اگرچه عملکرد واقعی جشنواره در اکرانهای عمومی و تقدیر سالانه آن رقم میخورد و به محک واقعی تن میدهد. جشنوارهای که با شعار پیش به سوی اکران موفق برگزار شد و خود این شعار معیار خوبی است برای ارزیابی جشنواره که اتفاقا بحران مخاطب و اقتصاد سینمای ایران را نیز در خود دارد. اساسا نفس برگزاری جشنواره فارغ از نمایش توانمندیهای سالانه سینمای ایران خود یک تمهید فرهنگی برای رونق بخشیدن به گیشههای سینما و شکوه بخشیدن به عادت فیلم دیدن در جامعهای است که دیگر مثل دهه 60 و قبلتر از آن صفهای طولانی در مقابل در سینماهایش دیده نمیشود و در این ده روز جشنواره وقتی از کنار سینماهای مردمی میگذشتی و صف علاقهمندان سینما را برای تهیه بلیت میدیدی بر سر ذوق میآمدی. صف سینما تنها صف لذتبخشی است که نه نشانه یک کمبود که نشانه پویایی و نشاط است.
جشنواره سی و سوم فارغ از نقاط ضعف و قوتش و مثلا کمبودهایی که در اجرا و مدیریت جشنواره ممکن است وجود داشته باشد یک جشنواره متفاوت بود. با اینکه چند سالی است که سایه فرهادیسم (که البته سینمای استانداردی است) همچنان بر سر برخی فیلمها و سبک فیلمسازان حاکم است، اما شاهد نگاه مستقل فیلمسازان بیشتری در جشنواره امسال بودیم و گرایش به قصهگویی و فرم جذاب و سرگرمکننده و روایتهای تعلیقدار بیشتر شده است ضمن اینکه توجه به مضامین جدیدتر با توجه به تجربههای زیسته مردم امروز در زندگی اجتماعی نیز قابل ردیابی است. یکی از این نشانهها را میتوان در توجه به فضای مجازی و استفاده از تکنولوژیهای نوین ارتباطی/ رسانهای جستجو کرد. یکی از این کارگردانهای جوان که همواره سبک و سیاق سینمایی مستقل خود را داشته و توانسته نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند، مصطفی کیایی بود. مصطفی کیایی کارگردان جوانی که سال گذشته ریتم کند جشنواره را با خط ویژهاش جبران کرد و مخاطبان را به هیجان و وجد آورد همان خط سیر خاص خود را ادامه داده و امسال با عصر یخبندان بازهم فیلم خوش ریتم و پر هیجانی را به تصویر کشیده است. البته این بار او به ساختار شکنی در روایت دست زده است و با بازنمایی یک موقعیت از چند زاویه که هر زاویه آن بخشی از حقیقت ماجرای قصه را برملا میکند تعلیق روایی قصهاش را پررنگتر کرده که با رگههایی از طنز هم همراه شده است. گرچه این بهرهگیری چندگانه ژانری از کمدی و اکشن و درام شاید یکدستی و یکپارچگی دراماتیکی را که در خط ویژه بود کمرنگ میکند. عصر یخبندان روایتی جامعه/ روانشناختی از جامعه معاصر ما و نسل جدیدی است که در مواجهه منطقی با زیست مدرن دچار بحرانهای جدی در روابط عاطفی و انسانی خود شده و به یک گسست معنایی تن داده است. قصههای درهم تنیده آدمهایی که زندگیشان در یک روایت درهم تنیده و حلقوی چنان به هم گره میخورد که گویی سرنوشت هیچ انسانی در دهکده جهانی کنونی بیتاثیر از زندگی دیگری نیست. زندگی سرد و یخزدهای که آدمها برای گرما بخشیدن از آن مسیری اشتباه را طی کرده و به جای گرمایش به فرسایش خود و زندگیشان دچار میشوند.
عصر یخبندان قطعا یکی از پرفروشترین فیلمهای سال بعد خواهد شد و میتوان آن را به عنوان یک فیلم سرگرمکننده و تجاری خوب شناخت، اما نمیتوان از برخی اشکالات فیلمنامهای آن گذشت بویژه یک نوع سردرگمی در پایانبندی و جمعکردن قصه که دچار یک نوع تکثر و تشتت است و چند پایان میتوان برای آن تصور کرد. کاش قبل از اکران عمومی تدوین مجددی درباره آن صورت گیرد تا پایانبندی منسجم و شسته رفته تری پیدا کند. آنچه در پس زمینه دراماتیکی عصر یخبندان باید به آن اشاره کرد بهره بردن از وسایل ارتباط جمعی مدرن و دیجیتالی است که شکل بیرونیتر و عملیتر آن را میتوان در فیلم «رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی مشاهده کرد. در اینجا نیز شاهد نگاهی آسیبشناختی به نسل جوان اما به زبان نسل جدید هستیم و تاثیر ابزارهای نوین ارتباطی و فضای مجازی در قبض و بسط عملی زندگی واقعی. اینکه چقدر ابزارهایی مثل اینترنت و شبکههای اجتماعی و تشکیل گروههای مجازی میتواند در زیست ـ جهان نسل امروز موثر باشد و زندگی آنها را حتی تا مرز اضمحلال و فروپاشی به خطر بیندازد؛ فیلمی خوش ریتم با ساختار روایی درهم تنیده و شطرنجی که حتی نام فیلم هم از یکی از مهرههای شطرنج الهام گرفته است. بدون شک رخ دیوانه بهترین فیلم ابوالحسن داوودی در کارنامه حرفهایاش است که از همین الان میتوان پیشبینی کرد به پرفروشترین فیلم کارنامه او هم بدل خواهد شد. در واقع دو فیلم عصر یخبندان و رخ دیوانه میتواند رونق گیشهها در سال 94 را تضمین کند و فارغ از برخی ضعف و کاستیهای ساختاریاش باید گفت که سینمای ما بشدت به ساخت چنین فیلمهایی نیازمند است.
توجه به روایت و فرمهای جذاب و پر تعلیق قطعا یکی از نیازهای سینمای ما در جذب مخاطب است که اتفاقا آرای مردمی در جشنواره امسال به این دو فیلم این ضرورت را تاکید کرد. فارغ از قیاس تکنیکی و حرفهای و بدون توجه به سطح کیفی فیلمهای جشنواره اگر بخواهیم فیلمهایی را که مورد توجه قرار گرفتند فهرست کنیم به تعداد قابل قبولی از فیلمها میرسیم که اگرچه با شرایط مطلوب سینمای ایران فاصله دارد و معدل خوبی برای جشنواره امسال در مقایسه با گذشته محسوب نمیشود، اما به نظر میرسد میتواند دورخیزی در جهت تحقق شعار امسال جشنواره باشد، از این حیث میتوان فیلمهای مثل رخ دیوانه، عصریخبندان، کوچه بینام، خانه دختر، روزهای عاشقی، ایران برگر و فیلمهای متفاوت مثل من دیگو مارادونا هستم، در دنیای شما ساعت چند است و حتی فیلم اعترافات یک ذهن خطرناک را هم نام برد که هر کدام میتواند به سلیقه و ذائقه متنوع مخاطبان پاسخ داده و حتی به قول رضاداد دبیر جشنواره، به نیاز مخاطبان خاموش هم پاسخ گوید.
امسال در بخش خارج از مسابقه فیلمهایی مثل «پدر آن دیگری» را داشتیم که میتواند در اکران عمومی مورد توجه قرار گرفته و نظر مردم را جلب کند. فیلمهای تجربی و نگاه نو و حتی سینمای مستند در جشنواره امسال نیز کم و بیش مورد توجه قرار گرفتند و در کل میتوان به تنوع ژانری و قصهگویی و تجربه فرمی تازه بهعنوان ویژگیهای جشنواره امسال اشاره کرد که گرچه مطلوب و آرمانی نبوده، اما ناامیدکننده هم نیست. آنچه روزنههای این امید را فراختر میکند نزدیکی آرای مردم به دیدگاه منتقدان سینماست و این سنخیت آرا در سالهای گذشته نشان داده که در نهایت به اکران پررونق انجامیده و امسال نیز با این اتفاق میتوان امیدوار بود که در اکران عمومی دستکم در پنج تا شش فیلم با فروش خوبی مواجه شویم که گرچه این تعداد برای رونق بخشی به اقتصاد سینما تعداد زیادی نیست، اما دستکم میتواند از رکود در فروش و اکران عمومی جلوگیری کند. برآیند فیلمهای امسال شاید از حیث حرفهای سینما نمره 20 نگیرد، اما تقریبا بیشتر منتقدان - حتی منتقدان سختگیر - معتقدند که هم شاهد فیلمهای شریفی بودیم و هم تنوع و تجربهگرایی در ساخت آثار متفاوت را میتوان تشخیص داد لذا اگر جشنواره را بهار سینمای ایران بدانیم میتوان سالی نیکو را برای این سینما تصور کرد که البته به مکانیسمهای دیگری مثل تبلیغ و اکران خوب هم نیازمند است تا در سال 94 تقدیر خوبی را برای سینمای ایران پیشبینی کنیم. فراموش نکنیم جشنواره امسال و اغلب فیلمها یک امتیاز ویژه دیگر هم داشتند؛ فیلمها و کارگردانها بخصوص بر خلاف سال گذشته کمتر وارد فضایی خطرناک به نام حاشیه شدند.
سیدرضا صائمی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم