از آنجا که خانمها در مقایسه با آقایان ساعت بیشتری از روز را در منزل سپری میکنند، تهیهکنندگان تلویزیونی زمان تولید برنامهها و مجموعههای خود توجه ویژهای به این قشر دارند. در حالی که مجموعههای اکشن، حادثهای، پلیسی و ماجراجویانه به قصد جذب تماشاگران مرد و جوانان جلوی دوربین میرود، برنامهسازان تلویزیونی در تلاش هستند تا با تولید مجموعههای درام، خانوادگی و حتی کمدی، تماشاگران خانم را به سمت تلویزیون بکشانند.
البته آنها در انجام این کار موفق بوده و اکثر خانمها ساعاتی از وقت روزانهشان را به تماشای برنامههای تلویزیونی اختصاص میدهند، اما نکتهای که در ارتباط با این برنامههای خاص خانمها مورد توجه است، کمتوجهی برنامهسازان به خواستهای این قشر است. در حالی که عنصری مثل آشپزی نقش مهمی در زندگی روزمره عموم خانمها دارد، برنامهها و مجموعههایی که اختصاص به این موضوع داشته باشد، اندک و انگشتشمار است.
منتقدان تلویزیونی با اشاره به این موضوع است که به طعنه میگویند تعداد برنامههای مربوط به آرایش و زیبایی سهم بسیار بالاتر و بیشتری در کارهای تلویزیونی دارد تا برنامههایی که با محوریت آشپزی تهیه و تولید میشود.
مجموعههای تلویزیونی از دیرباز تا به حال خانمها را در موقعیتها و شغلهای مختلف و متفاوتی به نمایش گذاشتهاند. حتی بعضی وقتها این موقعیتها بشدت خیالی و غیرواقعی بوده و صدای اعتراض منتقدان را هم بلند کرده است. بازیگران زن در مجموعههای مختلف تلویزیونی در نقش پلیس، دکتر و پرستار، مامور ضدجاسوسی، فروشنده، مهندس و... ظاهر شدهاند. حتی نقشهای غیرواقعی و دور از تصوری مثل زن اتمی (در نقطه مقابل مرد شش میلیون دلاری) هم داشتهاند.
اما در بین تمام این نقشها بسختی میتوان به نقش کاراکتری رسید که شغل و حرفه اصلیاش آشپزی است و با این حرفه معرفی میشود. البته در درامهای خانوادگی، کاراکترهای خانم گاهی اوقات سری هم به آشپزخانه زده و پخت و پزی انجام میدهند، اما این نوع حضور در آشپزخانه و کار آشپزی، جنبه فرعی داستان مجموعه است و نقش تعیینکنندهای در پیشبرد ماجراها ندارد.
منتقدان تلویزیونی با اشاره به این مطلب میگویند از دید عموم تماشاگران (و حتی خانمها) شغل آشپزی، شغل چندان جذابی نیست که بتوان آن را بهعنوان هویت کاری کاراکتر اصلی قصه معرفی کرد. آنها میپرسند مگر در یک رستوران و حرفه آشپزی ممکن است چقدر حادثه جذاب و تماشایی رخ دهد که برنامهسازان تلویزیونی را مجبور به تولید مجموعهای در این ارتباط کرد. حتی به زعم بسیاری از منتقدان، مجموعههای تلویزیونی با محوریت آشپزی، رستوران و آشپزخانه نمیتواند جذابیت زیادی برای تماشاگران (حتی تماشاگران خانم) داشته باشد.
این عده میافزایند: حتی در دنیای سینما و در دل ژانرهای متنوع آن نمیتوان تعداد زیادی فیلم پیدا کرد که آشپز و آشپزی خط اصلی قصه آن بوده باشد. وقتی از تماشاگران سینما هم درباره فیلمهایی با این مضمون پرسیده میشود، حداکثر فیلمهای «رستوران بزرگ» لویی دوفونس، «جولی و جولیا»ی مریل استریپ و انیمیشن کامپیوتری «راتاتویی» والت دیزنی را به یاد میآورند.
این در حالی است که در برنامههای تاک شوی تلویزیونی هم آشپزی جای ویژهای ندارد. در طول سال در انبوه تاکشوها انواع و اقسام مشاغل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و چهرههای مطرح این مشاغل با شرکت در این برنامهها درباره حال و هوای کارشان و تجربههای خود در این حرفهها صحبت میکنند، اما حرفه آشپزی یکی از آن حرفههایی است که مورد بیمهری قرار گرفته و صحبت زیادی دربارهاش نمیشود. حتی حضور چهرههای سرشناس و فعال زن (در هر رشته و حرفهای که هستند) هم باعث توجه ویژه به آشپزی نمیشود. مجری یا مجریان برنامه انواع و اقسام پرسشها را در ارتباط با موضوعات مختلف از این خانمها میپرسند، ولی در بین آنها جای پرسش درباره پخت و پز خالی است.
عدهای از منتقدان تلویزیونی عقیده دارند خانمهای شرکتکننده در این تاک شوها ترجیح میدهند درباره مسائل مهم یا شایعات صحبت کنند و بحث درباره آشپزی را یک بحث سطحی و کمارزش میدانند.
روی دیگر سکه
با این حال با گذشت زمان و طی یکی دو دهه اخیر، برنامههای آشپزی اهمیت ویژهای در بین برنامههای تلویزیونی پیدا کرده و به صورت مستقل تولید و پخش میشود. تا چند دهه قبل، برنامههای آشپزی هویت مشخص و مستقلی نداشت. این برنامهها در دل برنامههای هفتگی خانوادگی پخش میشد و تعداد بینندگان آنها هم خیلی زیاد نبود، اما در سالهای اخیر، برنامههای آشپزی توانسته به صورت برنامههایی پربیننده درآید و مجریان آن (که سرآشپز هستند) به چهرههای سرشناس و محبوب تلویزیونی تبدیل شوند.
منتقدان تلویزیونی و اهل فن، یکی از دلایل اصلی موفقیت این برنامهها را در تنوع غذایی آنها میدانند، این چیزی است که در دهه 80 میلادی و قبل از آن مرسوم نبود. در آن ایام، سرآشپزهای برنامههای آشپزی تعداد اندکی غذا و دسر را به تماشاگران معرفی میکردند و همین مساله تا حد زیادی باعث کاهش محبوبیتشان میشد، اما در یکی دو دهه اخیر، سرآشپزها فراملیتی فکر کرده و غذاهای متنوع کشورهای مختلف را برای بینندگان خود طبخ میکنند. این تنوع غذایی نامحدود، امتیاز بزرگ برنامههای آشپزی است.
یک نکته مهم و جالب این برنامههای آشپزی، مرد بودن مجری آنهاست! بسختی میتوان یک برنامه آشپزی پربیننده را معرفی کرد که مجری و سرآشپز آن یک خانم باشد.
طبق آمارهای رسمی، سالانه نزدیک 120 برنامه آشپزی از شبکههای مختلف تلویزیونی آمریکای شمالی پخش میشود. میزان محبوبیت این برنامهها یکسان نیست و تعداد زیادی از آنها هم به صورت نامنظم پخش میشود. آمریکا به دلیل بزرگ بودن از نظر جغرافیایی و تنوع نژادی که دارد، بیشترین برنامههای آشپزی تلویزیونی را دارد و کشورهای دیگر، تعداد بسیار کمتری از این نوع برنامهها را روی آنتن میفرستند. منتقدان تلویزیونی در یک نظرخواهی ده برنامه آشپزی برتر رسانه را انتخاب کردهاند. در بین آنها برنامه «فلوید و ماهی» در راس قرار دارد. مجری این برنامه (محصول بیبیسی) کیت فلوید است. او سال 1985 که به بیبیسی رفت، یک رستوراندار ناموفق و سرآشپز ناشی بود. با این حال، وی تمام قوانین موجود در برنامههای آشپزی تلویزیونی را تغییر داد. او حتی برای پختن غذاهایش راهی کوچه و خیابان شد و دوربین فیلمبرداری برنامه هم به شکل ویژهای به ضبط آن میپرداخت.
کار آشپزی فلوید با نوعی تفنن و سرگرمیسازی همراه بود. سال 2009 و در زمان مرگش آنتونی وورال تامپسون گفت: «تمام ما سرآشپزهای مدرن تلویزیونی، زندگیمان را مدیون او هستیم. او، ما و تماشاگران را تکان داد و به دنیای تازهای برد.»
استاد آشپزی (مستر چف)، آشپزخانه جمی، نیگل اسلیتر، زندگی شیرین است، آدم و غذا و دو لیدی چاق ـ که برخلاف نام آن، دو مجریاش آقا هستند و نه خانم ـ از دیگر برنامههای پرطرفدار آشپزی یکی دو دهه هستند.
قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد