خانواده، کمپ نجات معتاد

اگر آمارهای رسمی را ملاک قرار دهیم و قبول کنیم هم‌اکنون بیش از شش میلیون نفر در کشور از تبعات اعتیاد آسیب می‌بینند، آن وقت خواهیم پذیرفت که زندگی خانواده‌های افراد معتاد که جمعیتی میلیونی است تا چه اندازه مشقت بار است.
کد خبر: ۷۴۶۰۲۶
خانواده، کمپ نجات معتاد
جام جم سرا: اعتیاد، حرمت‌ها، عشق‌ها و حریم‌ها را نابود می‌کند و امید‌ها را به یاس می‌کشاند و آرزوها را دود می‌کند. زیر بار اعتیاد، استخوان می‌ترکد و طاقت‌ها تمام می‌شود و خشونت زبانه می‌کشد و آن وقت خانواده از هم می‌پاشد که اگر هم نپاشد جوی مسموم در آن حاکم می‌شود که کلافه‌کننده است.

برای همین است که سال‌ها پیش وقتی روش‌های درمان اعتیاد و برنامه‌های درمانی در کشورها نوشته می‌شد خانواده درمانی نیز مورد توجه قرار گرفت تا خانواده‌ای که عضوی از آن معتاد می‌شود، محکوم به فنا نباشد و بتواند با توسل به برخی مهارت‌ها و بهره گرفتن از خدمات آموزشی و مداخلات درمانی هم روی پایش بایستد و هم به معتادش کمک کند تا در چرخه درمان قرار بگیرد و رو به سوی سلامت حرکت کند.

خانواده درمانی یا خانواده تراپی حرفش این است که خانواده افراد معتاد نیز درست مثل خود معتادان به درمان نیاز دارند، به‌طوری که به گفته علی فرهودیان، رئیس مرکز تحقیقات سوءمصرف مواد در همه مراحل مصرف و درمان، از قبل از اولین مصرف گرفته تا در حین مصرف و درطول دوره درمان و بازتوانی به آموزش و حمایت و درمان نیاز دارد.

این کارشناس درمان اعتیاد به جام‌جم می‌گوید: درمان خانواده معتادان که طیف وسیعی از خدمات را شامل می‌شود هم برای خانواده‌هایی که از قبل دچار آسیب بوده‌اند و شاکله آسیب دیده آنها به اعتیاد یکی از اعضای آنها منجر شده به درمان نیاز دارند و هم خانواده‌هایی که چارچوبی سالم داشته و بعد از اعتیاد یکی از اعضا دچار آسیب و اختلال شده‌اند.

عباس دیلمی‌زاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره نیز در تائید گفته‌های فرهودیان به جام‌جم می‌گوید: هم‌اکنون در دنیا درمان خانواده آنچنان اولویت دارد که حتی گفته می‌شود خانواده باید قبل از فرد معتاد در برنامه‌های درمانی شرکت کند، چون یک خانواده درمان شده و آموزش دیده از یک سو ورود فرد معتاد به چرخه درمان را تسهیل می‌کند و از سوی دیگر انگیزه‌های او برای پاک شدن را بالا می‌برد. او حتی می‌گوید: در برخی برنامه‌ها و مداخلات درمانی، گروه‌های همیاری تشکیل می‌شود که در قالب برنامه‌هایی ادامه دار، خانواده و عضو درمان شده‌اش را سال‌ها پس از خلاصی از اعتیاد نیز تحت پوشش برنامه‌های حمایتی و آموزشی قرار می‌دهد.

دیلمی‌زاده می‌گوید که در کشور ما تاکنون به درمان خانواده کم توجهی شده و این درمان ضعیف تا آنجا پیش رفته که علی فرهودیان، رئیس مرکز تحقیقات سوءمصرف مواد به جام‌جم می‌گوید: برخی خانواده‌ها آن‌قدر نسبت به بیماری اعتیاد و راه‌های مواجهه با آن ناآگاه هستند که باعث می‌شوند فرد معتاد به سمت مواد سنگین‌تری حرکت کند و تمایلش برای ورود به چرخه درمان را از دست بدهد.

به گفته کارشناسان، خانواده‌هایی که این چنین می‌کنند همان‌هایی هستند که به حمایت‌های ناسالم از عضو بیمار خود می‌پردازند، خانواده‌هایی که فکر می‌کنند به صلاح عزیز خود رفتارمی کنند، ولی چون قاعده حمایت را بلد نیستند، به تشدید چالش اعتیاد در خانواده خود کمک می‌کنند.

یکی از این رفتارهای غلط همانی است که فرهودیان به آن اشاره می‌کند یعنی کنترل‌های سخت و بی منطق که خانواده‌ها به آن متوسل می‌شوند تا به ظاهر از فرد معتاد محافظت کنند، ولی در واقع کاری می‌کنند تا او بدبین شده، زیر فشار باشد و مضطرب شود و در نهایت بیشتر در اعتیاد غرق شود. سوی دیگر این رفتارهای غلط نیز طرد کردن عضو معتاد خانواده است که دیلمی‌زاده می‌گوید: وقتی خانواده‌ها اطلاعات کافی راجع به اعتیاد و مشکلات ناشی از آن نداشته باشند، با یک نگاه انگ‌زا به فرد معتاد نگاه می‌کنند و در نتیجه یا او را از خود می‌رانند یا به اجبار و با توسل به روش‌های خشن او را وادار به ترک می‌کنند.

بدتر از این روایتی است که رئیس مرکز تحقیقات سوءمصرف مواد تشریح می‌کند و توضیح می‌دهد که گاهی اوقات یک عضو خانواده از اعتیاد عضو دیگر سود می‌برد و همین باعث می‌شود تا او به تشدید اعتیاد در او کمک کند مثل زنی که از آزارهای همسر مستبد خود خسته شده و اعتیاد شوهر را راهی می‌داند برای اطاعت او و کم شدن آزارهایش.

علی فرهودیان معتقد است: وقتی کار به این جا می‌رسد، آموزش کمترین مداخله‌ای است که باید برای این قبیل خانواده‌ها داشت، چون نیاز اصلی چنین خانواده‌هایی مداخلات درمانی شدید است تا درست مثل معتادی که در چرخه درمان قرار می‌گیرد خانواده‌ها نیز در مسیر درمان‌های جدی قرار بگیرند.

دیلمی‌زاده معتقد است: برای درمان خانواده‌های درگیر در معضل اعتیاد فقط ارائه آموزش به آنها کافی نیست، چون تا آموزش به رفتار تبدیل شود زمانی طولانی نیاز دارد و ممکن است حتی این آموزش‌ها به رفتار نیز مبدل نشود. البته مدیرعامل جمعیت تولد دوباره به لزوم ارائه آموزش به خانواده‌ها و بالابردن اطلاعات تاکید دارد؛ آموزش‌هایی از نظر او با این مضمون که چگونه باید با بیمارم کنار بیایم و کنار او زندگی کنم، اگر او تحت درمان با نگهدارنده است با چه مشکلاتی روبه‌روخواهد شد، مشکلات درمان بستری چیست، بعد از سم‌زدایی باید چه کنم و در سطوح بالاتر آموزش این که بداند چه حمایت‌هایی از فرد معتاد و بیمار در حال ترک درست است و چه حمایت‌هایی غلط.

علی فرهودیان با تائید این آموزش‌ها تشریح می‌کند که حمایت‌های درست و غلط از معتاد کدام است. به گفته او هر اقدامی که به فرد معتاد کمک کند تا به جایگاه اجتماعی‌اش ـ جایگاه شغلی، تحصیلی و خانوادگی ـ بازگردد، حمایت درست است و هر اقدامی که با هدف فلج کردن او انجام شود، حمایت غلط است مثل وقتی که خانواده از ترس تشدید اعتیاد یا بازگشت عضو درمان شده خود به سمت موادمخدر او را در خانه تحت نظر می‌گیرد و باعث می‌شود فرد توانمندی‌های اجتماعی‌اش را از دست بدهد.

فنون مذاکره با افراد معتاد

اعتیاد را بی‌علت بلای خانمانسوز ندانسته‌اند. تبعات مصرف مواد مخدر و انواع روانگردان‌ها که نوعی بی‌قیدی و خودخواهی با چاشنی عصبانیت و کم طاقتی می‌آورد، سنگین است و با طبع خانواده که اساسش بر صداقت و محبت و توجه به یکدیگر است، سازگار نیست. به همین علت وقتی عضوی از خانواده معتاد می‌شود این کانون کوچک به لرزه می‌افتد و آسیب‌پذیر می‌شود. اما به هر حال اعتیاد بلایی است که ممکن است در هر خانه‌ای نفوذ کرده و هر خانواده‌ای را از هر قشری درگیر کند. پس چون خطر در کمین است باید راه‌های مقابله با آن را دانست مثل شیوه‌های برخورد صحیح با این افراد را.

کارشناسان می‌گویند برقراری ارتباط با فرد معتاد فقط با دانستن راه‌های درست ممکن است، مثل بازخورد دادن به او به جای نصیحت کردن. در واقع در برخورد با فرد معتاد باید به جای التماس کردن، گریستن، رشوه دادن، بداخلاقی و قهر کردن با او صادقانه و شفاف سخن گفت و توضیح داد اعتیادش باعث بروز مشکل در زندگی خانوادگی شده، البته با رعایت این نکته ظریف که لحن‌مان همراه با تحقیر و توهین نباشد چون در این صورت او واکنش منفی نشان خواهد داد. پس نصیحت کردن فرد معتاد ممنوع است و به جای نصیحت باید او را از تبعات اعتیادش باخبر کرد.

بدزبانی و ناسزاگویی نیزبرخوردهایی غلط در برخورد با معتادان است چون آنها را جری‌تر کرده یا از خانواده دور می‌کند. به زبان آوردن جملات ناامیدکننده‌ای مثل این که تو هیچ‌وقت پاک نخواهی شد نیز قدغن است چون روزنه‌های امیدواری برای ترک را در او از بین می‌برد. وقتی معتاد نشئه است نیز نباید با او حرف زد چون نشئگی، دیواری است بین معتاد و فرد گوینده که همه تلاش‌ها را بر باد می‌دهد.

اینها البته همه مهارت‌هایی نیست که خانواده‌ها در مواجهه بایک عضو معتاد باید بیاموزند، با این که همین اندک نیز نشان می‌دهد خانواده‌های آسیب‌دیده از اعتیاد تا چه اندازه به آموزش و مداخلات درمانی نیاز دارند و اگر خللی در این حمایت‌ها رخ دهد آنها تا چه حد در مقابل معضل اعتیاد تنها و شکننده خواهند بود.

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها