در این بین کارشناسان تأکید میکنند در شرایطی که فضای مجازی نیز گستردهتر از گذشته سبک زندگی افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داده و خانوادهها را با آسیبهای تازهای مواجه کرده، فراهم کردن شرایط برای زیست عفیفانه ضرورتی غیرقابل انکار است. زیرا این سبک زندگی دیگر تنها در نوع پوشش یا رفتار خلاصه نمیشود بلکه نوعی بینش است که از درون آغاز میشود. در حال حاضر عفت دیگر تنها یک واژه کهنه در کتابهای اخلاق نیست بلکه مفهومی است که بقا و سلامت روح انسان به آن گره خورده چراکه هیچ جامعهای بدون اخلاق پایدار نمیماند. در روزگاری که رقابتهای ظاهری به ارزش تبدیل شده، بازگشت به مفهوم زندگی عفیفانه ضرورتی اجتماعی تلقی میشود. مفهومی که نه محدود به زنان است و نهتنها به پوشش مربوط میشود بلکه سبکی از زندگی است که احترام، خویشتنداری و عزت نفس را محور قرار میدهد. چه بسا ترویج آن با کاهش بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت، طلاق و خیانت مرتبط است. درواقع سبک زندگی عفیفانه یک عامل بازدارنده درونی است که فرد را از رفتارهای پرخطر دور نگهمیدارد.
معنای عمیق زندگی عفیفانه
در طول تاریخ، مفهوم عفت یکی از پایههای اخلاقی جامعه ایرانی بوده است اما امروز در دنیایی که همه چیز به سرعت تغییر میکند، این ارزش دیرینه نیازمند بازتعریف و بازخوانی است. عاطفه خادمی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و تمدنی با اشاره به اینکه زندگی عفیفانه مفهومی است با بار معنایی عمیق، به جامجم میگوید: بسط مفهومی این واژه و تبیین درست و اصولی آن، از خلأهای جدی ماست. باید روشن میکردیم زیست عفیفانه یعنی زیستی که براساس عفاف شکل میگیرد. آنطور که او توضیح میدهد، معنای داشتن عفاف، یعنی قابلیت، ظرفیت و استعداد خودکنترلی انسان در تمامی ابعاد وجودیاش، در ساحتهای مختلف جسمی و روحی و در سطوح گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی. این خودکنترلی منجر به انتخاب آگاهانه برای حفظ کرامت انسانی در روابط، رفتار و سبک زندگی بر پایه اصل انسانیت میشود.
او میافزاید: زندگی عفیفانه تنها به پوشش یا محدودیتهای رفتاری خلاصه نمیشود بلکه به معنای زیستی اخلاقمحور، مسئولانه و محترمانه در تعاملات انسانی است که نمود آن در مدیریت جنسیت در فضای اجتماع نمایان میشود. از این رو در زیست عفیفانه توجه به کرامت فردی و اجتماعی، حفظ مرزهای اخلاقی، روانی و احساسی در ارتباطات میان زن و مرد در اجتماع و تقویت خودآگاهی و مسئولیتپذیری در روابط، از اهمیت ویژهای برخورداراست.درواقع زیست عفیفانه یعنی همان مهارتی که انسان را از غریزهمحوری به کرامت انسانی میرساند.
عفاف در عصر دیجیتال
جوان امروز در میان دو دنیای متفاوت زندگی میکند؛ دنیای سنتی با ارزشهای دیرین و دنیای مدرن با آزادیهای گسترده. در این میان، مفهوم زندگی عفیفانه در عصر دیجیتال یعنی انتخاب آگاهانه در دنیایی پر از انتخابهای آسان اما پرهزینه. به همین دلیل عاطفه خادمی معتقد است امروزه پرداختن به مسأله عفاف ضروریتر از گذشته شده چراکه عوامل مخرب آن با سرعت و شتاب بیشتری در حال گسترشند. آنطور که او توضیح میدهد در شرایط کنونی کشور، رشد فضای مجازی و شبکههای اجتماعی موجب تغییرات سریع در سبک زندگی شده است. از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر روابط انسانی تأثیر گذاشته و امکان مفاهمه، بهویژه در زمینه نظامات فکری و ارزشی تحت تأثیر این شرایط قرار گرفته است. همچنین مسألهمند شدن هویت و مرجعیت فرهنگی در نسل جوان بهطور جدی مطرح است و با شتابی فزاینده پیش میرود. در چنین فضایی، بیتردید توجه به عفاف میتواند بهعنوان سپری فرهنگی و اخلاقی ایفای نقش کند.
موانع زیست عفیفانه
فضای مجازی، مصرفگرایی فرهنگی، فشارهای اجتماعی و ضعف آموزش اخلاقی موانعی هستند که مفهوم عفاف را در ذهن نسل جوان مبهم کردهاند اما برای بازتعریف آن به زبان نسل جدید و تحقق این سبک زندگی، ابتدا باید موانع آن را شناخت؛ موانعی که از خانه و مدرسه آغاز میشود و تا فضای رسانهای نیز ادامه دارد. عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و تمدنی نیز بر این باور است که مهمترین بستر و نقطه آغاز برای زیست عفیفانه، خانواده و نظام آموزشی است چراکه در این دو بستر، گفتوگوی صادقانه با نسل جوان شکل میگیرد.خادمی معتقد است دغدغه عفاف هنوز برای جامعه ملموس نیست و مفهوم آن بهدرستی برای مردم تبیین نشده و بهتبع آن، با نیازهای روزمره زندگی پیوند نخورده است.
او درباره موانع این مسأله عنوان میکند: نخستین مانع، نگاه سطحی و محدود به مفهوم عفاف است. اگر صیانت از مفهوم عفاف بهدرستی صورت نگیرد و این مفهوم به کلیشهای صرفا شعاری تبدیل شود، هیچ اقدامی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. مانع دیگر عدم هماهنگی میان نهادهای سیاستگذار، قانونگذار و اجرایی کشور است؛ نهادهایی که با رویکرد آیندهنگرانه نتوانستهاند مسیر حرکت زیستی افراد جامعه را در نسبت با زیست عفیفانه رصد و سطح تغییرات و تحولات را در یک فضای ادراکی مشترک و هماهنگ مدیریت کنند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و تمدنی فقدان الگوهای جذاب و قابل درک برای نسل جدید را از دیگر موانع در این مسیر میداند و بیان میکند: راهکارهای اصلاح وضعیت در این زمینه، شامل گفتمانسازی و جریانسازی پیرامون معنا و مضمون عفاف در یک شبکه مفهومی گسترده است. پس از آن، تولید محتواهای جذاب و کاربردی بهویژه برای نسل جوان اهمیت دارد. همچنین تقویت آموزش مهارتهای زندگی و ارتباط سالم و ایجاد کمپینهای اجتماعی با مشارکت مردم از جمله اقدامات مؤثر در جهت نهادینهسازی زیست عفیفانه بهشمار میروند.
بههر حال زندگی عفیفانه یعنی حفظ کرامت انسانی در هر شرایط. یعنی بازگرداندن احترام، متانت و خویشتنداری به روابط اجتماعی. این بازگشت نه یک حرکت رو به عقب بلکه گامی رو به جلو برای ساختن جامعهای سالمتر است. در نتیجه، نهادینه کردن این سبک زندگی این روزها بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه خانواده، آموزش و عملکرد مناسب مسئولین است تا زمینه برای تبدیل آن به انتخابی آگاهانه و مؤثر فراهمشود.
غلفت رسانهها از زیست عفیفانه
باید توجه داشت که رسانهها نقش ویژهای در فراگیر شدن زیست عفیفانه در جامعه دارند و چنانچه از این مهم غفلت کنند، خیلی زود روابط اجتماعی دچار آسیب خواهد شد و بهدنبال آن آسیبهای بیشتری گریبان جامعه را خواهد گرفت.
عاطفه خادمی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و تمدنی به نقش رسانهها در زیست عفیفانه اشاره میکند و میگوید: واقعیت این است که بیشتر رسانهها در دنیای امروز، در هدفگذاری و طراحی مسیر پیشروی خود، مروج مضامین محتواییای هستند که انسان معاصر را از فضای زندگی متعالی و بهتبع آن، زیست عفیفانه دور کردهاند. از اینرو، مهمترین کارکرد رسانه، یعنی تصویرسازی، ذائقهسازی و بازنمایی درست از الگوهای رفتاری که یا محقق نمیشود یا بهصورت ناقص تحقق مییابد.وی بر این باور است که رسانه باید از کلیشهسازی جنسیتی و تحریکات سطحی پرهیز کند و با اغواگریهای کاذب در جذب مخاطب، به تبیین و تعین یافتن مفهوم زیست عفیفانه در بستر جذابیتهای رسانهای آسیب نزند.
عاطفه خادمی میافزاید: در عمل، رسانهها اغلب در ترجمه و تبدیل مفاهیم اصیل و بومی دچار ضعف هستند برنامهریزی منسجم و اصولی ندارند، دچار تناقض در بازنمایی ارزشها هستند و بهجای ترویج عفاف، گاهی رفتارهای ضدفرهنگی را نرمالسازی میکنند.
وی با اشاره به اینکه با تضعیف عفاف، نشانههایی در جامعه نمایان میشود، عنوان میکند: از نخستین نشانهها میتوان به این مسأله اشاره کرد که روابط اجتماعی سطحی و پرتنش میشود، خشونت در ابعاد مختلف ازجمله کلامی و رفتاری افزایش مییابد، اعتماد عمومی کاهش پیدا میکند، فضای مجازی به سکوی نخست بازنماییهای هویتی تبدیل شده و در نهایت، مرزهای اخلاقی در تعاملات روزمره کمرنگ میشود.