در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
روش آموزش مستقیم
در روش آموزش مستقیم، کودک و نوجوان به طور مستقیم و به دور از حواشی به تعلیم دین میپردازد و خود او نیز از این تعلیم گرفتن آگاه است. مثلا وقتی والدین به فرزند خود نماز خواندن یا قرائت قرآن را آموزش میدهند در واقع تعلیم مستقیم انجام گرفته است.
این نوع آموزش که کودک یا نوجوان با آن مواجه میشود اگر از حد و حوصله او بیشتر باشد ممکن است سبب دلزدگی وی را فراهم کند و تکرار آن برایش ملالتآور و خستهکننده باشد.
از طرفی دیگر نیز ضرورت این آموزش احساس میشود که کودک یا نوجوان مبانی و مفاهیمی از دین را که لازمه چارچوب اعتقادی یک مسلمان است، در حد خود آموزش ببیند تا بتواند اعمال شرعی و اصول اعتقادی خود را بجا آورد. پس باید توجه داشت در این شیوه آموزش نباید افراط بیش از حد کرد، بلکه باید با ایجاد جاذبههای کلامی و بصری همراه با سرگرمیهای مورد علاقه آن قشر سنی، آموزههای دینی را تعلیم داد.
در این شیوه نباید از رفتار خشک و الفاظ علمی استفاده کرد، بلکه مقصود اصلی رساندن مفهوم است تا آن آموزه دینی، درونی و به مرور عمیقتر شود. به قول مولوی در این مورد باید زبان کودکی گشاد، چون سر و کار ما با کودک است و او مقصود ما را از بیان الفاظ و حرکات نمیفهمد، بلکه قوه مخیله او هر آنچه را دوست دارد و اقتضای سن اوست از آن موضوع فهم خواهد کرد.
پس در این مورد باید آموزههای دینی توأم با ایجاد جذابیت باشد تا مخاطب ما گرایش درونی به این امر پیدا کند و اجبار محیط و خانواده مسبب این امر نباشد، چرا که اجبار فقط در مقطعی و آن هم به شکل ظاهری کارساز است و مفاهیم دینی را درونیسازی نمیکند.نمونه بارز این رفتار را ما در سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) شاهدیم که ایشان در رفتار با کودکان بسیار مهربان و رئوف بودند، به گونهای که در برخورد با ایشان ابتدا سلام و با کودکان شروع به بازی میکردند تا مهر ایشان در دل کودکان بیفتد و این مهر و محبت باعث جذبه و کشش درونی میشد و کودک در ضمیر ناخودآگاه خویش تمایلی به ایشان پیدا میکرد.
روش آموزش غیرمستقیم
دومین روش در آموزش دینی کودکان و نوجوانان روش غیرمستقیم است که از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این روش مخاطب ما از رفتار و منش افراد و اجتماعاتی که با آن سر و کار دارد مفاهیمی را درک کرده و آموزش میبیند که به مرور در او نهادینه میشود و تبدیل به خلق و خوی او میگردد.
در این روش اگر افراد خانواده به طور اخص و افراد اجتماع به طور اعم، رفتارهای دینی و اخلاقی از خود نشان دهند به مرور این رفتارها در ذهن و ضمیر کودک و نوجوان نقش بسته و درونی خواهد شد.
برای مثال وقتی در خانواده پدر یا مادر با متانت و بردباری رفتار کرده و این رفتار را نشانهای از دینداری خود معرفی کند، کودک نیز میفهمد صبر و شکیبایی که نمونههای آن را در رفتار پدر و مادر دیده و درک کرده، از مصادیق آموزههای دینی است یا وقتی میبیند با قرائت قرآن و خواندن نماز، اخلاق والدین بهتر میگردد و معنویت ایشان عمیقتر میشود، بهتبع آن او نیز میفهمد تاثیر آموزههای دینی در زندگی بسیار مهم است و علاوه بر صورت ظاهری تفاوتهای مثبت درونی نیز ایجاد میکند.
این نحوه رفتار که کودک و نوجوان مشاهده میکند باعث میشود به طور درونی کشش و علاقهای نسبت به امور دینی پیدا کند و خود او به جستجوی مفاهیم عمیقتر و معانی وسیعتر بپردازد.
البته عکس این رفتار نیز موثر است یعنی وقتی ببیند اطرافیان او بظاهر انسانهای مذهبی هستند، اما رفتارهای تند و خشن از ایشان بروز میکند و اعمال دینی و عبادی تاثیری در اخلاقیات آنها ندارد، در نتیجه او نیز جلوه خوبی از دین را در درون خود حس نمیکند و به مرور از اعمال عبادی دلزده و دور میشود.
البته باید گفت رفتار و منش دینی و اخلاقی والدین یا اطرافیان زمانی تاثیرات مثبت و عمیق خواهد گذاشت که دین در وجود خود آنها تاثیرات مثبت گذاشته باشد، یعنی بهرههای معنوی از دین را درک کرده باشد و اگر غیر این باشد دیگر انتظار نمیرود کودک یا نوجوان با درکی درست و معنوی از آموزههای دینی روبهرو شود و این از نکات بسیار مهم و اساسی در آموزش و پرورش است.
امیر هاشمپور / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
ابراهیم الموسوی، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتوگو با بهرام کلهرنیا، دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر عنوان شد