از من عذرخواهی کرد و گوشی تلفن را برداشت. من هم به نشانه احترام از اتاق بیرون رفتم تا براحتی بتواند صحبت کند. وقتی برگشتم سوزان داشت تلفن را قطع میکرد: «بله بله حتما. بگو به من تلفن کنه.»
بعد از پایان تماسش برایم توضیح داد که برادر شوهرش پسرعمه جوانی دارد که الان در یک پمپ بنزین مشغول به کار است اما خیلی دوست دارد در معاملات املاک و مستغلات کاری برای خودش دست و پا کند. سوزان توضیح داد که موافقت کرده پسر جوان جویای کار با او تماس بگیرد تا ببیند چه کاری برایش میشود کرد. مشخص بود سوزان که خودش در این کسب و کار سری توی سرها داشت و بزرگترین معاملات را انجام میداد، از اینکه میتوانست به یک جوان هموطن جویای کارکمک کند خوشحال بود. ما تازه سر صحبت خودمان برگشته بودیم که منشی دوباره وارد شد و گفت: خانوم! یه آقایی به نام فلان و بهمان روی خطه که میگه پسرِ عمه برادرِ شوهرتونه و قرار داشته که با شما تماس بگیره.
2. مشتری ما کمی خودش را عقب کشید. من متوجه تغییر حالت مختصر او شدم. از حالت صورتش میشد حدس زد که دارد به خودش میگوید: ببین این برادرشوهر دلواپس ما یه ثانیه هم وقت رو تلف نکردااا...
لحظهای چشمهایمان درهم تلاقی کرد و در آنی برای هر دویمان روشن بود که چه اتفاقی افتاده بود. برادرشوهر عزیز در چشم به هم زدنی به پسرعمه جان زنگ زده تا خبرهای خوش را بدهد و بگوید که توانسته از سوزان برایش وقتی بگیرد. آنگاه پسرعمه جان هم تلفن را برداشته و بدون اتلاف وقت شماره سوزان را گرفته و بدون اینکه به مفهوم کارهای خود واقف باشد، کاری کرد تا در ذهن سوزان این وقت مصاحبه مهمترین اتفاق زندگی پسرعمه قلمداد شود که اینقدر برایش عجله دارد. حالا شاید هم اصلا اینطور نبوده باشد. به هر حال پسرعمه جان نسبت به عرف و قاعده رفتار با افراد مهم و درخواست کمک از آنها بیتوجه بود. قانون نانوشته ای که همه حتی سوزان از آن پیروی میکنند: وقتی کسی پذیرفته لطفی برای شما انجام دهد هرگز سریع نپرید وسط. به همین سادگی.
همیشه اجازه بدهید اول قدری از شیرینی پذیرش آن لطف بگذرد بعد وی را وادار کنید لطف وعده داده شده را نسبت به شما ادا کند. زود قول مساعد کسی را خرج کردن شاید بهترین کار نباشد. به یاد داشته باشید احساس قلبی کسی که لطفی به شما میکند بر کیفیت کمکی که دریافت میکنید اثر مستقیم دارد. زمانبندی موضوع مهمی است که هم برادرشوهر و هم پسرعمه جان از آن غفلت کردند.
برادر شوهر برای اینکه مطمئن شود پسرعمهاش سریع با زن داداش پولدار و موفقش تماس نمی گیرد و چهره او را نزد زن داداش مخدوش نمیکند باید قبل از گفتن خبرهای خوش به او حداقل یک روز صبر میکرد. همینطور، پسرعمه هم باید حتما از او میپرسید که به نظر او چه زمانی برای تماس با سوزان مناسبترین موقع محسوب میشود.
بله؟ برخی از خوانندگان اشاره میکنند که برعکس، گاهی یک تماس سریع خیلی هم چارهساز است. اما اگر آنها هم به حافظه و تجربیات خود رجوع کنند موافقت خواهند کرد که تماس آنی اگرچه خوب است ولی نه وقتی پای درخواست کمک از فرد دیگری در میان است.
بله؟؟ خوانندگان میفرمایند سوزان خیلی خودش را و این قضیه را جدی گرفته و قضاوت عجولانهای انجام داده. و اضافه میکنند گیرم که هنوز شیرینی قبول کمک به پسربچه زیر زبانش نرفته باشد و از این حرفها. اما چرا از یاد ببریم که از نظر علم ارتباطات قضیه پیچیدهتر و عمیقتر از این حرفهاست. ذهن ناخودآگاه مشتری ما ممکن است به صرافت بیفتد که: اگر این جوان نمیتواند ظرافت زمانبندی را هنگام درخواست برای شغل خودش درک کند چطور میتواند از پس ظرافتهای مذاکرههای مربوط به خرید و فروش املاک برآید؟ برای از دست دادن یک مشتری یا یک صاحب ملک، یک تماس تلفنی از طرف یک کارمند دلواپس وقت ناشناس کافی است. هزاران دلار حق کمیسیون آن معامله را باید بوسید و با آن وداع کرد.
3. اگر شما هم به دنبال کار میگردید و قرار است از فرد سرشناسی درخواست کمک کنید حواستان باشد آنها که سری توی سرها دارند قدرت ذهنی ویژهای دارند که میتوانند فقط با نگاهی آینده شما را بخوانند.
اگر در مهارتهای ارتباطی شما کوچکترین شکستگی یا شکافی وجود داشته باشد از دید آنها مخفی نمیماند و برعکس خیلی سریع براساس آن نسبت به میزان موفقیت شما در زندگی قضاوت خواهند کرد.
مصطفی پورمهدی
پژوهشگر و مشاور کسب و کار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: