این روزها مردم شاهد بازی خوب شما در «چند متر مکعب عشق» هستند. همکاری با این پروژه چطور پیش آمد؟
من قبل از این فیلم، آقای جمشید محمودی (کارگردان) را نمیشناختم و با ایشان هم کار نکرده بودم. روزی به من زنگ زد و در دفترش قراری گذاشتیم تا درباره نقش و فیلمنامه حرف بزنیم. ابتدا قرار بود نقش صاحب کار صابر را بازی کنم، اما وقتی فیلمنامه را خواندم نقش عبدالسلام را خیلی دوست داشتم. برای همین از آقای محمودی خواهش کردم که بگذارد من نقش پدر قصه را بازی کنم. ایشان هم بعد از مدتی به من اطمینان کرد و من شدم بازیگر نقش عبدالسلام.
بااینکه سالها کار بازیگری میکنید، خوشبختانه چهره و نامتان خیلی برای عامه تماشاگران لو نرفته و این انعطاف و توانایی را دارید که در نقشهای مختلف و جدید حل شوید. درباره این فیلم هم خیلیها فکر میکنند یک بازیگر افغان این نقش را بازی کرده است.
نمیدانم این اتفاق خوبی برای بازیگر است یا نه که وقتی بازیگر نقش را باورپذیر بازی میکند، مردم فکر میکنند که آن شخص بازیگر نیست و به اصطلاح اصل جنس است! البته این عادتی است که برخی از کارگردانها آن را به وجود آوردهاند و برای نقشها سراغ آدمهایی میروند که ویژگیهای شخصیتی خودشان را جلوی دوربین بازی میکنند. الان خیلیها با دیدن این فیلم فکر میکنند من افغان هستم، در حالیکه کرمانیام.
برای بازی در نقش یک مهاجر افغان و گویش و رفتار متناسب با آن کار خاصی کردید؟
من در این کار یک مشاور لهجه داشتم، اما فراتر از آن، روی فرهنگی که پشت زبان وجود دارد، مطالعه و تمرین کردم. خیلی به نحوه حرف زدن دوستان افغان گوش میکردم و پیگیر برنامههای شبکههای تلویزیونی افغانستان و هرآنچه که مرا به زبان و فرهنگ مردم افغانستان نزدیک میکرد، بودم.
به نظرتان چرا عبدالسلام با ازدواج دخترش مرونا با صابر مخالفت میکند؟
او با ازدواج دخترش با یک ایرانی مخالف نیست و مسالهای با این قضیه ندارد، بلکه حرفش این است که اگر فردا به هر دلیلی از این مملکت رفت و به افغانستان برگشت، صابر به دخترش توهین و بیاحترامی نکند. عبدالسلام نگران این است که اگر در آینده به هر دلیلی میان صابر و مرونا جدلی پیش بیاید چه کسی از دختر تنهایش حمایت خواهد کرد. به هرحال پدر این را میداند که یک مهاجر غیرقانونی افغان در ایران است و وضعیت اسکانش مشخص نیست.
فکر میکنید باتوجه به ساخت چند فیلم شاخص و مهم در طول این سالها درباره مردم افغانستان، نگاه ما به همسایگان خوب افغان تغییر کرده است؟
امیدوارم این اتفاق افتاده باشد. اصلا بحث افغانی و ایرانی نیست، بلکه ما با مسالهای جهانی طرفیم. وقتی مردمی از سرزمینی به هر دلیلی مهاجرت میکنند و به کشوری دیگر میروند، برخی از مردم کشور میزبان مهاجران را به عنوان یک انسان نمیپذیرند و نگاه تبعیضآمیزی به آنها دارند. امیدوارم روزی برسد که نگاه همه مردم جهان نسبت به یکدیگر تغییر کند و میزبانان خوبی برای مهمانانشان باشند.
شما توانایی خوبی در بازی در نقشهای سخت، کوتاه و در عین حال بامزه دارید. خودتان سراغ این نقشها میروید یا فیلمسازان شما را برای این کاراکترها انتخاب میکنند؟
مسلما بازیگر دوست دارد نقشهای اصلیتر و بهتری بازی کند. نقش طولانی هم طبیعتا کار طولانیتر و بیشتری را از بازیگر طلب میکند. اما روند کارنامهام تاکنون به این صورت پیش رفته که کارگردانها عمدتا مرا برای بازی در این نقشها انتخاب میکنند.
شما از سال 68 فعالیت نمایشیتان را در تئاتر کرمان شروع کردید و همچنین دارای تحصیلات دانشگاهی در این زمینه هستید، اما مدتها طول کشید تا در سینمای حرفهای کشور دیده شوید. آیا این میتواند نویددهنده آن باشد که علاقهمندانی که در هر دوی این مسیرها حرکت میکنند، سرانجام دیده میشوند؟
قطعا. به هرحال خود من پس از سالها تمرینات سخت بدن و بیان و فعالیت در تئاتر در این عرصه دیده شدم. بدون تردید آدمهایی که وقت بگذارند و تلاش کنند به نتیجه خواهند رسید.
از کار جدید چه خبر؟
الان در سریال شبکه نمایش خانگی آقای کمال تبریزی، «ابله» بازی میکنم. همچنین امسال با فیلمهای «دریا و ماهی پرنده» (مهرداد غفارزاده)، «دردسرهای شیرین» (کمال تبریزی) و «خانه دختر» (شهرام شاهحسینی) در جشنواره فیلم فجر حضور دارم. ضمن اینکه از یازدهم دی هم با نمایش «قطع دست در اسپوکین» نوشته مارتین مک دانا در تالار انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه تئاتر میروم و ایفاگر یکی از سختترین و دوست داشتنیترین کاراکترهای کار خواهم بود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: