ویژگی‌های برنامه‌های زنده تلویزیونی و مخاطبان آن

دوربینو بگیر این‌ور!

در میان انبوه تولیدات تلویزیونی، معمولا برنامه‌های زنده از اهمیت بسیاری نزد دست‌اندرکاران شبکه‌ها و نیز مخاطبان برخوردار بوده است تا آنجا که با کمی اغماض می‌شود گفت برنامه‌های زنده‌ای که در زمان مناسب از شبکه‌های مختلف پخش می‌شود به نوعی گل سر سبد برنامه‌های آن شبکه محسوب می‌شود.
کد خبر: ۷۵۵۶۹۱
دوربینو بگیر این‌ور!

در سال‌های پیش از انقلاب بویژه دهه 50 روند تولید برنامه‌های زنده شتاب بیشتری گرفت که بخش مهمی از آن به تجهیزات فنی تلویزیون در آن ایام بازمی‌گشت. پس از پیروزی انقلاب و از اوایل دهه 60 چرخ تولید برنامه‌های یاد شده به کندی به راه افتاد که البته با ورود به دهه 70 ریتم پرشتابی گرفت که تولد شبکه‌های سه، چهار و پنج سیما نقش مهمی در این رابطه داشت. در این میان گروه‌های مختلف برنامه‌ساز هریک در حیطه کاری خود به تولید در این باب پرداخته و موضوعات مختلفی از سینما و تئاتر تا ورزش و سیاست را تحت پوشش خود قرار دادند. در اینجا به این برنامه‌های زنده در سه دهه‌ای که پشت سر گذاشته‌ایم نگاهی خواهیم انداخت.

هنر و هنر هفتم

مقوله فرهنگ و هنر همیشه برای بخش قابل توجهی از مخاطبان یک دغدغه بوده و در این میان هنر هفتم با توجه به مخاطبان میلیونی‌اش همواره یکی از سوژه‌های وسوسه‌کننده گروه‌های تلویزیونی برای تولید ویژه‌برنامه‌هایی در این رابطه بوده‌ است. در دهه 60 برنامه‌های مختلفی با موضوع سینما همچون فانوس خیال، آن روی سکه و جنگ هنر هفته روی آنتن می‌رفت که اجرای آنها را علی شیدفر، اکبر عالمی و علی معلم به عهده داشتند، اما این برنامه‌ها که از بخش‌های مختلفی تشکیل می‌شدند عموما ضبط شده و زنده نبودند. موضوعی که اواخر این دهه در برنامه پربیننده هنر هفتم با اجرای اکبر عالمی که اختصاص به پخش و نقد فیلم‌های مطرح تاریخ سینما داشت نیز اتفاق افتاده بود. سرانجام طلسم تولید برنامه‌ای زنده در باب سینما با برنامه هفت با اجرای فریدون جیرانی در شبکه سوم سیما شکسته شد. برنامه‌ای جذاب با محوریت سینمای ایران که دهم اردیبهشت 1389 روی آنتن رفت و به مرور توانست مخاطبان پروپاقرصی برای خود دست و پا کند. جیرانی که احاطه خوبی به تاریخ سینمای ایران دارد در نخستین تجربه اجرای خود با چالش‌هایی مواجه شد او پس از چند برنامه نخست با اتکا بر خصلت روزنامه‌نگاری‌اش به شکار سوژه‌های خاص و جذاب پرداخت که علاوه بر بالا بردن آمار مخاطبان، سطح رضایت آنان را نیز افزایش داد. استفاده از مسعود فراستی به‌عنوان منتقد ثابت از دیگر ویژگی‌های هفت در این بازه زمانی بود که موافقان و مخالفان بسیار جدی‌ای داشت، در نهایت جیرانی پس از گذشت دو سال عطای هفت را به لقایش بخشید و جای خود را به محمود گبرلو داد. او در سری جدید هفت همچنان تا مدتی از دکور سری پیشین که چندان هم جذاب نبود استفاده کرد و تلاش زیادی برای دوری از حواشی سینما به خرج داد. موضوعی که چندان به مذاق دوستداران هفت خوش نیامد و همان ابتدای امر به یک ریزش مخاطب اساسی ختم شد. گبرلو که سابقه روزنامه‌نگاری قابل اعتنایی هم دارد، طیف‌های وسیعی از سینماگران را مد نظر قرار داده و به روشی نسبتا خنثی به نقد فیلم‌های روی اکران پرداخت. به مرور هفت تازه وضعیت به سامان‌تری پیدا کرد و آیتم‌های مختلف تدارک دیده شده به کیفیت مطلوب نزدیک‌تر شد.

شبکه چهارم سیما هم در راستای اهداف فرهنگی خود، برنامه زنده مجله تئاتر با اجرای منوچهر اکبرلو را روی آنتن برد که با استقبال گسترده اهالی تئاتر و دوستداران این هنر مواجه شد. بسیاری از اهالی تئاتر برای بیان مشکلات ریز و درشت صنفی‌شان به تریبونی نیاز دارند تا از طریق آن خواسته‌هایشان را مطرح کرده و درددل‌هایشان را بیان کنند. در حقیقت مجله تئاتر با ایجاد فضایی مناسب، طرفین گفت‌وگو (هنرمندان و مدیران این حوزه) را در کنار هم قرار داد و بحث‌های چالشی مفیدی را ترتیب داد. بخش‌های مختلفی که در مجله تئاتر تدارک دیده شده تا حدود زیادی متنوع و جذاب بوده و در عین حال تمام نیازهای مخاطب دوستدار تئاتر را برطرف می‌کند.

ورزش در قاب

بخش مهمی از جذاب‌ترین و قدیمی‌ترین برنامه‌های پخش زنده تلویزیونی به حوزه ورزش بویژه فوتبال بازمی‌گردد که باتوجه به طیف مخاطبان میلیونی‌اش کاملا طبیعی به نظر می‌رسد. پس از پیروزی انقلاب با توجه به حضور فقط دو شبکه تلویزیونی در آن سال‌ها، طبیعتا زمان اندکی برای پخش مسابقات ورزشی در نظر گرفته می‌شد. مضاف بر این‌که وقوع جنگ تحمیلی نیز بخش مهمی از ساعات پخش شبکه‌های یاد شده را به خود اختصاص داده و فضا را برای حضور ورزش در سیما تنگ‌تر می‌کرد. نخستین برنامه پخش زنده در این وادی که همچنان هم در کنداکتور پخش قرار دارد، برنامه ورزش و مردم با اجرای بهرام شفیع است. برنامه‌ای که ابتدا یکشنبه شب‌ها روی آنتن شبکه یک سیما رفته و ورزش‌دوستان را که تشنه تماشای مسابقات ورزشی بویژه فوتبال بودند را اندکی سیراب می‌کرد. پخش این برنامه قدیمی و پرسابقه در سال‌های اخیر که به جمعه صبح‌ها تغییر یافته، افت محسوسی کرده که بخش مهمی از آن به مجری و نحوه اجرا و دعوت مهمانان به برنامه بازمی‌گردد.

ورزش از شبکه 2 که در سال‌های اخیر به ورزش از نگاه دو تغییر نام داده، دیگر برنامه زنده دهه 60 سیما بود که ساعات پایانی جمعه شب‌ها روی آنتن می‌رفت. بخش مهمی از این برنامه به فوتبال اختصاص داده می‌شد که همین امر نقشی کلیدی در پربیننده‌تر شدن آن در این ایام داشت. اواخر دهه 80، جهانگیر کوثری بار دیگر به این برنامه بازگشت و در رقابت با نود، کیفیت متمایزی را رقم زد. اجرای مسلط وی و احاطه‌اش بر فوتبال از دیگر نقاط قوت این برنامه در این بازه زمانی است که تا حدود زیادی هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و برنامه به اصطلاح از حالت رکود درآمد. سال گذشته نیز ورزش از نگاه دو با تغییرات اساسی در گروه تولیدی خود مواجه شد و میثم زمان‌آبادی در حالی که حامی مالی پرقدرتی همچون استیل آذین را در کنار خود داشت، برنامه جذابی را روی آنتن برد.

اما مهم‌ترین برنامه زنده ورزشی تلویزیون در بیش از یک دهه اخیر که شمایل پدیده اجتماعی را هم به خود گرفته، نود به تهیه‌کنندگی و اجرای عادل فردوسی‌پور است؛ برنامه‌ای جذاب و تماشایی با محوریت لیگ برتر ایران و حواشی آن که اغلب بر متن غلبه می‌کند. آیتم‌های تدارک دیده شده برای نود عموما برای مخاطب دارای جذابیت بوده و حکم تنفسی کوتاه‌مدت لا‌به‌لای برنامه را دارد. نود مانند بسیاری از برنامه‌های زنده تلویزیونی بشدت به شخص عادل فردوسی‌پور متکی است که نبودش می‌تواند به ریزش بخشی ازمخاطبان این برنامه منجر شود. او در وهله نخست یک عاشق فوتبال تمام‌عیار است که با هوش خود سوژه‌های جذابی را برای نود شکار کرده و پیش‌روی مخاطبان میلیونی‌اش می‌گذارد. فردوسی‌پور که گزارشگر قابل و توانایی هم به حساب می‌آید، در دو سه سال اخیر به قدری مجذوب حواشی پرتعداد فوتبال شده که از اصل کار غافل شده و تنها حاشیه‌ها را رصد می‌کند. همین امر هم به کیفیت گزارشگری‌اش لطمه زده و هم عیار برنامه نود را تا حدودی پایین آورده تا جایی که بخشی از مخاطبان جدی‌تر خود را از دست داده است، اما با همه اینها همچنان نود با مخاطبانی میلیونی راهش را ادامه داده و تلاش‌های زیادی هم برای خلق بخش‌های جدید در سال اخیر به خرج داده شده که تا حدود زیادی هم جواب داده است.

اقتصاد، سیاست و برنامه‌های زنده تلویزیونی

برنامه‌های گفت‌وگومحور که عموما به نام اجراکنندگانشان شناخته می‌شوند، در جهان بسیار پرطرفدار بوده که این امر در تلویزیون ایران هم صادق است. دلیل آن هم تولید برنامه‌هایی از این نوع در شبکه‌های مختلف است که گاه پربیننده‌ترین ساعات شبکه‌های یاد شده را به خود اختصاص داده‌اند. ازجمله این برنامه‌ها می‌توان به کوله‌پشتی با اجرای فرزاد حسنی اشاره کرد که به مرور و با شیبی ملایم به یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های گفت‌وگو محور سیما تبدیل شد. برخورداری از چند بخش جذاب در کنار شیوه متفاوت اجرای حسنی مهم‌ترین عوامل موفقیت این برنامه در برخورد با مخاطبان بود. حسنی جوان با احاطه بر حوزه‌های مختلف، مهمان برنامه را به چالش کشیده و پاسخ‌هایی را از زیر زبانشان بیرون می‌کشید که کاملا با دیگر گفت‌وگوهای رسانه‌ای آنها متفاوت بود. با همه اینها بسیاری از مردم و منتقدان شکل اجرای او را نپسندیده و برخی بحث‌های چالشی را به رفتارهایی نه‌چندان مؤدبانه تعبیر کردند. در عین حال گاه اندکی فراتر رفتن از خطوط قرمز توسط حسنی نیز مورد انتقاد قرار می‌گرفت که در نهایت هم همین امر کوله پشتی را متوقف کرد. رضا رشیدپور نیز در برنامه‌های شب شیشه‌ای و مثلث شیشه‌ای که دومی فقط چند قسمت روی آنتن رفت و متوقف شد، شکل جذاب‌تری از برنامه گفت‌وگومحور زنده را ارائه کرد که با طیف‌های وسیع‌تری از مخاطبان ارتباط برقرار کرد. وی برای نخستین بار در این برنامه از لفظ برنامه من استفاده کرد که به اشتباه با انتقادهای بسیار از سوی منتقدان روبه‌رو شد. چراکه در برنامه‌هایی از این جنس مجری نقشی فراتر از یک اجراکننده صرف داشته و مخاطب هم برنامه را به اسم او در خاطر می‌سپارد. وی در شب شیشه‌ای سراغ چهره‌های شاخص ورزش و سینما رفته و بحث‌های چالشی جذابی را تدارک دید که بدون شک نمی‌توان از نقش کلیدی اتاق فکرش در این امر بسادگی گذشت. برای مثال می‌توان به حضور فیروز کریمی و محمدرضا گلزار در برابر رشیدپور اشاره کرد که لحظات شیرینی را رقم زده و مخاطبان بسیاری را پای گیرنده‌ها نشاند.

با این حال این تجربه موفق در مثلث شیشه‌ای به دلایل مختلفی ادامه پیدا نکرد و همچنان جای خالی آن در برنامه‌های زنده شبکه‌های تلویزیونی کاملا حس می‌شود. احسان علیخانی در برنامه موفق و دیدنی ماه عسل شکل دیگری از برنامه زنده و گفت‌وگومحور را روی آنتن برد و از فضای معنوی ماه مبارک رمضان بیشترین بهره را در جهت میزان تاثیرگذاری برنامه‌اش برده است. او برخلاف برنامه‌هایی همچون صندلی داغ و شب شیشه‌ای، همه مهمان‌هایش را از مردم عادی جامعه انتخاب کرده که هریک داستان‌های جالبی دارند. داستان‌هایی بعضا غریب اما بشدت واقعی که علیخانی بخوبی آن را هدایت کرده و با یک زمان‌بندی مناسب به پایان می‌رساند تا وقت برای روایت داستان دوم باقی بماند. راز موفقیت برنامه ماه عسل هم در همین نکته ظریف اما کلیدی نهفته است که مخاطبان با قهرمان‌های هر شب احساس نزدیکی کرده و می‌توانند خود را جای آنها قرار داده و نتیجه‌گیری کنند.

در حوزه اقتصاد و سیاست نیز شبکه‌های مختلف تلویزیونی دست به تجربه‌های مختلفی زدند که عموما هم موفق بوده‌اند. گفت‌وگوی ویژه خبری که پس از اخبار شبکه دوم سیما روی آنتن رفته و به شکل چالشی پیش می‌رود، یکی از شاخص‌ترین برنامه‌های زنده در این حوزه است. در سال‌های اولیه تولید این برنامه، مرتضی حیدری روبه‌روی مهمان برنامه قرار گرفته و گفت‌وگوی چالشی زنده‌ای را با موفقیت هدایت می‌کرد به گونه‌ای که پس از مدتی نام حیدری به گفت‌وگوی ویژه خبری و برعکس گره خورد. در سال‌های اخیر هم مجریان دیگری در این جایگاه قرار گرفته‌اند که تسلط و احاطه خوبی بر موضوع مورد بحث داشته و آن را بدرستی هدایت و جمع‌بندی کرده‌اند. در برنامه دیروز، امروز، فردا که از شبکه سوم سیما پخش می‌شود، محمدحسین رنجبران در برابر مهمان‌های سرشناس برنامه قرار گرفته و به گفت‌وگو با آنها می‌پردازد که می‌تواند برای مخاطبان بویژه نسل جوان مخاطبان تلویزیون بسیار آموزنده باشد. پایش هم تنها برنامه زنده تلویزیونی با محوریت اقتصاد است که اجرای خوب و حرفه‌ای مرتضی حیدری را با خود دارد. برنامه‌ای با بخش‌‌های مختلف که برخی از آنها مانند مصاحبه با کارآفرین نمونه، بسیار جذاب و تماشایی از کار درآمده است. برای مثال می‌توان به یکی از برنامه‌های اخیر پایش با حضور صاحب برند آیس‌پک اشاره کرد که به شکل مطلوبی بخشی از تجربیات حرفه‌ای‌اش را در اختیار مخاطبان برنامه قرار داد.

محمد جلیلوند / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها