مرثیه‌ای برای بانوی آب و آیینه

هفده روز مردم شهر ناآرام مهمان‌نوازی خود بودند و بی‌قراری داشتند. شهر در روشنایی وجود او فروغی جاودان داشت و فروغ دیده او رو به خاموشی می‌نهاد.
کد خبر: ۷۶۵۳۴۲
مرثیه‌ای برای بانوی آب و آیینه

شهر و مردمان مهربانش در شوق ردی از عاشقی خود احساسی وصف‌ناشدنی داشت. با حضور سبز او همه آیینه دل را جلا می‌دادند و در سایه‌سار وجود او نفسی آرام در سینه داشتند.

شلوغی شهر به خاطر حضور او بود و او در خلوتی خود راهی به سوی معبود به امتداد همه آسمان‌ها در پیش روی خود داشت. لحظه‌لحظه‌های عمرش در پناه دستان ناپیدای خالق خود از تعلق‌ها تهی می‌شد و آرزوی وصال کوی حضرت دوست را طلب می‌کرد.

از مدینه که آهنگ سفر کرد در پی دیدار برادر که رهبر و مقتدای او بود، لحظه‌شماری می‌کرد. سختی‌های راه را به جان خرید. تلخکامی‌ها را شیرازه جان خود کرد و از هیچ رنجی آزرده‌خاطر نشد و شکوه‌ای به زبان جاری نکرد.

او آمده بود تا برادر را که در طوس و خراسان غریب و تنها مانده بود، زیارت کند. وجود برادر سرای آرامش بود و آغوش مهر او سرای زندگی.

در رواق چشمانش برادر را می‌دید و در تیک تاک لحظه‌های عمر نشانی از او می‌یافت، اما نامهربانی روزگار و دست تقدیر سرنوشت دیگری را برای حضرتش رقم می‌زد.

زیبانگار روزگار و همراه همیشه جاودان او، از وجودش چراغی جهان‌افروز در این شهر برمی‌افروخت که هرگز به‌خاموشی نخواهد گرایید و روشنی‌بخش عالم وجود خواهد شد. به لطف وجود او چراغ فروزان علوم ناب محمدی ظلمت‌ها را خواهد زدود.

فاطمه معصومه (س) از دیدار برادر مایوس می‌شود و در پناه خلوتی، فارغ از همه هیاهوی زندگی؛ به اندوه روشن دل می‌سپارد و در کرانه‌های نیایش می‌رود تا به آرامش ابدی دست یابد.

خلوت انس او را زلال می‌کند زلال‌تر از آنچه هست و مردم شهر در فراق او جامه سیاه به تن می‌کنند و شال عزا به گردن دارند.

همه در سوگ مهمان عزیز خود فاطمه معصومه که دخت امام، خواهر امام و عمه امام است، سربر‌شانه‌های غم شهر می‌گذارند. دهم ربیع‌الثانی سالگشت رحلت حضرت معصومه (س) بر همگان تسلیت باد.

محمد خامه‌یار - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها