روز تجدید بیعت امت با امام

با توجه به شهادت امام حسن عسکری(ع) در روز هشتم ربیع الاول سال 260 هجری، فرزند ایشان و آخرین ولی خدا که موعود جهانیان معرفی شده است، در روز نهم ربیع الاول به امامت رسید.
کد خبر: ۷۵۴۲۲۹
روز تجدید بیعت امت با امام

به مناسبت این روز گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی ربانی، رئیس پژوهشکده مهدویت و آینده‌پژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی داشته‌ایم که در ادامه آن را می‌خوانید. حجت‌الاسلام ربانی دارای مدرک سطح چهار دوره تخصصی کلام و فلسفه در حوزه و فعال در حوزه‌های پژوهشی نظیر آسیب‌شناسی تاریخی مهدویت، بررسی تاریخی جریان‌های مدعی، بررسی تطبیقی مهدویت در فرق و مذاهب و دعا و ادعیه در مباحث مربوط به مهدویت است. از وی تاکنون آثاری همچون بنای تقوا، انوار بیان و مدعیان مهدویت در دوران معاصر به چاپ رسیده است.

نهم ربیع‌الاول سالروز اولین روز امامت امام زمان(ع) است. با توجه به این که از این روز فرخنده تلقی یک عید می‌شود ‌‌،تعبیر خود را از جایگاه این روز در فرهنگ شیعه بیان بفرمایید.

برای شیعه که در حال حاضر در عصر غیبت به‌سر می‌برد، نهم ربیع‌الاول دارای اهمیت بالایی است. هشتم ربیع‌الاول روز شهادت امام حسن عسکری(ع) است و بعد از آن مطابق با دلایل محکمی که شیعه به آنها استناد می‌کند امامت حضرت حجت(ع) آغاز می‌شود. نهم ربیع‌الاول جایگاه ویژه‌ای برای شیعه دارد و توجه ویژه‌ای هم باید به آن داشت؛ چرا که این روز طلیعه وعده‌های الهی بیان شده در قرآن و در بیانات ائمه طاهرین(ع) و نجات‌بخشی‌است که همه ادیان و مذاهب مختلف بر آن تأکید دارند. از همین روی آغاز این واقعه مهم، یعنی به امامت رسیدن آن موعودی که همه امم به آمدن آن وعده داده‌اند و هم انسانها انتظار آمدنش را می‌کشند باید یک روز استثنایی تلقی شود. چنان که قرآن می‌‌فرماید «و اشرقت الارض بنور ربها»؛ یعنی در آن دوران تمام زمین با نورانیت دین نورانی می‌شود و جاهلیت کفر و تاریکی انسان‌های جاهل و مستکبر از بین خواهد رفت. در آن زمان تمام دین در یک روشنایی برگرفته از حاکمیت دین و حاکمیت مؤمنان استقرار پیدا خواهد کرد.

با توجه به این‌که روز پانزدهم شعبان هم به حضرت ولی‌عصر(عج) اختصاص دارد، به نظر شما کارویژه خاصی که می‌تواند برای روز نهم ربیع‌الاول در نظر گرفته شود، چیست؟

باید گفت که بزرگداشت نهم ربیع‌الاول بیانگر ارتباط تنگاتنگ بین شیعه منتظر و امام است. شیعه منتظر در این روز بار دیگر با امام خود، با امامی که اعتقاد دارد ‌زنده است و ‌ اکنون دارد در عرصه رهبری جامعه و رهبری دین فعالیت می‌کند، بیعت می‌کند. بنابراین توجه به این روز و در نظر داشتن مناسبت آن می‌تواند به مثابه تجدید بیعت فرد منتظر و امت با امام باشد.

لازم است‌ با تکیه به این مناسبت بر این مساله تأکید شود که یک مسلمان شیعه منتظر باید پیوندی روزمره و هر‌لحظه‌ای با امام خود داشته باشد و شیعیان در این رابطه حساسیت بیشتری داشته باشند. از سوی دیگر هم بایستی شیعیان نسبت به فعالیت‌‌های دشمنان و رفتارهایی که در قالب گروه‌های انحرافی و مدعیان فتنه‌گر اتفاق می‌افتد هوشیاری و تنبه لازم را پیدا کنند و به نوعی باید بر بحث دشمن‌شناسی تکیه شود.

‌روز نهم ربیع‌الاول با بعضی خرافات هم همراه شده است و در این روز گاه شاهد توهین‌هایی نسبت به دیگر مذاهب اسلامی بوده‌ایم و این یکی از آسیب‌هایی بوده که گاه صحنه اجتماع شیعه را آلوده کرده و زمینه‌ای برای اختلافات مذهبی فراهم کرده است. به نظر می‌رسد می‌توان از مناسبت آغاز امامت امام زمان(عج) برای پیراستن این آسیب کمک گرفت. نظر شما در این رابطه چیست؟

بله، همین طور است. در این رابطه خوب است که ما مقدمتاً به رسالتی که برای حضرت صاحب‌الزمان(ع) بیان شده است توجه کنیم. رسالت ایشان که نجات‌بخش همه امم معرفی شده‌اند در مرحله اول اضمحلال و نابود کردن تمام جلوه‌ها و حاکمیت‌های شرک و ظلم و ستم است و در مرحله بعد تحقق عدالت و حاکمیت دین و نور. اینها وعده‌های تخلف‌ناپذیر الهی و مأموریت‌های در نظر گرفته شده برای حضرت است. خب ظلم‌ستیزی‌ای همواره مورد توجه شیعه بوده است، در گذشته همراه با مناسبت آغاز امامت حضرت ولی‌عصر(عج) به شکل‌هایی بروز و ظهور داشته که آسیب‌زا بوده است و شما هم به آن اشاره کردید. ظلم‌ستیزی آن بعدی از مأموریت امام عصر است که می‌تواند در اینجا مورد توجه قرار گیرد و به نحوی مناسب مطرح شود.

این را هم باید توجه داشت که این مأموریت چیزی است که در فعالیت‌های سایر ائمه شیعه(ع) هم وجود داشته و این بزرگواران هم در طول حیات خویش همواره نسبت به معرفی عناصر و شاخص‌های ظلم و ائمه ظالمین و حرکت جامعه به سوی مبارزه با این عناصر اهتمام داشته‌اند. البته این مبارزه همواره با توجه به شرایط و مقتضیات زمان و مکان بوده است و لذا می‌بینیم در زمان حضور امامان شیعه نیز عده‌ای حرکت‌ها و قیام‌هایی را انجام می‌دادند، اما ائمه(ع) با آنها همراهی نمی‌کردند و حتی گاه به مخالفت با آنها می‌پرداختند؛ هر چند این مبارزه‌ها با نمادهای ظلم بوده و در تعریف ظلم‌ستیزی قرار می‌گرفته است. پس نتیجه می‌گیریم هر حرکتی هر چند ظاهر ظلم‌ستیزانه داشته باشد مورد تائید نیست.

آنچه اکنون و در عصر غیبت هم باید به آن توجه شود و از آن طریق می‌توان از آسیب‌ها دوری گزید این است که حرکت‌های ظلم‌ستیز حتما باید در چارچوب قیادت عالمان دین و حجت‌های الهی انجام بگیرد و هر حرکتی براساس آرا و سلایق شخصی و برداشت‌های جاهلانه و احساسی انجام شود غیرقابل پذیرش است؛ چرا که هزینه‌‌های زیادی را هم برای اسلام و هم برای تشیع به بار خواهد آورد و به دشمنان اجازه می‌دهد علیه شیعه دست به تبلیغات سوء بزنند. در مقابل این رویه‌ها ما باید به سمت انسجام‌بخشی به حرکت‌های صحیح دینی برویم و بر این مساله تأکید داشته باشیم. نمونه این مساله همین راهپیمایی‌ای است که در روز اربعین اتفاق می‌افتد و پیام‌های صریح و مشخصی را در رابطه با ظلم‌ستیزی و انسجام جریان حق و برائت از حرکت‌های نسنجیده و باطل، از جمله جریان پدید آمده توسط گروه‌های تکفیری و گروه‌هایی که مانع عزت و سربلندی مسلمانان هستند، القا می‌کند.

شما از تجدید بیعت با ولی‌عصر(عج) سخن گفتید. سؤالی که ممکن است اینجا برای برخی مطرح شود این است که امام زمان(ع) به عنوان یک امام غایب چه نقشی در زندگی انسان‌ها دارد و باور به او چه تأثیراتی می‌تواند در زندگی افراد داشته باشد؟

در این رابطه باید گفت امام شخصی است که رهبری دین و جامعه دینی را برعهده دارد. این نقشی است که امام زمان(عج) در همین دوران غیبت نیز دارد ایفا می‌کند و فقط منحصر به دوران ظهور ایشان نیست. ما در بیانی از وجود مقدس خود امام زمان داریم که ایشان می‌فرماید ما حافظ شما هستیم و لحظه‌ای شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر این توجه نباشد امواج فتن و بلایا چنان شما را در بر می‌گیرد که چه بسا کل موجودیت افراد تهدید شود. بنابراین بر اساس عقاید ما امام زمان همین الان دارند مقابل حملات شدید دشمنان که لحظه به لحظه نیز در حال افزایش است و هم آموزه‌ها و باورهای دینی ما را و هم موجودیت‌مان را هدف گرفته است، از جبهه حق و عدالت و اسلام دفاع می‌کند و خطرات را با عنایات خویش دفع می‌نماید. این چیزیست که ما مکرر از زبان اولیا و بزرگان دین هم شنیده و در انقلاب اسلامی هم به عینه شاهد آن بوده‌ایم و چه بسا اگر توجهات و عنایات حضرت نبود پیچیدگی توطئه‌ها و هجمه‌هایی که انجام می‌شود ویرانگر و بنیان‌برانداز شده بود.

یک بعد این توجه و عنایت هم همین بحث ولایت فقیه است که بنا به اعتقاد ما رهیافت و رهنمودی از جانب امام زمان(عج) است و به واسطه آن در زمان غیبت حجت‌هایی به عنوان رهبر دینی هدایت جامعه را از نزدیک در دست می‌گیرند و به عنوان عالمان دینی که مورد تأیید امام زمان(عج) هستند قیادت حرکت‌های دینی را عهده‌دار می‌شوند. این مورد هم از جمله برکات وجود امام زمان(عج) است که ما اثرات و ثمرات آن را در زندگی خود به شکل آشکار می‌بینیم.

همچنین این باور اثراتی را در عرصه‌های مختلف فرهنگی به جا می‌گذارد. ارتباط عاطفی با امام زمان شاید در این رابطه اولین تأثیر باشد. بر این اساس افراد به واسطه پیوند عاطفی‌ای که با امام خود دارند به او اقتدا می‌کنند و با پیروی از او صبغه‌ای الهی می‌یابند. این فرد همچنین به دلیل این‌که منتظر تحقق یک حاکمیت دینی است طبعاً برای آن تلاش می‌کند و به واسطه باور به موجودیت امام زمان تلاشی مضاعف خواهد کرد و با توجه به چشم‌انداز روشنی که برای آینده دارد، نه مأیوس می‌شود و نه در مقابل سختی‌‌ها و مشکلات از پای می‌نشیند. نمونه این مساله هم باز همین انقلاب اسلامی است که خیلی افراد منتظر زمین خوردن آن بودند، اما بزرگان ما با باور به مهدویت و تحقق وعده‌های الهی و حتمی بودن آن، نه‌تنها سستی به خود راه ندادند، بلکه توانستند جامعه و مردم را هم به دنبال خودشان از عقبه‌های حساس عبور دهند.

همچنین باور به مهدویت تأثیرات فراوانی در عرصه خانواده و در عرصه تربیت دارد. اعتقاد به امامی که حی و ناظر اعمال اشخاص است، آثار فراوانی را در جامعه به جا می‌گذارد و جامعه را به سمت شکل خاصی از معرفت و رفتار سوق می‌دهد که هر کدام در جای خود قابل بررسی است. این معرفت و رفتار و جمیع جوانبی که اشاره شد و البته عنایت امام زمان همچنین موجب در امان ماندن از فتنه‌های آخرالزمان است که از جمله آنها همین گروه‌های تکفیری هستند که شاهد فعالیت آنها هستیم.

گویا این گروه‌ها نیز در زمینه مباحث مهدویت قابل توجه هستند!

بله، یکی از بزرگ‌ترین فتنه‌هایی که در این روزگار با آن مواجهیم استفاده یکسری از نااهلان از نشانه‌های ظهور است و گروه‌هایی سعی می‌کنند برخی مباحث را با یکسری مصادیق غلط تطبیق دهند. بنا به یک تحلیل ممکن است پشت پرده آنچه شاهد آن هستیم این باشد که دشمنان برای بهره‌برداری از یکسری انرژی‌ها و پتانسیل‌های جهان اسلام دارند به آموزه‌های مهدوی متمسک می‌شوند.

گروه و جریانی که به نام داعش دارد فعالیت می‌کند بسیاری از واژه‌هایی را که به خدمت گرفته و مصادره کرده است برگرفته از آموزه‌های مهدوی است، پرچمی که انتخاب کرده و رنگ آن پرچم و منطقه‌ای را که در عراق و شام برای اعلام خلافت برگزیده همه به نحوی ارتباطی با مباحث مهدویت دارد. اینها باید در جای خود مورد توجه قرار بگیرد اما با توجه به چنین رویدادهایی از منتظران فهیم درخواست می‌شود با حساسیت بیشتری با مراجعه به مراکز علمی و حوزوی نسبت به عمق بخشیدن به باورها و آموزه‌های مهدوی خود اقدام کنند تا مبادا در معرض سوء استفاده جریان‌های باطل فعلی و جریان‌هایی که ممکن است در آینده و تحت عناوین مختلف ظهور کنند، قرار بگیرند. باید توجه داشت مباحث حوزه مهدویت لغزنده و ظریف است و به تعبیری روی لبه تیز شمشیر حرکت کردن است و بر همین اساس لازم است مخاطبان نسبت به مباحثی که به نام مهدویت دارد مطرح می‌شود تا حدی با احتیاط و حتی تردید نگاه کنند؛ جز در مواردی که از طریق حبل متصل به ائمه جریان دارد. تنها در این موارد است که افراد می‌توانند به عنوان یک حجت به این مباحث توجه کنند.

سید مهدی موسوی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها