر از تعارفات معمول است، از سلام و احوالپرسی‌های طولانی با همسایه گرفته تا دعوت‌های سرسری برای مهمانی. یک زمانی تعارفات شدند دردسر و ما این حصار را در دنیای مجازی شکستیم. اوایلش خوب بود، بدون ترس حرف‌هایمان را می‌زدیم و برای نظرهایی که در عالم واقع توانایی تائید نداشتیم، لایک می‌گذاشتیم و با شجاعت نظر مخالف می‌دادیم.
کد خبر: ۷۷۷۱۹۱

حالا اما دنیای بی‌تعارف ما، انگار همه چیز را از یاد برده است. آدم‌ها این روزها در گروه‌هایی عضو می‌شوند که شاید بجز یکی دو نفر بقیه را نشناسند و حرف‌هایی می‌زنند که ناگفته‌های دنیای تنهایی‌شان بود. این همه به اشتراک گذاشتن‌ها، آنقدر‌ها هم که فکر می‌کنیم جالب نیست.

بعضی وقت‌ها می‌شود که در کنار این کنار گذاشتن تعارف، بی‌حرمتی‌ها از راه می‌رسد. بی‌ملاحظگی‌های مجازی کم نیستند، ما امروز در صفحات فیسبوک بی‌رحمانه انتقاد می‌کنیم و پیج یک بازیکن رقیب را با هر آنچه ناسزا که از دست و زبانمان بر می‌آید، پر می‌کنیم.

فضای بکر تنهایی ما این روزها بیشتر از همیشه در خطر است. اشتباه گرفتیم، واقع و مجاز را، اصلا همه چیز و همه کس را... دنیای ما آدم تعارفی‌های دیروز، حالا به تاثیر حرف‌هایمان بر دیگران کاملا بی‌خیال است. در آن تصمیم می‌گیریم و در دم حرف‌هایمان را می‌نویسیم و می‌رویم پی‌ زندگی‌هایمان و به این فکر نمی‌کنیم که این یکی دو خط تا کجا‌ها که نمی‌رود و چطور با کلمات نابه‌جا چند میلیون آدمی را که ممکن است، ردپاهایمان را دنبال کنند، تحت تاثیر قرار داده‌ایم.

مشکل از نابلدی است، از این‌که همه چیز قاطی‌پاتی شده! وسیله آمده ولی فرهنگش نه... مثل آن موقع که تا کمر خم می‌شدیم در صفحه عابر بانک نفر جلویی‌مان تا کم اطلاعی‌اش را به رخ بکشیم، حالا هم برای زدن هر حرفی خودمان را مجاز می‌دانیم. جوک‌هایی می‌خوانیم که شاید تا پیش از این از شنیدنشان ابا داشتیم. قضاوت‌هایی می‌کنیم که از پایه پوسیده‌اند.

اگر چه دنیای بزرگ مجازی، فاصله‌ها را کم کرده است، اگرچه ما هر روز در دهکده کوچکمان رفت و آمد می‌کنیم، اما این فضای کوچک ما را به اندازه گذشته همدل نکرده است، بلکه در عین نزدیک بودن‌های ظاهری و توخالی، گاهی می‌شود که بی‌فکر عمل می‌کنیم. این روزها چیزهایی از رفتار و اخلاق و کردار و گفتار یکدیگر می‌دانیم که پیشتر از این در پشت چارچوبی به نام تعارف محصور بود. شاید فکر کنید که تعارفات، خود واقعی‌مان را پنهان می‌کرد اما حقیقتا، فکر نمی‌کنید که عریان شدن همه واقعیت‌ها، روزی ما را بشدت آسیب‌پذیر و شکننده کند؟!

مریم تجلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها