نه داستان آنها همواره داستان بار و بدن عرق کرده است و نه تصویر زندگیشان همواره سرد و بیرنگ. حقیقت این است که آدمها با شرایط سخت یا سهل خود، با شکل زندگی خود خو میگیرند و عادت میکنند وجوه دیگر زیستن، همچون احساسات، شادی، عشق، لذت و معنا را در لابهلای آن شرایط سخت یا سهل بریزند.
به همین دلیل نمایش زندگی با اتکای صرف به پیشفرضها درست نیست، زندگی آدمهای زحمتکش هم به این سادگیها نیست که فقط کار و رنج. ساده نیست نشان دادن زندگی در یک شرایط سخت اقتصادی و انحصار آن چرا که در زیر این دشواریهای اقتصادی که همه چیز را پر میکند، حقایق دیگری نهفته است که نمایش یک زندگی با حذف آنها دیگر نمایش یک زندگی نیست، نمایش یک وضعیت منهای هزاران حقیقت نهفته است که در شکل و پیش روی آن موقعیت موثر است.
«چند مترمکعب عشق» ساخته جمشید محمودی که مدتی است در سینماهای کشور اکران شده، پیش از هر چیز تلاشی است برای نمایش وجوه حذف شده فقر، البته بدون این که زخم عمیق ترکه فقر و بدنی که زیر بار سنگین کار در غربت رنج میکشد و عرق میریزد، حذف شود. حتی میتوان گفت به کمک جلوهای که از کار محمودی و مرتضی غفوری فیلمبردارش بیرون آمده و نوع اجرا و میزانسن، فیلم چند مترمکعب عشق بیشتر و نزدیکتر از خیلی از فیلمهای واقعگرای مرسوم سینمای ایران شرایط سخت زندگی کارگران افغانی را نمایش داده است، اما با وجود این از روی دیگر ماجرا، در عین این نمایش عریان سختی زندگی، غافل نمانده است. روی دیگر این ماجرا عشقی است که در گوشه دیگر این زندگی وجود دارد.
چند مترمکعب عشق داستان کارگران غیرقانونی افغان در یک کارگاه بزرگ است که از سویی به سختی کار میکنند و از سوی دیگر با شرایط غیرقانونی مهاجرت دست و پنجه نرم میکنند. در چنین شرایط سخت و ناامنی صابر یکی از کارگران ایرانی کارگاه عاشق دختر یکی از کارگران افغانی به نام عبدالسلام میشود و این عشق فضای فیلم را تا زمان شروع داستان و بهم ریختن وضع طبیعی به دو رو تبدیل میکند؛ یک رو زندگی سخت و کار طاقتفرسا، روی دیگر عشقی که در دیدارهای گذرای دختر و پسر در کانتینر باربری رخ میدهد.
فیلم تصاویر زیبایی دارد، همراهی موسیقی تلفیقی آن و لحظاتی که تلاش شده در درون فیلم برجسته شود از اثر یک عاشقانه ساخته که البته گاه ناشیانه و کمی پرگو به دامن احساسات گرایی سطحی و غیرقابل باور میافتد. اگر این زیادهگوییها نبود و کارگردان به همان زبان تصویر اکتفا میکرد، کار پختهتر شده بود و نتیجه اثری کاملتر از آب درمیآمد.
فیلم بازیهای بسیار خوبی دارد، نادر فلاح که پیش از این در نقشهای حاشیهای بخصوص در فیلمهایی چون «بیپولی» و «خط ویژه» بسیار درخشیده بود، این بار در نقشی اصلی، مهم و بیشتر با اتکا به بازی در سکوت و استفاده از نگاه توانسته از خودش بازی متفاوتی نشان دهد و شمایلی به یاد ماندنی از یک کارگر افغان پرجذبه و رنجدیده نشان دهد. چند مترمکعب عشق با اینکه فیلمی است که بنا به ماهیت داستان خود و فضایی که نشان میدهد باید سیاه و غیرتصویری باشد و زشتی را تصویر کند با تصاویر زیبایش به یاد میماند. با تصاویر خوشسلیقهای که به خشونت و عشق به یک اندازه وفادار و در عین نمایش سختی از نگاهی تخت و تکبعدی دور میمانند.
علیرضا نراقی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: