طبق گزارشهای اخیر مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۳ بیش از ۴۰ درصد بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند. رقمی که در سال ۱۴۰۴ با ورود موج جدید فارغالتحصیلان حوزه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات به بازار کار، به حدود ۴۵درصد رسیده است.ایران، بهعنوان پنجمین کشور جهان از نظر تعداد فارغالتحصیلان حوزه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات، با یک تناقضی روبهروست: تولید انبوه مهندس و دکتر اما کمبود فرصتهای شغلی متناسب.
مدرکگرایی ریشه در سیاستهای دهه ۱۳۶۰ دارد زمانی که دولت برای مقابله با بیکاری جوانان دسترسی به دانشگاه را تسهیل کرد. دانشگاه آزاد اسلامی، با شعار «تحصیل برای همه»، ازسال ۱۳۶۱ تاکنون بیش از پنج میلیون فارغالتحصیل تولید کرده است اما این گسترش، کیفیت را فدا کرد. گزارشهای وزارت علوم نشان میدهد که ظرفیت صندلیهای دانشگاهی در سال ۱۴۰۴ به بیش از دومیلیون نفر رسیده، در حالی که تنها ۳۰ درصد آنها جذب بازار کار میشوند. نتیجه؟ «کشور مهندسها»، جایی که به ازای هر فرد یا کارگر، ۱.۷مهندس وجود دارد اما مهارتهای عملی فراموش شده است.
این پدیده، که به عنوان «مدرکمحوری» توصیف میشود، از بیتوجهی به خلاقیت و کارآفرینی نشأت میگیرد. در جامعهای که منزلت اجتماعی، حقوق و حتی ازدواج بر پایه مدرک سنجیده میشود جوانان به جای مهارتآموزی، به سمت رشتههای بیارتباط با بازار کار هجوم میبرند. کارشناسان میگویند پرداخت حقوق براساس مدرک، موجب فراموشی مهارت میشود. این حرف امروز هم صدق میکند.وضعیت فعلی، در سال ۱۴۰۴، بحرانیتر است. بحران اقتصادی، تحریمها و تورم بالای ۴۰ درصدی فارغالتحصیلان را به مهاجرت سوق داده است.
مدرکگرایی،استرس وافسردگی راافزایش داده؛طبق تحقیقات دانشگاه تهران،۳۰درصد دانشجویان به دلیل «کمالگرایی مدرکی» دچار اختلالات روانی میشوند. خانوادهها، تحت فشار فرهنگی، فرزندان خود را به دانشگاه میفرستند، حتی اگر استعدادشان در کارآفرینی باشد. برای خروج از این بنبست، کارشناسان پیشنهادهایی دارند. جامعه دیگر مدرک نمیخواهد، مهارت میخواهد. تغییر نظام آموزشی به سمت مهارتمحوری، مانند طرح ۳-۳-۶ جدید، ضروری است. دولت میتواند با اصلاح قوانین استخدامی، اولویت را به شایستگی بدهد. پژوهشهای کیفی نشان میدهد که عبور از مدرکگرایی نیاز به فرهنگسازی و بستر قانونی دارد: دانشگاهها باید پژوهش کاربردی را جایگزین مقالهسازی کنند. گریز از مشاغل دستی و گرایش به پشتمیزنشینی، ریشه مدرکگرایی است.
در نهایت، مدرکگرایی نهتنها اقتصاد را به چالش کشیده، بلکه هویت جوانان را زیر سؤال برده است. ایران، با پتانسیل عظیم انسانی، میتواند ضمن تمرکز بر مهارت و نوآوری، به کشوری پیشرو تبدیل شود اما بدون اصلاحات فوری، این چرخه معیوب، نسلهای آینده را هم قربانی خواهد کرد.
