داستان سیاه قتلهای زنجیرهای واشه از زمانی شروع شد که او پس از گذراندن دوره سربازی شیفته خدمتکاری جوان به نام لوییزا شد و تصمیم گرفت از وی تقاضای ازدواج کند، اما برخلاف چیزی که ژوزف انتظارش را داشت، لوییزا به خواستگاری وی جواب رد داد و با تحقیر او را از خود راند. ژوزف که از این واکنش به خشم آمده بود، برای انتقام از لوییزا چهار مرتبه با سلاح به او شلیک کرد و تیر آخر را با هدف خودکشی به سوی صورت خود نشانه رفت.
در کمال ناباوری، ژوزف و لوییزا هر دو بهطور معجزهآسایی از این جراحت جان سالم به در بردند، اما بر اثر این اقدام، سمت چپ صورت ژوزف برای همیشه فلج شد. یک سال بعد از این اتفاق هولناک، ژوزف نه از لحاظ روحی و نه از نظر ظاهری، دیگر آن فرد سابق نبود. صورت او حالتی نافرم و رفتار و منشاش نیز خوی وحشیگری و ولگردی به خود گرفته بود.
او پس از سالها دست و پنجه نرم کردن با کمبودهای روانیاش سرانجام سال 1894 تسلیم شیطان شد و برای پر کردن خلأهای درونی خود دست به قتلهای زنجیرهای زد. وی قبل از ارتکاب به قتل، قربانیانش را به بدترین شکل ممکن مورد آزار و اذیت قرار میداد که از جمله این اقدامات میتوان به پاره کردن شکم قربانیان، خارج کردن اعضای داخلی بدنشان و تجاوز به آنها اشاره کرد.
سرانجام سال 1898، زمانی که ژوزف قصد حمله به یک زن و کشتن او را داشت، همسر و پسران زن از راه رسیدند و پس از مهار وی، او را به مقامات پلیس تحویل دادند. ماموران پلیس پس از بازجویی از ژوزف به حقیقت شیطانی وجود وی پی برده و از قتلهای زنجیرهای او پرده برداشتند. براساس اعترافات قاتل سریالی، مشخص شد که ژوزف در تمامی این سالها از شهری به شهر دیگر کوچ کرده و در هر توقف خود عدهای را به قتل رسانده و با دزدی از افراد امرار معاش میکرده است. با توجه به رفتار غیرعقلانی و حرکات عجیب و بچگانهای که ژوزف از خود نشان میداد و این ادعا که او از جانب خداوند مامور انجام این کارها شده است، پزشکان بلافاصله سلامت عقلانی وی را رد و گواهی جنوناش را امضا کردند. این امر با توجه به اقدامات خشونتبار وی و تلاشهای مکررش برای خودکشی به هیچ وجه موضوعی عجیب و غیرقابل باور نبود.
یک ماه پس از تائید حکم نداشتن سلامت روانی، ژوزف در برابر قاضی قرار گرفت و جنون او در مورد دو قتل بوضوح به اثبات رسید، اما نحوه ارتکاب قتلهای دیگر در اثبات جنون وی، راه به جایی نبرد و دادگاه حکم اعدام ژوزف واشه را صادر کرد و چندی بعد در بیست و هشتم اکتبر 1898، حکم اعدام او با گیوتین به تائید دادگاه رسید.
نکته جالب درباره این قاتل روانی این است که او در لحظات آخر زندگی نیز دست از وحشیگری برنداشته و در سی و یکم دسامبر 1898، هنگام آمادهسازی اعداماش به مامور قصاص خود حملهور شد و سعی کرد او را به قتل برساند که این تلاش با کمک مسئولان زندان ناکام ماند و قصاص با گیوتین نقطه پایان زندگی سیاه این آدمکش روانی شد.
تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد