در کشور ما بهترین حالت این است که هوش عادی داشته باشی،یعنی کسی باشی مثل همه آدم‌های معمولی نه ذره‌ای کم، نه ذره‌ای زیاد.
کد خبر: ۷۶۴۰۲۰
کودکان تیزهوش حمایت می‌خواهند

اگر هوش‌ات از حد عادی کمتر باشد، می‌شوی فردی استثنایی، با هوش مرزی، دیرآموز یا کند ذهن با هزار و یک دردسر مخصوص به خود. هوش‌ات اگر از حد عادی هم بالاتر باشد و بشوی فردی تیزهوش یا فوق تیزهوش، وضعت بهتر از این نمی‌شود که دردسرهایت بیشتر از آدم‌های استثنایی خواهد بود.

دردسرهای تیزهوشی یکی دو تا نیست. کودک تیزهوش ولعی سیری‌ناپذیر برای یادگیری دارد و بدون این که اطرافیان مجبورش کنند خود تجربه می‌کند، کشف می‌کند و می‌آموزد.

زندگی با کودکان با ضریب هوشی بیش از 120 آسان نیست. خردسالان ِجستجوگر می‌خواهند سر از همه کار دربیاورند و از هر علمی جرعه‌ای بنوشند، اما بیشتر خانواده‌های صاحب فرزند تیزهوش، مهارت هدایت هوشی کودکانشان را ندارند، در حالی که جامعه نیز کمکی به آنها نمی‌کند.

بسیاری از این خانواده‌ها بارها آموزش و پرورش را دق الباب کرده‌اند، ولی بجز چندنامه نگاری و در نهایت شنیدن این جمله که باید تا رسیدن به کلاس اول صبر کنید، عایدی‌ای نداشته‌اند.

نتیجه این که اشتیاق یادگیری از وجود کودکان تیزهوش می‌تراود، ولی فضای حاکم بر جامعه به این اشتیاق پاسخ مثبت نمی‌دهد و بی‌اعتنایی‌ای که از این فضا تراوش می‌کند موجی از دلسردی را میان خانواده‌های صاحب فرزند تیزهوش پخش می‌کند.

2 داستان واقعی

کوثر تازه پنج ساله شده، شش ماهه بوده که اولین کلمات را ادا کرده و به یک‌سال نرسیده بوده که مداد به دست گرفته و نوشته. به دو سال که رسیده، خواندن و نوشتن را بلد شده و هر چه شعر و قصه که به آن دسترسی داشته از بر کرده. سه ساله بود که به دفتر روزنامه آمد، ریزنقش بود و وقتی روی صندلی نشست پایش دو سه وجبی با زمین فاصله داشت، اما به خواندن و نوشتن مسلط بود، ضرب و تقسیم می‌کرد، جمع، تفریق. شعرهای حافظ را از بر داشت، انگلیسی حرف می‌زد و بعضی از اشعار حافظ را برگردان می‌کرد. نقاشی می‌کشید، قصه می‌گفت، از خودش شعر می‌ساخت.

حالا او پنج ساله است، وارد اینترنت می‌شود، جستجو می‌کند، ویندوز نصب می‌کند، با فتوشاپ کار می‌کند، بازی‌های جدید را دانلود می‌کند، گنجینه‌ای از احادیث را از حفظ است، همه ضرب‌المثل‌های فارسی را بلد است، استاد واتس آپ و وایبر است، طراح معما، سازنده قصه و...

خانواده او دو سال است از آموزش و پرورش و از سازمان پرورش استعدادهای درخشان می‌خواهند فکری برای کودکشان کند تا هوشش هرز نرود، اما نتیجه همه پافشاری‌ها شده انجام یک آزمون هوش که نشان می‌دهد کوثر کودکی فوق باهوش است و نسخه صادره هم این که خانواده، او را تا سن مدرسه رها کند و برای یادگیری تحت فشار قرارش ندهد.

پریسا همین تازگی‌ها مهمان روزنامه بود، دختری 5.5 ساله که می‌خواند، می‌نویسد، اعمال چهارگانه ریاضی را هم روی کاغذ و هم ذهنی انجام می‌دهد و مهم‌تر این که خط نستعلیق می‌نویسد.

آزمون‌های هوش، ضریب هوشی پریسا را 134 نشان داده که معیاری است برای سنجش میزان عطش او برای یادگیری، اما آموزش و پرورش خانواده او را نیز به صبوری تا سن مدرسه دعوت کرده است.

حرف آموزش و پرورش به خانواده این دو کودک این است که عجله نداشته باشید و نخواهید کودکتان زودتر از سن‌اش چیزی بیاموزد، ولی موضوعی که گویندگان این جملات از آن غافل شده‌اند این است که خانواده‌های کودکان تیزهوش به فرزندانشان برای آموختن فشار نمی‌آورند بلکه این کودکان هستند که میل یادگیری دارند و مشتاقانه پدیده‌های اطراف را کشف می‌کنند، مثل کوثر که خودش به کتابفروشی می‌رود و کتاب دلخواهش را انتخاب می‌کند و مثل پریسا که از یک‌سالگی از روی دفتر مشق برادرش واژه‌ها را نقاشی کرده و به این طریق حروف و کلمات را شناخته است.

یک مشکل، یک نسخه

کودکی که قبل از سن مدرسه به اندازه دانش‌آموزان سه سال اول ابتدایی(و حتی بیشتر)، دانش دارد حضورش در کلاس اول ابتدایی حتما بی‌معناست، اما آموزش و پرورش اصرار دارد کودکان حتی با بالاترین ضریب هوشی و بیشترین مهارت‌های تحصیلی باید در کلاس اول حاضر شوند.

فریبرز حمیدی، معاون ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران از این اعتقاد دفاع می‌کند و در گفت‌و‌گو با ما توضیح می‌دهد که چون آموزش و پرورش فقط بعد از ورود کودکان به مدرسه توان شناسایی استعداد آنها را دارد، پس کودکان تیزهوش و با مهارت نیز باید به کلاس اول بیایند و اگر تیزهوش شناخته شوند، به کمک جهش تحصیلی به کلاس‌های بالاتر بروند.

اما این جمله برای خانواده‌های صاحب فرزند تیزهوش قانع‌کننده نیست چون آنها معتقدند صبوری کردن تا سن مدرسه فقط سال‌های عمر کودکشان را هدر می‌دهد که حمیدی در پاسخ به اینها باز هم نسخه صبر می‌پیچد و می‌گوید فرض کنید کودکی 10 ساله دیپلم بگیرد که چه شود و اگر شود همیشه در کنار افرادی قرار می‌گیرد که از نظر سنی و بلوغ فکری و عاطفی با آنها متفاوت است.

از این زاویه حرف این مقام مسئول در آموزش و پرورش قابل تامل است، اما وقتی با رضا گلشن، مدیر طرح و پژوهش مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان گفت‌وگو می‌کنیم نه فقط صبر خانواده‌ها چاره کار به نظر نمی‌رسد که به یک مشکل ساختاری برمی‌خوریم که نیاز به چاره‌جویی دارد.

به گفته گلشن، این خانواده‌ها به این علت بعد از مراجعه به آموزش و پرورش دلسرد می‌شوند چون هیچ سازوکاری برای ساماندهی و هدایت کودکان تیزهوش قبل از سن مدرسه در کشور وجود ندارد، ضمن این که بحث آموزش کودکان بین چند مرجع (آموزش ابتدایی، پیش‌دبستانی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) سیال است.

در واقع مشکل، چند صدایی و نبود یک مرکز واحد تصمیم‌گیر است که به گفته این مقام مسئول مسبب کم‌کاری بخش‌های دولتی شده است البته گلشن نیز همچون حمیدی باتوجه به وضع موجود و نبود سیستم مدون تسریع تحصیلی در کشور (همان‌گونه که در برخی از کشورهای جهان وجود دارد)، ورود کودکان تیزهوش به کلاس اول و بعد هم جهش تحصیلی را بهترین راه ممکن می‌داند، هرچند بجز دعوت خانواده‌ها به صبر، یک پیشنهاد مفید هم دارد.

او می‌گوید: در کشورهایی از جهان که سیستم تسریع تحصیلی دارند، دانش‌آموز تیزهوش که مهارت‌های تحصیلی ویژه‌ای دارد به مدرسه می‌آید، ولی در ساعتی که همه دانش‌آموزان مثلا مشغول آموختن حروف الفبا هستند، آنها به فضایی مثل کتابخانه هدایت می‌شوند تا در زمینه مورد علاقه‌شان مطالعه کنند یا کارهای فوق برنامه انجام دهند.

در واقع اشاره مدیر طرح و پژوهش مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان به راه‌اندازی سیستم شخصی‌سازی آموزش و مطالعه فردی است که البته در کشور ما هیچ جایگاهی ندارد.

مریم خباز ‌- گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها