وی میگوید، مقامات اسرائیلی از ورود او هنگام عبور از مرز عریض ممانعت کرده و او را یک «تهدید امنیتی» معرفی کردند. گیلبرت در گفتوگو با الجزیره انگلیسی در مورد این اتفاق و حوادثی که منجر به چنین تصمیمی شد، سخن گفته است.
آیا از طرف مقامات اسرائیلی دستور کتبی مبنی بر نداشتن اجازه برای ورود دوباره به غزه دریافت کردید؟
نه بههیچوجه. من در ماه ژوئن به مدت سه هفته و در جهت انجام وظیفهام برای سازمان ملل در غزه بودم. در واقع نیروهای نظامی اسرائیلی گذرنامهای به من داده بودند که تاریخ اعتبارش تا یازدهم نوامبر بود و هیچ محدودیتی در مورد دفعات ورود من به غزه وجود نداشت.
پس از سه هفته کار، گزارش خود را نوشته و به خانهام در ترومسو در نروژ بازگشتم تا منتظر تماس بعدی برای ورود به غزه باشم. درخواست بعدی به مدت یک هفته بود.
همراه با گذرنامهام به امان بازگشته و از آنجا به مرز عریش رفتم. مامور اسرائیلی پس از کنترل مدارک، خطاب به من گفت: شما اجازه ورود به غزه را ندارید. وقتی به او گفتم که مدارکم هیچ نقصی ندارد، این پاسخ را شنیدم: ما یک مشکل امنیتی با شما داریم که نمیتوانم برایتان توضیح بدهم.
وقتی از آن فرمانده در مرز عریش توضیحات بیشتری خواستم، گفت: این دستور از سوی مقامات امنیتی بالاتر است و شما یک مشکل امنیتی دارید. وقتی از او خواستم درمورد این مشکل، بیشتر توضیح دهد، افزود: این موضوعات در حیطه کار شما نیست و اگر این محل را ترک نکنید، دستگیر خواهید شد.
سپس من با سفیر نروژ در تلآویو تماس گرفته و موضوع را برایش گفتم. وزیر امور خارجه نروژ نیز از آنها خواست این دستور را لغو کنند، اما آنها امتناع کردند. سپس من به نروژ بازگشتم و مقامات وزارت خارجه به رایزنی خود در این زمینه ادامه دادند و تنها جوابی که شنیدند این بود که این یک موضوع امنیتی است که واحد شین بت وابسته به موساد آن را مطرح کرده است. مقامات نروژی بهصورت رسمی به این موضوع اعتراض کردند. آنها اعلام کردند بههیچوجه قابلقبول و منطقی نیست که از ورود نیروها و افراد عادی برای ارائه کمکهای پزشکی به فلسطینیها ممانعت بهعمل آورد.
فکر میکنید چه دلیلی پشت این تصمیم وجود دارد؟
در حقیقت خطر امنیتی که آنها دربارهاش صحبت میکنند، به دلیل واقعیتهای تلخی است که من از حملات شدید اسرائیلیها بازگو کردم. چون در گزارشهای خود نشان دادم فلسطینیها نه تروریست بلکه انسانهایی عادی همچون خود ما هستند؛ به دلیل اینکه مردم احساس کردند فرزندان و کودکان فلسطینی همچون فرزندان خود آنهاست. تصور میکنم منظور از تهدید مربوط به مقالات و تحقیقاتی بود که در مورد حوادث غزه انجام داده و در روزنامه لانست چاپ کردم. در واقع این حقایق باعث شده تا وجهه اسرائیل بیش از پیش در جامعه بینالملل خراب شود.
من هیچگاه کار اشتباهی انجام ندادم، هرگز از سوی اسرائیلیها بازداشت نشدم و همیشه تابع قوانین و مقررات بودم. آنها میگویند من با مقامات فلسطینی در ارتباط هستم. این موضوع کاملا درست است. من در سفرهای خود با مقامات فلسطینی که در سال 2006 و در یک انتخابات منصفانه از سوی مردم انتخاب شدند، دیدار میکنم.
زمانی که به ماموریتهای پزشکی در نقاط مختلف دنیا همچون میانمار و کامبوج میروم، گزارشی را به مسئولان ذیربط میدهم که این مسئولیت در غزه برعهده وزارت بهداشت است.
مردم خارج از غزه و تحلیلگران از چه حقایقی اطلاع ندارند؟ چرا داستانهای واقعی ای به گوش مردم دنیا در مورد غزه نمیرسد؟
در واقع باید گفت میلیونها نفر در دنیا اطلاع چندانی در مورد شهروندان غزه ندارند. بسیاری نمیدانند مردم غزه بیش از هفت سال است در این منطقه اسیر شدهاند، نمیدانند که سن میانگین شهروندان آنجا حدودا 17 سال است و بیش از یک میلیون ساکن این منطقه حتی نمیتوانند از بمبها و موشکهای اسرائیلی فرار کنند.
آنها از حق سفر رفتن و حق درست غذا خوردن محروم هستند و به همین دلیل میتوان اثرات سوءتغذیه را در بسیاری از آنها مشاهده کرد. مردم جهان اطلاعی از درد زیاد مجروحان ندارند و نمیدانند کودکان غزه هر روز شاهد این خشونت ها هستند. من از دید اسرائیلیها ، تهدید امنیتی هستم زیرا توانستم باوجود تبلیغات گسترده اسرائیلیها این حقایق را بازگو کنم؛ تبلیغاتی که همواره این جملات را تکرار میکند: «مردم فلسطین تروریست هستند، آنها از شهروندان به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند و آنها در حال بمباران اراضی اسرائیل هستند.»
حقیقتی که مردم دنیا آن را نادیده میگیرند این است که اسرائیل در حال حمله به غزه است و فلسطینیها فقط در حال مقاومت هستند.
مقاومت کردن، حق طبیعی مردمی است که تحت اشغال قرار دارند. آنها این حق را دارند که با سلاح مقاومت کنند. اگر به تعداد موشکهای پرتاب شده از سوی غزه به سمت اسرائیل و بالعکس نگاهی بیندازیم، به تفاوت فاحش میان آنها پی خواهیم برد. در میان اسرائیلیهای کشته شده، 95 درصد را نیروهای نظامی تشکیل میدهند. در واقع از 74 کشته جنگ اخیر، 66 سرباز و بقیه شهروند عادی بودند که در میان آنها تنها یک کودک به چشم میخورد. اما از میان 12 هزار مجروح فلسطینی، 3500 کودک و نوجوان زیر 18سال وجود دارند. از میان 2011 کشته شده فلسطینی نیز 520 کودک و نوجوان زیر 18 سال وجود دارند. این موارد دقیقا همان موضوعاتی است که بین تبلیغات اسرائیلیها گم شد. ما در بیشتر رسانهها شاهد همان روشی هستیم که از سوی اسرائیلیها انجام میشود، بنابراین ما باید داستان را از جنبه دیگری بازگو کنیم که مردم نسبت به حقایق اطلاع پیدا کنند.
اگر این ممانعت ادامه داشته باشد، چه کاری انجام میدهید؟
ما به دنبال راههای دیگر هستیم. ما باید صبور باشیم. فلسطینیها از هفت سال پیش که غزه محاصره شد، صبر پیشه کردهاند. میتوان خیلی از موضوعات را از آنها فراگرفت.شأن و مقاومت آنها واقعا ستودنی است.
شما چه تجربیاتی از آنجا دارید؟
من خودم فرزند و حتی نوه دارم و بههیچوجه نمیخواهم شاهد خشونتها علیه کودکان در دنیا باشم. این روزها همه در مورد سر بریدن افراد عادی از سوی بوکوحرام و داعش سخن میگویند، اما کودکانی را در غزه دیدم که سرشان جدا شده بود. حتی عکس آنها را نیز دارم. قصد ندارم آنها را در اختیار رسانهها قرار دهم، زیرا این یک کار غیرانسانی است، اما نکته تاسفبار این است که اسرائیل بههیچوجه بهدلیل جنایتهایش علیه کودکان متهم نمیشود. این اتهامات معمولا به فردی اطلاق میشود که تحتعنوان کلی تروریست شناخته میشود. آنچه در غزه مشاهده کردم، به معنای واقعی تروریسم دولتی بود. آنجا مردمی هستند که در مقابل حملات یک نیروی اشغالگر
از خود دفاع میکنند.
تصور میکنید راهکار ایدهآل برای حل این بحران چیست؟
به عنوان یک پزشک معتقدم به جای فرستادن اقلام موردنیاز از جمله دارو و تجهیزات پزشکی باید برای پایان محاصره غزه تلاش و با فلسطینیها همچون انسانهای عادی برخورد کرد، با کمک قوانین بینالمللی از آنها محافظت کرد و به دنبال راهکاری مسالمتآمیز برای پایان دادن به اشغال فلسطین بود. این در واقع داروی پیشگیرندهای است که میتواند تا حدود زیادی موثر باشد.
الجزیره انگلیسی / مترجم: حسین خلیلی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد